دکلمه های رضا پیربادیان ۱۸:۴۳ ۱۳۹۴/۰۹/۰۲ یادتان هست شبی را که سفر میکردید. قول دادید و گفتید که بر میگردید. دست من را که گرفتید کمی جاخوردم تازه فهمیدم و دیدم که شما هم سردید. حرف دل بود که در چشم شما یخ میزد. حرفهایی که به گفتار نمیآوردید. دوری از شخص شما باز عذابم میداد. و دلم خوش به همین بود که بر میگردید. یادتان هست که گفتم پس از این میمیرم. منم و یک دل دیوانه و صدها تردید؟. با که قسمت بکنم این همه تنهایی را؟. دل من جای کسی نیست و تنها فردید …. ...
دیالوگ های ماندگار ۱۴:۵۱ ۱۳۹۴/۰۹/۰۲ ▫️زندگی تعداد دفعات تنفس کردن نیست. زندگی تعداد لحظاتی که باعث میشه نفست بگیره …——. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۰۸:۴۹ ۱۳۹۴/۰۹/۰۲ ▫️مردم به دنبال صلح هستن ولی در عین حال علاقهی وافری به جنگ و قدرت دارن هم دنیا و هم آخرت هر دو به انسان تعلق داره. فقط انسان فکر میکنه که میتونه در راه صلح هر چقدر خواست خون بریزه. اما این دو روی متفاوت یک سکه ست …-----. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۱۸:۳۶ ۱۳۹۴/۰۹/۰۱ ▫️ایرو: گاهی اوقات زندگی مثل یک تونل تاریک میمونه تو این زمان فقط باید به راه رفتن ادامه بدی تا به جای بهتری برسی … ——. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۱۶:۴۲ ۱۳۹۴/۰۹/۰۱ ▫️والتر: مشخصه که تو نمیدونی داری با کی حرف میزنی پس بزار روشنت کنم من تو خطر نیستم اسکایلر , من خوده خطرم , یه نفر یه جا در خونشو باز میکنه و تیر میخوره و تو فکر میکنی اون شخص منم؟ نه , من اون کسی ام که در میزنه …. ——. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۲۰:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ ▫️رد: اندی دوفرین! کسی که توی رودخونه پر از کثافت شنا کرد و از اون طرفش تمیز بیرون اومد ….. --- 👉 💯
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۹:۰۴ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد.. رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد.. سر من مست جمالت دل من دام خیالت گهر دیده نثار کف دریای تو دارد. ز تو هر هدیه که بردم به خیال تو سپردم. که خیال شکرینت فر و سیمای تو دارد. غلطمگر چه خیالت به خیالات نماند. همه خوبی و ملاحت ز عطاهای تو دارد. گل صدبرگ به پیش تو فروریخت ز خجلت. که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارد. اگرم در نگشایی ز ره بام درآیم. که زهی جان لطیفی که تماشای تو دارد. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۸:۵۶ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد.. هرچه کردم هر چه آه انگار آرامم نکرد روستا از چشم من افتاد، دیگر مثل قبل. گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد. بیتو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد. درد دل با سایهی دیوار آرامم نکرد. خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد. خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد. سوختم آنگونه در تب، آه از مادر بپرس. دستمال تببر نمدار آرامم نکرد. ذوق شعرم را کجا بردی؟ ...
دیالوگ های ماندگار ۱۶:۳۱ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ ▫️ویلسون فیسک: فکر میکنی یاوه گویی تو اینترنت بهت کمک میکنه؟ بن یوریک: مردم دنباله حقیقت اند و اونو هر جایی که باشه پیدا میکنن. ویلسون فیسک: این حرفت مربوط به دورانه قدیمه الان مردم سرشون به ازدواج افراده معروف و ویدئو گربهها گرمه مسائل مهم خیلی پیچیدن و مردم برای توجه بهشون باید مدتی از اس ام اس دادن و نگاه کردن شبکههای تلوزیونی دست بکشن مردم چنین کاری نمیکنن …----. 👉 💯 ...
دیالوگ های ماندگار ۱۳:۴۸ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ ▫️بطور طبیعی هرکسی میخواد مورد عشق قرار بگیره (دوست داشته بشه). اگر نشد، میخواد ازش بترسن اگر نشد، میخواد ازش متنفر باشن. باید از کسی که تمایل داره مورد تنفر باشه پرهیز کرد. ----. 👉 💯
دیالوگ های ماندگار ۱۰:۵۶ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ ▫️ واریس: قدرت جایی وجود داره که مردم باور دارن که وجود داره قدرت یه حقست یه سایه روی دیوار و یک مرد کوچک هم میتونه یه سایهی بزرگ 👉
دیالوگ های ماندگار ۰۹:۲۳ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ ▫️تو این دنیا دو نوع آدم وجود داره دوست من , آدم هایی که اسلحهی پر دارن و آدم هایی که زمین رو میکنن , تو باید زمین رو بکنی … --------. 👉
دیالوگ های ماندگار ۰۷:۰۷ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ ▫️استاد: میدونی بدتر از عشق نا فرجام چیه؟. ▪️سپیده: نه.. ▫️استاد: فرجام بدون عشق! اینکه بی عشق بری …. ---. 👉
دیالوگ های ماندگار ۱۸:۳۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ ▫️تیلور: فقط زمانی که همه چیو از دست دادی، آزادی که هر کاری رو که دوست داری انجام بدی …. ------. 👉
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۵:۳۰ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ چه کسی چنان که ما عاشقیم.. عاشق تواند بود؟.. بگذار بوسهها مان یک به یک جاری شوند. تا گلی بی معنا. مفهومی دوباره یابد. بگذار عشقی را عاشق باشیم. که شمایلش تا قلب زمین رسوخ کرده باشد. عشق را دوباره بنا کن. عشق مدفون زمستانی را. که در نیستان یکی خزان سرگشود. و اکنون. ...
دیالوگ های ماندگار ۱۳:۳۶ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ ▫️دکستر: بلاخره تمام زخمها به مروره زمان ناپدید میشن کی میدونه، شاید با گذرونده وقت کافی اصلا یادمون نمونه چجوری به وجود اومدن … ---. 👉
دیالوگ های ماندگار ۱۰:۳۰ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ ▫️انسانها در طول تاریخ همیشه بى منطق بودن. چرا وقتى کودکان گرسنه توى هند زندگى مى کنن، مردم غذاشونو دور مى ریزن؟!. چرا وقتى به اکسیژن نیاز هست،. درختهارو قطع مى کنن؟!. و اینکه چرا جدول زمانبندى اتوبوسهارو درست کردن،. وقتى هیچکدومشون سر وقت نمیان؟!. «مکس» با دانشمند مورد علاقهاش هم عقیده بود که تنها دو چیز تمامى ندارد:. «کائنات و حماقت انسان». ---. 👉 ...
دیالوگ های ماندگار ۰۸:۰۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ ▫️هیچوقت نخواستم دشمنامو بشناسم چون میدونستم بهترین دوستامو از دست میدم …. -----. 👉