غبار غم برود حال خوش شود☘ 📚 #هر_کتابی_ارزش_خواندن_ندارد 🔺 معرفی #کتاب_مفید 🔷️ شرح آثار فلاسفه 🌿شرح آثار #حافظ_سعدی_مولانا و شمس تبریز 🎥 #دکلمه_موسیقی_کلیپ « ارتقاء آگاهی فرهنگی_فکری_فلسفی و بسط عدالت » ؛ادمین: @abibikaran13


داشتم

آیت الله معرفت نقل می‌کرد که به گوش او رسیده است که پاره‌ای از شیعیان پاکستانی بر بام مسجدی می‌نشینند و آشکارا لعن خلفای ثلاث می‌کنند. آقای معرفت می‌گفتند که به آن شیعیان پیغام دادم که کار شما حرام مسلم است و با این کار نه تنها پاداشی نمی‌برید بلکه کیفر سختی خواهید دید. من به آقای معرفت گفتم که فرمایش شما بسار نیکوست ولی چرا این را ۱۰ سال پیش نمی‌گفتید؟ چرا علما صد سال پیش این را نمی‌گفتند؟ ریشه این نفرت و این کینه را دیگران کاشتند و متاسفانه ما اکنون می‌خواهیم آن را از جایی علاج کنیم که شاید هزینه‌ی بسیار زیادی داشته باشد …اما هر چه که هست نیکوست. جلوی ضرر را از هر جا که بگیریم نفع است. این ماجرا به نظر من معلول اقلیت بودن شیعیان بود. اکثریت را طرد و تقبیح می‌کردند و طریق آن‌ها را نامشروع و نامقبول می‌نمودندتا خودرامقبول جلوه دهند و به این ترتیب بذری را کاشتند که میوه‌های تلخی به بار آورد …همچنین اشاره کردم به تاکیدی که بعضی از علما ی شیعه بر تحریف قرآن داشتند. این هم عواقب خوشی نداشت. ...
  • گزارش تخلف

برای موضوعات سخنرانی‌های بعد تا در مورد آن‌ها مفصلتر سخن بگویم و شرح کافی بیاورم …اما علاوه بر سخن گفتن در مجامع ایرانی سخن گفتن د

خوشبختانه استقبال ایرانیان بسیار خوب بود و اکنون همه‌ی آن سخنرانی‌ها روی سایت من هست …در این سخنرانی‌ها، کوشیدم توضیح دهم مولانا که گویی همیشه در آسمانها سیر می‌کرده است، رابطه‌ی نزدیکی با زمین و طبیعت و مردم داشته و ملاحظات خود را در باب طبیعت دستمایه‌ای می‌کرده است تا از آن‌ها نکته‌های عرفانی و معنوی بیاموزد و بیاموزاند: نگاهی که مولانا به آب، به نور، به دریا، به رودخانه، به درخت، به انار و سیب و امثال اینها داشته و نکته هایی را که از دل آنهابرآورده است، کوشیدم که ازدفترهای شش گانه مثنوی و همچنین دیوان شمس، استخراج کنم و در اختیار شرکت کنندگان بگذارم … …از پس سخنرانی هایی که در دانشگاه استنفورد کردم، یک سخنرانی هم به زبان انگلیسی درباره مولانا برای مستمعان غیر ایرانی داشتم که در انجا بیشتر تاکید من معطوف به این معنا بود که «مولوی به چه کار امروز ما می‌آید؟» و چگونه می‌توانیم از تعلیمات او برای زندگی در جهان معاصر استفاده کنیم. مولانا کسی نیست که ما فقط او را تجلیل و تقدیس کنیم. حرفی برای گفتن دارد آن هم برای همه زمان‌ها و مکان‌ها و لذا باید این حرف‌ها راشنید، به گوش جان باید شنود و ا ...
  • گزارش تخلف

گفتگو با عبدالکریم سروش

اقلیتها بیش از دیگران به دنبال ابراز هویت و احراز هویتند و می‌کوشند تا فرق و تقابل خود را با دیگران بزرگ و پر رنگ کنند تاهویت خود را از دست ندهند، تا بقای خود را تضمین کنند و نیز برای اینکه دچار بحران هویت نشوند. و چنین عزمی و چنین انگیزه‌ای نه تنها درنحوه رفتار سیاسی آن‌ها تاثیر می‌گذرد، بلکه درنحوه تفکرشان هم تاثیر می‌گذارد. جرس: گفتگویی که با عبدالکریم سروش دست داد، فرصتی شد که هم کارنامه سال گذشته‌اش را مرور کنیم و هم از دغدغه‌های جدیدش بگوید. بخش نخست گفتگو به کارنامه‌ی عبدالکریم سروش، در سال ۱۳۹۰ گذشت. کارنامه‌ای که گویای آن است که این روشنفکر دینی در خارج کشور نیز، با استقبال ایرانیان و مجامع علمی و عمومی روبرو شده است تا همچنان دغدغه‌های علمی و دینی خویش را پی می‌گیرد و تسلیم جفای ظالمانی که او را از حضور در وطن محروم کرده‌اند، نشود …در بخش دوم گفتگو، دکتر سروش از دغدغه‌های جدیدش گفت و ازهویت دینی و از آنچه باید روشنفکران دینی بیش از پیش به آن بپردازند …بخش نخست این گفتگو را در ادامه بخوانید:. ***. جرس: آقای دکتر، به عنوان مقدمه‌ای برای ورود به مصاحبه، لطفا برای ما توضیح دهید ک ...
  • گزارش تخلف

پنج‌ مفهوم در نظام فکری شایگان.۱. «تعطیلات در تاریخ» (۱).۲. «توهم مضاعف» (۲).۳

«موتاسیون فرهنگی» (۳).۴. «اسکیزوفرنی فرهنگی» (۴).۵. «روکش کاری (placage)» (۵). «تعطیلات در تاریخ». در غرب- به علل‌مختلف- اتفاقی حادث شده است که دیگر فرهنگها از آن غایب بوده‌اند: نوزایی و در پی آن نهضت اصلاح دینی و بالاخره روشنگری و در یک کلام تجدد. بخش خیره کننده و سرنوشت سازی از تاریخ بشر در جایی رقم خورده است که مردمان فرهنگهای پیرامونی در آنجا حضور نداشته‌اند. فرهنگهای پیرامونی صرفا آن هنگام از این خواب بی خبری بیرون آمدند. در این فاصله فرهنگ ما و فرهنگهای همانند آن انگار در «تعطیلات تاریخ» به سر برده‌اند. حال که تعطیلات تاریخی٬ ناخواسته تمام شده؛ فاصله‌ای هست میان آگاهی مردمان سنتی این فرهنگهای پیرامونی با آگاهی مردمان متجددی که سیر تاریخ ایام اخیر را رقم ‌زدند … «توهم مضاعف». ...
  • گزارش تخلف

بازخوانی تطبیقی «کویریات» شریعتی و «هشت کتاب» سپهری.. شریعتی:

نیازهای بلند ما را همواره بی تاب می‌دارند و آنچه هست پست است,. عشق‌های مقدس در جان ما شعله می‌کشند و آنچه هست آلوده است,. زیبایی‌ها ما را مدام در حسرت خویش می‌گدازند و آنچه هست زشت است,. آنچه هست خوب نیست,. پاک نیست,. منزه نیست,. جاوید نیست,. صمیمت ندارد,. عظمت ندارد. ...
  • گزارش تخلف

نیچه نظام حقوقی دموکراتیک را نمی‌پسندید همان که مرحوم دکتر شریعتی می‌گویند دموکراسی رأس‌ها یا دموکراسی رمه‌ها

البته این نقد اختصاصی به نیچه نداشت کرکگور که تقریبا ۵۰ سال قبل از نیچه زندگی می‌کرد او هم یکی از ناقدان بزرگ دموکراسی بود. درست است کرکگور الهی بود و نیچه الحادی اما یکی از نقاط مشترک اگزیستانسیالیستها این است که برای دموکراسی در نظام حقوقی ارزش قائل نیستند. به این خاطر که در دموکراسی یک نوع برابری طلبی میخواهید یعنی بین یک آدم لمپن با یک آدم تحصیل نکرده و یک ادم تحصیل کرده همه یک به یک حساب بیاید. اما اگزیستانسیالیستها نمی‌توانند بپذیرند که فکورترین آدمیان با بی فکر‌ترین آدمیان رأیشان به طور مساوی محاسبه شود این امر توجه نکردن به تفاوتی است که انسانها واقعا دارند. شما دقت کنید که سارتر -که این قدر در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ روشنفکران ما تحت تاثیرش بودند - او چرا این قدر از شوروی حمایت می‌کرد؟ با اینکه خیلی از همفکرانش دست برداشتند مثلا آلبرکامو دست برداشت، آندره ژید دست برداشت. زیرا او می‌دید یک طبقه‌ای به نام حزب حکومت کنند خیلی بهتر از این است که مردم اظهار نظر کنند چون اظهار نظر در این مباحث یک علمی می‌خواهد که مردم آن علم را ندارند. البته توجه کنید من دفاع نمی‌کنم صرفا دارم نقل می‌کنم. ا ...
  • گزارش تخلف

فرق علی شریعتی با مسعود رجوی در این بود که رجوی از فعالیت روشنفکری پا فراتر گذاشت و ایدئولوژی شریعتی را در عرصه عمل سیاسی و نظامی

این پدیده اگر گسیختگی خرد نباشد، نابالغی یک ملت است! اما نام پدیده! دیگری که با شنیدن این حرف تازه دعوت می‌کند به نقد و می‌گوید اگر نقدی دارید به اندیشه‌های شریعتی و آثار او وارد کنید! بی تعارف، پتیارگی ذهن و بلاهت تاریخی است. معمولا در زبان فارسی بین روشنفکری و روشنگری خلط می‌شود. روشنفکری جنبشی بود که در ۱۸۹۸ در جریان ماجرای دریفوس آغاز شد، در ادامه حیات خود، تبدیل به شغل طبقه‌ای بیکار! شد که برای طبقه کارگر موعظه می‌خواند، و در پایان هم با فروپاشی امپراتوری شوروی و دیگر رژیم‌های توتالیتر و شکست قطعی ایدئولوژی مارکسیسم و شعب آن، بویژه با پیشرفت چشمگیر دسترسی آزاد به اطلاعات، انقلاب ارتباطی و ابعاد جدید جهانی شدن (از بین رفتن مفاهیم سنتی زمان و فضا در ارتباطات جمعی) برای همیشه به گورستان تاریخ سپرده شد. اگرچه همچنان در کشورهای عقب مانده روشنفکری وجود دارد و تاثیراتی نیز دارد، اما باید گفت عصر روشنفکران دیگر به پایان رسیده است. روشنگری اما صرفا جنبشی فلسفی-آزادی خواه در قرن هجدهم نیست! ...
  • گزارش تخلف

بازگشت به تشیع پهلوی

سرمقاله آخرین شماره مهرنامه آخرین پوست اندازی نظریات محمد قوچانی هم محسوب می‌شود. «بازگشت به تشیع صفوی» خطابه‌ای غرا در ستایش دولت سازی صفویها و نکوهش نقدهای علی شریعتی بر سفاکیها و افراط گریهای این سلسله است. منابع متعدد و معتبر تاریخی بر کشتارهای دسته جمعی و انبوه صفویان بویژه در مرحله تاسیس این سلسله گواهی می‌دهند. بنابراین محاجه در این زمینه و به طریق اولی تلاش برای تبرئه آنان و تطهیر سیمایشان تلاشی بیهوده است. منطق نوشته قوچانی اما قابل تامل و جای ترس و نگرانی است. جای تعجب است کسی که در سرمقاله دو شماره قبل هفته نامه صدا ظهور ترامپ و نسل جدید سیاستمداران راستگرا را نشانه زوال سیاست و انحطاط فرهنگ در جوامع غربی می‌خواند، خود در دام همان منطق می‌افتد. دوره جهان وطنی و بی وطنی به سر آمده است. این شعار آغازین نوشته قوچانی در حقیقت مانیفست فکری ترامپ و سیاستمداران راست افراطی‌ اروپایی است. با وجود این آنچه قوچانی درباره ایران نوشته، خود به شرط تغلیظ‌ و بازپروری به کار صورت بندی یک نظریه فاشیستی تمام و کمال می‌آید؛ هویت ایرانی از مذهب شیعه، زبان فارسی و اندیشه ایرانشهری ساخته شده است. ...
  • گزارش تخلف

۱. «شیطانی کردن» ‌حریف- که در مورد مشخص نظام قابیلی است٬ و «آرمانی کردن» گروه خودی: یا نظام هابیلی

تفکر‌ شریعتی که بدون آنکه خم به ابرو بیاورد خلفای قرون دوم و سوم هجری را با سرمایه داری انحصارها٬ شرکتهای چندملیتی٬ و نو سرمایه داری یکسان میکند٬ نمونهٔ بلیغ «آگاهی کاذب» است زیرا در آن همه محرکه‌های تاریخ٬ با شروع از فرضی تقلیل دهنده توضیح داده میشوند. این نتیجه به دست می‌آید که همهٔ نظام‌های قابیلی٬ نه تنها از طریق «حکم پیشگویانه» ٔ تاریخ که نیز بر حسب مشیت الهی پیشاپیش محکوم اند …۲. تفکر شریعتی مثال نمونه وار خلط چارچوبهای فرهنگی است. به عنوان نمونه می‌توان به خلط اسطوره و تاریخ اشاره کرد. آفرینش آدم در قرآن رویدادی است که در زمان آغاز٬ در ازل٬ وقوع یافته و از این رو اساطیری است. آدم در عهد ازل به عنوان نماینده خدا بر روی زمین آفریده شده است: او همان است که خداوند همه اسماء را به او آموخت٬ همان است که بنابر عهد الست٬ «بار امانت» را کشید٬ سوای ابلیس که از سجده به او سرباز زد و غروری جنون آمیز پیشه کرد. با این حال تا اینجا هنوز در اسطوره قرار داریم. اما درست در پی این رویداد اسطوره‌ای است که شریعتی به ناگهان کوک را عوض می‌کند و از قتل هابیل به گونه مبدأ تاریخ یاد می‌کند٬ و هم زمان با ...
  • گزارش تخلف

دکتر علی شریعتی:. «هرگز از دوباره جان گرفتن ابلیس بی‌جان شده غافل مباش!

که انقلاب پس از پیروزی نیز، هماره در خطر انهدام است، در خطر» ضد انقلاب «است، مارهای سرکوفته، در گرمای فتح و غفلت جشن و غرور قدرت، باز سر برمی‌دارند، رنگ عوض می‌کنند. نقاب دوست می‌زنند، از درون منفجر می‌کنند، غاصب همه‌ی دست‌آوردهای انقلاب می‌شوند و میراث‌خوار مجاهدان و تعزیه‌خوان شهیدان!». مجموعه آثار۶/ حج/ ص۱۹۱ ...
  • گزارش تخلف

«توهم خیال» … این سخنان دکتر شریعتی در کتاب تشیع علوی تشیع صفوی توجه کنید:. (نقل بمضمون)

بوضوح ریشه‌ی این فلاکتهای شیعه را در سخنان شریعتی میتوان توهم دانست. قطعا روز آخرتی هست. ولی آیا انسان متوهم و بی عرضه میتواند عقب ماندگی خود را در آخرت جبران نماید؟ دراین دنیا که دستت باز بود و وقت کشت وکار بود به کجا رسیدی که درآخرتی که کار از کار گذشته است و یوم تبلی السرائر است رسیده باشی؟؟ به قول حافظ:. من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود. وعده‌ی فردای زاهد را چرا باور کنم؟. به نظرمن مهمترین تمایز سکولاریسم و تفکر لیبرال دموکراسی مواجهه‌ی بی پرده باحقیقت است. سکولاریسم به معنی بی دینی نیست. ...
  • گزارش تخلف