در دانش‌گاه استیونس نیوجرسی اقتصاد درس می‌دهم. حوزه تخصصم اقتصاد خرد کاربردی، اقتصاد انرژی و منابع طبیعی، مدیریت ریسک و کنترل بهینه تصادفی است. به علوم انسانی هم علاقه‌مندم. مسایل توسعه و سیاست‌گذاری ایران را دنبال می‌کنم و گاهی چیزهایی می‌نویسم.


علم فاینانس و توسعه اقتصادی.. از یک نگاه اتفاقا فاینانس در قلب اقتصاد توسعه است

به این زنجیره استدلالات توجه کنید:.۱) موتور محرکه توسعه، رشد بهره‌وری اقتصاد از طریق نوآوری و ارتقاء کیفیت بنگاه‌ها است …۲) بنگاه‌های کارا را چه کسانی اداره می‌کنند؟ کارآفرینان!.۳) مهم‌ترین موضوعاتی که کارآفرینان با آن‌ا‌ها سر و کار دارند چیست؟ الف) عدم اطمینان ب) تامین منابع. هر دو این موارد موضوع علم فاینانس هستند …۴) کارآفرین کسی است که عدم اطمینان‌های بازار (تقاضا، رقبا، فناوری تولید، هزینه مواد اولیه، …) را می‌پذیرد و با وجود این عدم اطمینان‌ها یک بنگاه را به پیش می‌برد. نقطه مقابل کارآفرین، کارکنان هستند که این ریسک‌ها را نمی‌پذیرند و حقوق ثابت دریافت می‌کنند …۵) چه شاخه‌ای از علم اقتصاد، مساله رفتار عامل‌‌ها تحت عدم اطمینان را مطالعه می‌کند؟ «اقتصاد مالی» یا همان «فاینانس». همیشه در شروع معرفی فاینانس این موضوع را تکرار می‌کنم که اگر بحث قیمت‌گذاری و مدیریت عدم اطمینان در تعادل نبود، فاینانس در واقع ترکیبی از حسابداری و محاسبات ارزش زمانی پول (مثل اقتصاد مهندسی) می‌شد که احتمالا تا دهه ۵۰-۶۰ میلادی هم همین طور بود …۶) پس اگر «عدم اطمینان» و «کارآفرینی» در قلب فرآیند توسعه است و ...
  • گزارش تخلف

سنجه‌های حدی و سیل

جذاب‌ترین بخش کلاس «سنجی مالی» برای خودم دو جلسه‌ای است که در آن نظریه سنجه‌های حدی (Extreme Value) * را درس می‌دهم. موضوعی است که هم برای خودم و هم اکثریت مطلق دانش‌جویان کاملا جدید و متفاوت است و احتمالا قبلا در دروس آمار و سنجی ندیده‌اند و هم کاربردهای گسترده‌ای خارج از موضوع کلاس و در حوزه‌های مرتبط با سیاست‌گذاری و مهندسی و علوم دارد.. برای جا انداختن شهود موضوع معمولا از سابقه تاریخی این نظریه‌ها و کاربردهای آنان در خارج از اقتصاد و مالی شروع می‌کنم: این که چه طور مهندسان عمران و آب و محیط‌زیست و الخ از این روش‌ها برای مدل کردن احتمال وقوع پدیده‌های مخرب مثل سرریز سیل از یک سازه آبی یا شکست یک سازه در اثر زلزله و در نتیجه تعیین محدوده اطمینان و خطر سازه‌ها استفاده کرده و می‌کنند …امسال که درس می‌دادم دیگر مثال‌هایی که برای خودم مطرح بود، مثال‌های فرضی یا ساده نبود. نمونه مجسم و تلخ حالت حدی، سیل فراگیری بود که زندگی میلیون‌ها نفر از انسان‌ها - که هم‌وطن ما هم هستند - را تحت تاثیر قرار داده بود. محقق شدن چند ساعت بارش در حالت حدی و نادر آن در ترکیب با نظام‌ها و سازه‌‌های فیزیکی و ...
  • گزارش تخلف

✅اقدامات بعد از.. 📌 برگرفته از وب‌سایت سازمان هلال احمر: بدهیم و آگاهی ببخشیم

✅اقدامات بعد از.. 📌 برگرفته از وب‌سایت سازمان هلال احمر: بدهیم و آگاهی ببخشیم
🔹 خود را به نزدیکترین محل امدادرسانی هلال احمر یا سایر مراکز امدادرسانی برسانید. غذا، البسه و سایر کمک‌های اولیه در آنجا موجود است …🔹 برای اطمینان از سالم بودن آب آشامیدنی، حتما به گزارش اخبار محلی توجه کنید و آب آشامیدنی را قبل از مصرف بجوشانید …🔹 از سیلاب دور شوید زیرا این آب ممکن است با روغن، گازوییل یا فاضلاب آلوده شده باشد و یا احتمال دارد بر اثر تماس با خطوط نیروی برق زیرزمینی، جریان برق پیدا کرده باشد …🔹 از آب در جریان فاصله بگیرید …🔹 به مناطقی که سیلاب عقب‌ نشینی کرده است، توجه کنید زیرا استحکام خیابان‌ها و جاده‌ها ممکن است به‌خاطر جریان سیل ضعیف شده باشد که در این صورت ممکن است بر اثر وزن خودرو فرو برود …🔹 از خطوط فشار قوی دوری کنید …🔹 زمانی به خانه بازگردید که مسئولان وضعیت را امن اعلام کنند …🔹 از ساختمان‌هایی که اطرافش را آب احاطه کرده است، دور شوید …🔹 هنگام ورود به منزل کاملا احتیاط کنید. ممکن است پی‌های ساختمان آسیب دیده باشد ولی در ابتدا خرابی دیده نشود و ظاهر خانه سالم به‌نظر بیاید …🔹 سعی کنید در طول روز به منزل برگردید تا استفاده از وسایل روشنایی لازم نباشد …🔹 چنانچه مج ...
  • گزارش تخلف

⭕️ در نیویورک و لندن در جای گرم و نرم از پول ایران‌ستیزانی مثل ترامپ و بن‌سلمان و نتانیاهو تغذیه می‌کنی، بیزنس‌ات حقوق بشر شده (و

همه‌ی این‌ها به درک! هم‌وطنان سیل‌زده‌ات نیازی به کمک وطن‌فروشان حامی تروریسم اقتصادی علیه‌شان ندارند و با همبستگی دیگردوستانه‌ای که در همین روزهای سخت نشان دادند این ماه‌ها و گردنه‌ها را هم می‌گذرانند و با اتکا به خودشان مسیر بهبود در زندگی‌هایشان و حکمرانی کشور را می‌پیمایند، اما لااقل بر خلاف عملکردت که به همین مردم آسیب می‌زند و ریاکارانه، برای سیل‌زدگان ژست دلسوزی نگیر و پست‌ها و اشک‌های نمایشی به اشتراک نگذار. ...
  • گزارش تخلف

ده عادت کوچکی که در بلندمدت مدت اثر مثبت دارد …این مطلب را در متنی که لینکش را پایین دیدم و به نظرم هر ده توصیه‌اش - طبعا با تغییر

ده عادت کوچکی که در بلندمدت مدت اثر مثبت دارد …این مطلب را در متنی که لینکش را پایین دیدم و به نظرم هر ده توصیه‌اش - طبعا با تغییر
خلاصه‌اش را می‌‌نویسم..۱) هفته‌ای سه بار ورزش سنگین (مثل وزنه‌زدن) بکنید …۲) هر روز برای فردا ۳-۴ اولویت کاری/فکری مشخص کنید …۳) روزانه ۶۰ دقیقه مطالعه کنید …۴) روزانه ۳۰ دقیقه بنویسید..۵) هر روز ۷-۸ ساعت بخوابید …۶) هر روز ۳۰ دقیقه پیاده‌روی کنید..۷) برنامه روزه گاه-به-گاه (Intermittent) داشته باشید و برای زمان طولانی (مثلا ۱۵-۱۶ ساعت) هیچ چیزی نخورید …۸) در حال زندگی کنید و تمرین حضور ذهن یا Mindfulness داشته باشید..۹) عشق و محبت به دیگران را تمرین و تجربه کنید..۱۰) سی‌درصد درآمد‌تان را پس‌انداز کنید.. منبع. با نویسنده ...
  • گزارش تخلف

خطای منطقی: بی‌توجهی به واقعیت محقق‌نشده

خیلی از ما در زندگی روزمره گزاره‌های سوالی/تاکیدی می‌گوییم که منطقا غلط است چون در آن به واقعیت محقق‌نشده (Counter-Factual) توجه نمی‌کنیم یا فرض می‌کنیم آن را می‌دانیم. مثلا می‌پرسیم «تو که این قدر ورزش می‌کنی، چرا اضافه وزن داری؟» یا «تو که کلاس زبان رفتی، چرا زبانت ضعیف است؟» یا «تو که دکتر رفتی چرا هنوز تب داری؟» یا «این قانون هم اجرا شد و هم‌چنان مشکل X وجود دارد»، «اصلاحات هم انجام شد و وضع ما این است» و هزاران گزاره مشابه.. مشکل سوال‌کننده این است که به طور ضمنی فرض می‌کند با اجرای هر مقداری از عمل الف (به اصطلاح پژوهش‌‌گران Treatment)، حتما متغیر ب به سطح دل‌خواه او خواهد رسید. مثلا اگر کسی ورزش کرد، حتما وزنش (از دید سوال‌کننده) نرمال می‌شود. در حالی‌که اثر هر عملی در دنیای واقع جزیی است و فقط متغیر هدف را از نقطه مرجع قبلی (که ما نمی‌دانیم کجا است) به وضعیتی که الان می‌بینیم جا به جا کرده است …جواب منطقی همه این سوالات این است که «از کجا می‌‌دانی که اگر این کار را نمی‌کردیم، الان کجا بودیم؟». مثلا می‌شود گفت از کجا می‌دانی که «اگر ورزش نمی‌کردم، وزنم الان چه قدر بود؟» یا «اگر ...
  • گزارش تخلف

ادبیات زیبای توسعه

یک جریانی از ادبیات و سخن‌رانی‌‌ها و مقالات در حوزه «توسعه» در دنیا هست که با مقداری اغماض و فروکاستن می‌توان آن‌را این طور توصیف کرد: یک لیست ۵۰-۶۰ تایی از کلمات جذاب مثل «حکومت‌گری خوب»، «مشارکت»، «شفافیت»، «نهادها»، «جامعه محلی»، «دانش»، «سیاست‌گذاری خوب»، «توسعه مهارت‌ها»، «پایین به بالا»، «بنگاه‌های کارا» و امثال آن را انتخاب کنید و به صورت کاملا تصادفی این کلمات را کنار هم در جملات بچینید. اگر هم انگلیسی‌تان خوب باشد که گرامر پیچیده‌ای برای این جملات تصادفی انتخاب کنید، محصول کارتان قوی‌تر هم خواهد بود.. چرا این نوع از بیان رایج مساله‌ها و راه‌حل‌های توسعه چندان مفید نیست؟ چند مورد از ضعف‌ها را بیان می‌کنیم …۱) برای این که به «داده و شواهد» دقیق و جزیی در تحلیل‌ها و نتیجه‌گیری‌‌ها تکیه نمی‌کند. در نتیجه یادگیری محدودی برای مخاطب دارد …۲) به بده-بستان‌ها (Trade-off) بین تصمیمات مختلف توجه ندارد. دنیایی بدون «محدودیت منابع» را تصویر می‌کند …۳) به مساله «انگیزه‌ها» کم‌توجه است و «تعادل‌‌های ناکارای» ناشی از تضاد انگیزه‌‌ها را به صورت جزیی تصویر نمی‌کند …۴) به سلسله مراتب و تاخر/تقدم ...
  • گزارش تخلف

بیانیه اقتصادی جمعی از محققان جوان کشور:.. به نام خدا

عدالت یکی از آرمان‌های انقلاب اسلامی بود؛ اما با وجود تلاش‌های فراوان، نسبت به آنچه در نظر داشتیم، «در زمینه عدالت عقب مانده‌ایم». ریشه ناکامی در عدالت اقتصادی را می‌توان در نوع سیاست حمایتی‌مان یافت. در این چهل ساله، شالوده‌ی سیاست‎های حمایتی دولت، حمایت از مصرف کنندگان از طریق عرضه کالا با قیمت‌های یارانه‌ا‌ی و تعیین دستوری قیمت بوده است؛ تخمین‌های مختلف، یارانه‌ پنهان در قیمت حامل‌های انرژی را بین۶۰۰ تا ۹۰۰ هزار میلیارد تومان در سال اعلام کرده‌اند که معادل روزی ۲ تا ۳ دلار یارانه پنهان برای هر ایرانی‌ست؛ لیکن یارانه پنهان، یکسان توزیع نمی‌شود. ساکنین شهر‌های بزرگ مثل تهران، چندین برابر حاشیه‌نشینان، کارگران ساده و روستاییان از یارانه پنهان بهره می‌برند …به سه دلیل، نتیجه‌ی مستقیم قیمت‌های یارانه‌ای را عقب ماندن از آرمانهای عدالت‌خواهانه می‌دانیم:. - اول: بهره‌مندترین افراد از یارانه پنهان در قیمت، طبعا پرمصرف‌ترین‌ها هستند نه نیازمندترین‌ها. - دوم: قیمت‌های یارانه‌ای مزیت‌های نسبی را مخدوش می‌کنند و بهره‌وری تولید را کاهش می‌دهند. - سوم: در کنار قیمت‌های یارانه‌ای، بازار سیاه و قیمت ...
  • گزارش تخلف

مصایب و خوشی‌های اقتصادسنجی، بخش چهارم

پیرو سه مطلب قبل تماس زیادی از سوی دانش‌جویان عزیز مقیم ایران داشتم که سوالات خوبی مطرح می‌کردند. فکر کردم یک توضیح بد نباشد: وقتی صحبت از «حل معضل درون‌زایی» یا به عبارت دیگر «تفکیک علیت و هم‌بستگی و شناسایی روابط علی» می‌کنیم، الگوریتم ریاضی استانداری برای یافتن درون‌زایی (به آن شکل که مثلا برای آزمون ریشه واحد داریم) وجود ندارد و محقق باید با شهودش از مکانیسم‌های مساله احتمال درون‌زایی را بررسی کند و با خلاقیت و دانشی که از فرصت‌های موجود در مساله وجود دارد از جعبه ابزاری از انواع تکنیک‌های مختلف آن‌هایی که مناسب مساله هستند را انتخاب کند و طراحی علی انجام بدهد …ذکر این تذکر هم مفید است که گرچه اصول این نوع تکنیک‌ها در کلاس‌های اقتصادسنجی تدریس می‌شود، معمولا تحت عنوان درس «اقتصادسنجی خرد» (Micro-econometrics)، ولی در واقع جایی که دانش‌جویان کاربرد واقعی این تکنیک‌ها را یاد می‌گیرند و کم‌کم به مساله درون‌زایی حساس شده و انواع روش‌های خلاقانه برای رفع آن را می‌آموزند، کلاس‌های درس سنجی نیست بل‌که کلاس‌های دروس حوزه «خرد کاربردی» است. یعنی دروسی مثل اقتصاد توسعه و اقتصاد نیروی کار و م ...
  • گزارش تخلف

مصایب و خوشی‌های اقتصادسنجی، قسمت سوم

بخش دوم مطلب را با این مقدمه شروع کردم که اقتصادسنجی سری زمانی و اقتصادسنجی داده‌های مقطعی به لحاظ قابلیت شناسایی علی با هم تفاوت اساسی دارند. در اقتصادسنجی مقطعی و به لطف تکنیک‌های مختلف شناسایی علی که در سال‌های اخیر توسعه داده شده‌اند -مثل متغیر ابزاری، تفاضل-در-تفاضل، ناپیوستگی رگرسیون و … - تا حد خوبی می‌تواند به تفکیک علیت و هم‌بستگی (و جدا کردن اثر متغیرهای غیرقابل کنترل) نزدیک شود و تاثیر «خالص» یک عامل برون‌زا را روی رفتار یک متغیر وابسته تخمین بزند.. فلسفه طراحی و شناسایی علی سیستم‌ها در مشاهدات مبتنی بر سری‌های زمانی کمی متفاوت است چون عامل زمان و دینامیک سیستم هم در این ماجرا دخیل است. معیار رایج و استاندارد علیت در روش سری زمانی، معیار «علیت گرنجر» (Granger Causality) است …علیت گرنجر به ما می‌گوید که اگر دخیل کردن مقدار گذشته متغیر X در پیش‌بینی متغیر Y باعث به‌بود در دقت پیش‌بینی شود، می‌توانیم نتیجه بگیریم که X عامل علی برای متغیر Y بوده است. شهود اصلی هم این است که اگر دخیل کردن تغییرات یک متغیر (پس از امتحان کردن سایر متغیرها) باعث ارتقاء پیش‌بینی یک متغیر در دوره‌های ...
  • گزارش تخلف

نکاتی در مورد بازار خودروی دست دوم

من متخصص اقتصاد خودرو نیستم و مطمئنم کسانی که به طور تخصصی روی این بازار کار می‌کنند نکات دقیق‌تری در این مورد خواهند داشت. این‌ها چند نکته‌ کوچکی است که به تبع بحث‌های حول مطلب دیروز با برخی خوانندگان عزیز داشتیم و برای نقد و بحث بیش‌تر این‌جا می‌نویسم …۱) چند نفر از خوانندگان لطف کرده و تخمینی از قیمت خودروهایی مشابه چیزی که در پست توصیف شده بود را در بازار ایران استخراج کردند. ظاهرا قیمت‌ هوندای دست دوم تمیز چیزی حدود ۱۵۰-۲۰۰ میلیون تومان است. چون ماشین من بدنه تمیزی نداشت، برای رعایت انصاف در مقایسه قیمت دلاری هوندای دست دوم قدیمی در خارج را ۳۰۰۰ دلار بگیریم، در این صورت نسبت قیمت خودروی دست دوم در ایران و کشورهای دیگر چیزی بین ۵-۶ برابر است …۲) اول به بازار خودروی نو نگاه کنیم: پراید نو با قیمتی حدود ۵ هزار دلار عرضه می‌شود که در حد قیمت خودروهای نو چینی است ولی به مراتب کم‌تر از ارزان‌ترین خودروی ژاپنی و کره‌ای. پس اگر مقایسه در بازار خودروی نو است، پراید هم‌چنان می‌تواند برای بخشی از جمعیت ایران جذاب باشد..۳) اتفاقی که در خودروی بازار دست دوم در کشورهای دیگر می‌افتد این است: ساز ...
  • گزارش تخلف

انحصار در بازار خودرو، تا کی؟

این هفته درگیر فروش ماشینم بودم: یک هوندای آکورد ۲۰۰۳ که دور و برش زدگی زیاد داشت -و در نتیجه خیال آدم را از تصادف و خط‌افتادگی راحت می‌کرد - ولی موتور و محرکه‌اش سالم و قابل اعتماد بودند. دادمش به یک دوست ایرانی و فکر می‌کنم اگر مشکل خاصی پیش نیاید، ۴-۵ سال دیگر راحت برای دوستم کار کند. چند فروختم؟ ۱۵۰۰ دلار که با نرخ دلار بازار آزاد می‌شود یک چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان! یک ماشین دست دوم دیگر از دوستی خریدیم به قیمتی اندکی بیش‌تر از قیمت فروش این هوندا و فکر کنم ما هم بتوانیم چند سالی سوارش شویم.. این هوندا دومین ماشین عمر ما بود، یک ده سالی این وسط کلا ماشین نداشتیم و قبل از آن یک پراید داشتیم که از کارخانه تحویل گرفته بودیم و چند سالی در ایران سوارش شدیم. با تجربه‌ای که از هر دو خودرو داشتم می‌توانم مقایسه‌ منصفانه‌ای بین دو ماشین بکنم: فکر می‌کنم این هوندای ۱۶ ساله ما قابل‌ اعتمادتر و راحت‌تر و کاراتر از پراید نویی بود که از کارخانه گرفتیم و همان اول مجبور شدم کلی هزینه کنم تا یک سری اجزایش را تعویض/تقویت کنم …الان در خبرها دیدم که قیمت پراید نو چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان شده است. آن ...
  • گزارش تخلف

مصایب و خوشی‌های اقتصادسنجی، قسمت دوم

اقتصادسنجی وقتی به تفکیک «سری زمانی» (Time-Series) و «مقطعی» (Cross-Sectional) می‌رسد فقط به لحاظ ریاضی متفاوت نمی‌شود بل‌که موضوعات و نوع نگاه و کاربردهای آن‌هم تغییر می‌کند. اقتصادسنجی مقطعی چون با تعداد زیادی متغیر سمت راست (متغیر مستقل) سر و کار دارد، بیش‌تر به دنبال «تبیین» رفتار یک متغیر وابسته بر اساس یک سری متغیر مستقل است و در نتیجه به آن کارکرد «سنجش نظریه» که گفتیم بیش‌تر نزدیک است. اقتصادسنجی مقطعی معمولا کم‌تر به کار «پیش‌بینی» می‌آید چون برای پیش‌بینی متغیر متغیر سمت چپ نیاز به دانستن مقدار «آینده» متغیرهای سمت راست دارد و خب این یعنی این که یک سری پیش‌بینی مستقل از این مدل باید انجام شود …اقتصادسنجی مقطعی البته می‌توانند خسته‌کننده و بی‌فایده باشد وقتی به مساله کلیدی «درون‌زایی» (Endogeneity) بی‌توجه باشد و صرفا همبستگی یک سری متغیر را گزارش کند. مشکل البته جهانی است! یک مثال از همین آمریکا بزنم: چند روز پیش جایی بودم و کسی از دانش‌گاهی در حوالی نیویورک ارائه‌ای داشت و عنوان مقاله‌اش این بود که «آیا نظام مدیریت ریسک به‌تر در بانک‌ها باعث تغییر در سبد وام‌ها می‌شود؟». خب ...
  • گزارش تخلف

اقتصاد نهادگرا؟.. دیدم که مرکز پژوهش‌های مجلس کتاب مبسوطی در مورد اقتصاد نهادگرا منتشر کرده است

با علاقه خواندمش که بیش‌تر متوجه بشوم «نهادگراها» دقیقا چه نکات و شهودی اضافه می‌‌کنند یا چه ابزارهای تحلیلی دارند که می‌شود از آن‌ها یاد گرفت. متاسفانه ناامید شدم!. اشتباه نکنید! کتاب بسیار مفید و خواندنی است و اگر به «علم اقتصاد» علاقه‌مند هستید قطعا مطالعه و مرور آن را توصیه می‌کنم. فقط من هر چه خواندم نفهمیدم کجای این کتاب «نهادگرا» است! تقریبا هر چه در این کتاب ششصد صفحه‌ای آمده‌ بود، دقیقا همان چیزهایی بود که شما اگر در فضای اقتصاد «جریان اصلی» باشید با آن‌ها سر و کار دارید و می‌شنوید و می‌خوانید و پژوهش می‌کنید و در آن چارچوب فکر می‌کنید. مثلا اگر کسی در یک دپارتمان جریان اصلی مقاله‌ای ارائه کند که در آن مثلا سیاست دولت روی متغیرهای اقتصادی تاثیر می‌گذارد، در همان دقایق اول یکی خواهد پرسید که «خب مگر سیاست دولت خودش درون‌زا نیست؟ نباید آن را در مدل دخیل کنیم؟». خیلی از خلاصه مقالاتی هم که در کتاب نقل می‌شود، از مقالات آشنا و معروفی است که در ژورنال‌های برتر جریان اصلی چاپ شده‌اند …خلاصه این که درگیر برچسب‌ها نباشیم. ...
  • گزارش تخلف

مصایب و خوشی‌های اقتصادسنجی، قسمت اول

اقتصادسنجی شمشیر دولبه‌ای برای ارتقاء کیفیت علم اقتصاد است: از یک طرف حضور اقتصادسنجی از روزهای نخست تولد اقتصاد جریان اصلی و نیز توسعه شگفت‌آور آن در چند دهه اخیر باعث شد تا اقتصاد داده‌های دنیای بیرون را جدی بگیرد و یکی از قوی‌ترین رشته‌های علوم اجتماعی از حیث تحلیل درست و دقیق داده‌ها باشد. البته اقتصاد در این بین تنها نیست، رشته‌هایی مثل بهداشت عمومی (Public Health) هم به لحاظ دقت در تحلیل علی (Causal) داده‌ها بسیار پیش‌رو هستند … از طرف دیگر، فراوانی و آسانی دست‌رسی به داده‌ها و گسترش و آسان‌شدن کار با نرم‌افزارهای اقتصادسنجی به «مبتذل» شدن پژوهش‌های اقتصادی هم کمک کرد. سالیانه حجم زیادی مقاله به اصطلاح امپریکال تولید می‌شود که در آن‌ها خبری از انضباط ناشی از «نظریه اقتصاد» یا خلاقیت ناشی از «شهود اقتصاددانانه» و نتیجه‌ای نو برای درک جهان نیست ولی جداول و نمودارهای چشم‌گیر فراوان است. نرم‌افزارهای اقتصادسنجی، نمایش دانستن اقتصاد بدون دانستن واقعی آن را آسان کرده‌اند.. این وسط یک بین فهمی در مورد کارکرد واقعی اقتصادسنجی - که بین منتقدین جریان اصلی اقتصاد از گروه موسوم به نهادگرایان ...
  • گزارش تخلف

قیمت نسبی (Relative Price) چیست؟ بخش سوم

در دو قسمت اول و دوم متن در مورد مبانی نظری قیمت نسبی و این که قیمت نسبی از کجا می‌آید صحبت کردیم. موضوع را به اصل بحث یعنی «قیمت نسبی بنزین» برگردانیم و ببینیم پیامد این بحث‌های نظری برای مسایل سیاست‌گزاری چیست؟. همان طور که دیدیم وقتی کالایی «مبادله‌پذیر» است - که نفت و بنزین به راحتی در این طبقه قرار می‌گیرند، قیمت نسبی آن در مقایسه با سایر کالاهای مبادله پذیر (مثلا گندم و گوشت و کفش و شلوار و گوشی و لپ‌تاپ و الخ) در سطح جهانی داده‌شده و مشخص است و این قیمت‌‌‌های نسبی تقریبا در همه کشورهای دنیا مثل هم است. در نتیجه یک کشور کوچک نمی‌تواند به صورت دل‌خواه این قیمت‌‌های نسبی را تغییر دهد مگر این که روی برخی از این کالاها مالیات ببندد (مثل ترکیه که روی بنزین مالیات سنگین می‌بندد) یا یارانه بدهد (مثل ایران که روی بنزین یارانه سنگین می‌دهد) و در نتیجه قیمت‌‌‌های نسبی جهانی را دست‌کاری کند …نکته کلیدی از منظر سیاست‌گزاری این است که این دست‌‌کاری قیمت‌های نسبی «بدون هزینه» نیست! وقتی قیمت نسبی یک آی‌فون در دنیا تقریبا ده برابر یک بشکه بنزین است، یعنی می‌دانیم که با صرف‌نظر کردن از مصرف ده ب ...
  • گزارش تخلف

اقتصاددان «بی‌سواد» دقیقا یعنی چه؟ دو معیار حداقلی

متاسفانه، اطلاق برچسب «بی‌سواد» به مخالفان هنوز امر رایجی است. ترجیح شخصی خود من این است که تا حد امکان از چنین برچسب‌های ضدگفت‌وگومحور و گاها غیراخلاقی پرهیز کنیم و به جای آن با صراحت بگوییم توضیح یا فهم یا موضع فلان شخص از این مفهوم یا این مساله نادرست یا ناقص است و سعی کنیم آن را به صورت فنی نقد کنیم.. در این رابطه، یکی از هم‌کاران گرامی سوال جدی و شجاعانه‌ای مطرح کرد که برای خود من قابل تامل بود: فرض کنیم فردی که برچسب «اقتصاددان» یا «استاد اقتصاد» یا «دکترای اقتصاد» و امثال آن را بردوش می‌کشد به صورت سیستماتیک تحلیل‌ها و مطالبی بگویید که با اصول ابتدایی علم اقتصاد - آن طور که اکثریت علمای این علم می‌فهمند - در تناقض باشد و این‌ حرف‌ها را هم به اسم «اقتصاددان» به جامعه و سیاست‌گزار بفروشد. آیا جامعه اقتصاددانان نباید در مقابل چنین فردی موضع بگیرند و بگویند این حرف‌ها اشتباه است؟ پلورالیسم و تحمل مخالف در مباحث علمی تا کجا مجاز است و در چه موقعیت‌هایی باید موضع حرفه‌ای انتقادی و قوی گرفت؟ برای تقریب ذهن، فرض کنید کسی که مدعی پزشک بودن است، مرتبا موضوعات غیرعلمی را به اسم «نظریات علم ...
  • گزارش تخلف

اقتصاددان «بی‌سواد» دقیقا یعنی چه؟ دو معیار حداقلی (ادامه مطلب …)

پایبندی به آن دو محوری که عرض کردم امکان گفت و گو بین دیدگاه‌های متفاوت را خیلی ساده می‌کند. اگر در جمع چنین متخصصانی با پایبندی به این دو اصل باشید، حتی اگر اختلاف نظرهای زیادی روی جزییات یا استراتژی مدل‌سازی و ساده‌سازی مساله یا فروض کلیدی و الخ داشته باشید، نهایتا در اثر گفت و گو به نتیجه‌‌های مفیدی می‌رسید چون زبان و فهم مشترکی از کلیت مساله وجود دارد …در مقابل می‌توانیم بگوییم که اگر کسی به صورت «سیستماتیک» این اصول را نقض می‌کند و به ندانستن آنان نیز آگاه نیز نیست - مثلا اگر کسی مدعی اقتصاددان بودن است و مرتبا بر اساس همبستگی ظاهری دو متغیر نتایج علیتی صادر می‌کند یا تحلیل‌هایی ارائه می‌کند که در آن اصل «محدودیت منابع» یا اصل «پاسخ عامل‌ها به مشوق‌‌‌ها» درست رعایت نمی‌شود - می‌تواند از طرف جامعه علمی مورد نقد جدی قرار بگیرد و در صورت لزوم «اقتصاددان» بودن او مورد سوال قرار بگیرد … این جا یک سوال را برای بحث بیش‌تر باز می‌‌گذاریم: به کسی که مثلا مدعی است متخصص اقتصاد پولی است ولی تنها با نظریه‌های ماقبل دهه هفتاد میلادی آشنا است و دنیای بیرون و سیاست‌ها را قاطعانه با این فهم از عل ...
  • گزارش تخلف

قیمت نسبی (Relative Price) چیست؟ بخش دوم

امیدوارم بخش اول مطلب (این جا)، توضیح شهودی از مفهوم قیمت نسبی ارائه کرده باشد. در این جا به این بپردازیم که قیمت‌های نسبی از کجا می‌آیند و چرا مثلا در جامعه امروز قیمت نسبی شکر از نمک بیش‌تر است ولی قیمت نسبی شلوار جین و رایانه به گوشت مرتب در حال کاهش است؟. چه چیزی قیمت‌‌های نسبی را تعیین می‌کند؟ این جا بین مکاتب مختلف (مثلا نگاه مارکسیستی و اتریشی) تفاوت‌های اساسی وجود دارد. برخی مکاتب می‌‌گویند «هزینه تولید» است که قیمت‌ها را تعیین می‌کند و برخی می‌‌گویند این «ارزش ذهنی» مصرف‌کنندگان برای کالاهای مختلف است که روی موضوع ارزش می‌گذارد. نگاه جریان اصلی اقتصاد - در چارچوب تعادل عمومی - این است که هر دو این توضیحات درست است و در تعادل هر دو روش به هم می‌رسند: جامعه ابزارهای تولید را بین کالاهای مختلف طوری تخصیص می‌دهد که نسبت «هزینه نهایی» تولید دو کالا برابر نسبت «ارزش ذهنی» مصرف‌کنندگان برای آنان باشد.. مثال: در یک جامعه مردم سیب را خیلی دوست دارند و در جامعه دیگری به مرکبات علاقه بیش‌تری دارند. اگر هر دو جامعه مقدار یک‌سانی از زمین داشته باشند، مقدار بیش‌تری از زمین‌‌ها در جامعه اول ...
  • گزارش تخلف

قیمت نسبی (Relative Price) چیست؟ بخش اول

با این سوال شروع کنیم: چرا قیمت «بادمجان و گوجه‌فرنگی»، «سبزی‌‌خوردن»، «یک لیوان قهوه»، «اصلاح موی سر و تعمیر کفش» و امثال آن در کشورهای مختلف - و حتی شهرهای مختلف یک کشور - تفاوت اساسی با هم دارد؟ در مقابل چرا قیمت «موز»، «گوشت مرغ»، «آی‌فون و لپ‌تاپ» و «کفش کتانی و شلوار جین» در کشورهای مختلف دنیا - از یک کشور آفریقایی گرفته تا لندن و نیویورک - خیلی به هم نزدیک‌تر است؟. همان طور که حدس می‌زنید بخش مهمی از جواب به درجه «مبادله‌پذیری» کالاهای مختلف مربوط است. هر قدر یک کالایی «استانداردتر»، «قابل حمل‌تر» و «فاسد نشدنی‌تر» باشد، قیمت‌های آن در نقاط مختلف دنیا بیش‌تر به هم هم‌گرا خواهند شد و اگر تفاوتی در این قیمت‌ها باشد ناشی از اندکی هزینه حمل (که روز به روز کم می‌شود) و بیش‌تر به «عوارض و مالیات» محلی مربوط است. مثال اعلای چنین کالایی «طلا» است که به راحتی بین کشورهای مختلف جا به جا می‌شود و کیفیت بسیار استانداردی هم دارد. در نتیجه قیمت دلاری طلا در اکثر نقاط دنیا بسیار به هم نزدیک است …در مقابل وقتی کالایی به سختی می‌تواند بین نقاط جغرافیایی مختلف جا به جا شود، قیمت محلی پیدا می‌کند. ...
  • گزارش تخلف