دکلمه های رضا پیربادیان ۱۶:۴۶ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ من به روشنترین کلمات پروردگار پناه آوردهام. نان و آرامش برای ملتم. صبوری، سکوت، گمنامی و هوا … برای خودم!. و خوابی خوش. برای همه عزیزانی که از اینجا رفتهاند. سرپناه. بودنی. بودهها. ها. ای نجات دهنده بینا پس کی خواهی آمد. من به روشنترین کلمات پروردگارم پناه آورده ام-سید علی صالحی-دکلمه رضا پیربادیان …لینک کانال دکلمههای رضا پیربادیان. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۶:۳۷ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ من هستم و دوباره دلی بی قرار تو. این کوچههای خستهی چشم انتظار تو. منظومهی بلند غزلهای ناز من! خورشید هم ستاره شود در مدار تو. زیباترین تغزل بارانی منی. می بالد عاشقانه غزل در بهار تو. عطری نجیب میوزد از واژههای من. هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو. بخشیدم عاشقانه دلم را به چشمهات. باشد که بی بهانه شود در کنار تو. جایی که عشق نیز دچار تو میشود. از من عجیب نیست شوم بی قرار تو. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۵:۵۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۰ باز شب ماند و من و این عطش خانگی ام.. باز هم یاد تو ماند و من و دیوانگی ام اشک در دامنم آویخت که دریا باشم. مثل چشم تو پر از شوق تماشا باشم. خواب دیدم که تو میآمدی و دل میرفت. محرم چشم ترم میشدی و دل میرفت:. یک نفر مثل پری یک دو نظر آمد و رفت. با نگاهی به دل خستهام آتش زد و رفت. خنده زد کوچه به دنبال تبسم افتاد. باز دنبال جگر گوشهی مردم افتاد. «آخرش هم دل دیوانه نفهمید چه شد. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۴:۵۴ ۱۳۹۴/۱۰/۱۰ غریب آمدی و آشنا رفتی اما من که خوب میشناسمت ری را … … …من بارها … تو را بارها در انتهای رویایی غریب دیده بودم تو را درخانه، در خواب آب، در خیابان، در انعکاس رخسار. دختران ماه … در صف خاموش مردمان، اتوبوس، ایستگاه،. و سایه سار مه آلود آسمان … ….. چه احترام غریبی دارد این خواب. این خاطره. این همه دیده که دریا …. ری را! تمام این سالها همیشه کسی از من سراغ تو را میگرفت. تو نشانی من بودی و من نشانی تو …گفتی بنویس من شمال. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۴:۳۰ ۱۳۹۴/۱۰/۱۰ میتوانی بروی قصه و رویا بشوی. راهی دورترین گوشهی دنیا بشوی.. ساده نگذشتم از این عشق، خودت میدانی من زمینگیر شدم تا تو، مبادا بشوی. آی! مثل خوره این فکر عذابم میداد؛. چوب ما را بخوری، ورد زبانها بشوی. من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم. من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی. دانهی برفی و آنقدر ظریفی که فقط. باید از این طرف شیشه تماشا بشوی. گرهی عشق تو را هیچ کسی باز نکرد. ...
دیالوگ های ماندگار ۰۶:۲۹ ۱۳۹۴/۱۰/۰۷ بعضی وقتها آدم مجبور میشه به خاطر دلایل درست، کارهای اشتباهی انجام بده … …۲۴. --. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۱۸:۳۳ ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ قدم زدن با یک دوست تو تاریکی بهتره تا اینکه تو روز تنها قدم بزنی ….. --. 👉 💯
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۷:۲۸ ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ عشق وشادی را با تو میاغازم. وتو را به پادشاهی قلمروخاطرات برمی گزینم پادشاهی که در نداری دست وپا میزند. ورعیتش دلدادگان وگلها وگنجشکانند. قسم به خون من وتو. به سلسله رازها. به اجاق عاشقان در دل دشت. قسم به دریا به ستارهها در شب صاف بیابان. قسم به چای سرد شده در فرودگاههای وحشت. قسم به هر آن چه. دوست میدارم ونمی دارم. ...
دیالوگ های ماندگار ۱۵:۴۴ ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ کیانوش: من نمیخوام صاحب آرزویی باشم که. شیرینی تعبیرش واسه یکی دیگه باشه … …---. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۱۴:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ ⭕️گراهام مور که اسکار بهترین فیلمنامه نویس رو برای فیلم بازی تقلید گرفت ✅وقتی من ۱۶ ساله بودم من سعی کردم خودم رو بکشم، چون احساس میکردم ک عجیبم و تعلق ندارم. حالا ک اینجا ایستادم دوس دارم این لحظات برای بچهای باشه ک اون بیرونه و احساس میکنه عجیبه، متفاوته و به هیشکس شبیه نیست. بله تو فرق داری، قول میدم فرق داری. عجیب و متفاوت بمون. و وقتی نوبتش میرسه تو اینجا بجای من وایمیستی. 👉 💯 ...
دیالوگ های ماندگار ۰۹:۵۴ ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ ای مردمان!. مراقب باشید که زندگی دنیا شمارا مغرور نسازد، گول نزند وشما را نفریبد … …--. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۰۸:۳۹ ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ رضا موتوری: وقتی آدم تنها میشه به خیلی چیزا دل میبنده.. اثر مسعود کیمیایی. -- 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۲۱:۳۷ ۱۳۹۴/۱۰/۰۵ سختترین موقع واسه دروغ گفتن به کسی وقتیه که میدونه قراره بهش دروغ بگی … …. (۲۰۱۴). --- 👉 💯
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۸:۳۴ ۱۳۹۴/۱۰/۰۵ اصلا قرار نیست که سرخم بیاورم.. حالا که سهم من نشدی کم بیاورم.. دیشب تمام شهر تو را پرسه میزدم تا روی زخمهای تو مرهم بیاورم. میخواستم که چشم تو را شاعری کنم. اما نشد که شعر مجسم بیاورم. دستم نمیرسد به خودت کاش لااقل. می شد تو را دوباره به شعرم بیاورم. یادت که هست پای قراری که هیچ وقت … …. میخواستم برای تو مریم بیاورم؟. حتی قرار بود که من ابر باشم و. باران عاشقانهی نم نم بیاورم. ...
دیالوگ های ماندگار ۱۸:۰۸ ۱۳۹۴/۱۰/۰۵ اگه عشق بیشتری تو دنیا وجود داشت … آدمای کمتری میمردن … …. (۱۹۸۵). --- 👉 💯