فلسفه،ادبیات،هنر رها قندی پژوهشگر فلسفه & Lawyer


هر_هفتم شاهکار کارگردان سوئدی. ⁠ مهرهفتمصریح‌ترین و بی‌واسطه‌ترین رویکرد به پرسش است

پس‌زمینه‌ای قرون وسطائی، و، وو‌های_هستی_شناختی خودنمایی میکنند.، که رابه شکل درجایگاه برای قرارگرفته است؛. آنتیوس: میخواهم تاجایی که برایم ممکن است باشماصادقانه سخن بگویم، اماقلب من تهی است. مرگ پاسخی نمیدهد. آنتونیوس: این خلأ، چون آیینه‌ای دربرابرمن است. میتوانم خود رادر آن بنگرم، حس میکنم از تنفروترس لبریزم. پاسخی نمیدهد. آنتونیوس:به خاطربی تفاوتی ام در برابر دیگران، منزوی شده‌ام. حال در دنیای ارواح زندگی می‌کنم، اسیر رویاها و تخیلات شده‌ام. مرگ:و هنوز هم قصد مردن نداری؟ ...
  • گزارش تخلف

کلی‌ترین فرمول در بنیاد هر دین و اخلاق این است‌که: «چنین و چنان‌کن و چنان و چنین مکن تا سعادتمند شوی!

وگرنه خوددانی …» اساس هر اخلاقی، هر دینی، همین دستور است__من این را گناه نخستین عقل می‌نامم و بی‌عقلی نامیرا. این فرمول در دهان من باژگونه شده است__این است نخستین نمونه‌ی «ارزیابی دوباره‌ی همه‌ی ارزش‌ها» که من کرده‌ام: یک آدم درست-و-حسابی، یک آدم «سعادتمند»، می‌باید به غریزه کارهایی را بکند و سراغ کارهای دیگر نرود …‌ها … ...
  • گزارش تخلف

مذاهب وزنی سنگین داشتند و سنگینی به ما اطمینان خاطر می‌داد اما آنچه ما را به وحشت می‌اندازد، سبکی است؛ سبکی خدا در خدا و روح در رو

خدا، این زمزمه نور در نور، این نجوای سکوت در سکوت، همان چیزی است که فرانچسکو با آن سخن می‌گوید، حتی آن گاه که روی صحبتش با پرندگان و یا با کیاراست، چرا که فرانچسکو، عاشق است و وقتی کسی عاشق باشد، با عشق خویش و تنها با او سخن می‌گوید …در همه جا و در همه وقت …. اما با عشق خود چه می‌گوید؟. می گوید که دوستش دارد و این، بدان می‌ماند که تقریبا هیچ نگفته باشد و تنها لبخندی بر لبانش نشسته باشد …. فرانچسکو با خدا چه می‌گوید؟. شماری چند از سخنان او را در کتابی لاغراندام گرد آورده‌اند و با آن کاری انجام می‌دهند که سزاوار آن است:. نیایش می‌کنند و با خلأ سخن می‌گویند تا خلأ کلامشان را پاک سازد:. «دوستت می‌دارم!». هنگامی که این کلام به سوی خدا پر می‌کشد، مثل آن است که پیکان شعله وری در دل شب تیره فرو رود، پیش از آنکه به هدف نشیند، خاموش شود …. «دوستت می‌دارم!»؛. ...
  • گزارش تخلف

، مکان را یکسره نفی می‌کند و فقط در زمان وجود دارد

از این رو چون هر چه به رویت درآید باید در مکان موجود باشد، این هنر خطابش نه با حس بینائی بلکه با حس شنوایی است … وسیله مادی آن نیز به همین دلیل توالی اصوات یا نواها در زمان است. این نفی کامل مکان، موسیقی را به مطلقا ذهنی مبدل می‌کند. هر تندیسی وجودی مستقل از خویش در مکان دارد و چیزی مستقل است. در نقاشی، این عینیت تا اندازه‌ای از میان برداشته می‌شود. هر تصویری فقط صورت ظاهر را نشان می‌دهد.. با این وصف، نوای موسیقی هرگز پاینده نیست بلکه در همان لحظه‌ای که از ساز بر می‌خیزد نابود می‌شود. بدین سبب از هر گونه عینیت واقعی بی بهره است. پس در موسیقی، برخلاف هنرهای دیگر، میان عین و ذهن هیچ گونه جدائی نیست. هر تماشاگری، تندیس یا عکسی را که در برابرش است چیزی بیرون از خویش می‌داند. ...
  • گزارش تخلف

🎼

ژرفای توصیف‌ناپذیر هرگونه که با آن همچون بهشتی کاملا آشنا و با این حال بی‌نهایت بعید از کنار ما می‌‌گذرد، و بسیار آسان‌فهم و البته بسیار غیر‌قابل بیان است، از اینجا نشأت می‌گیرد که تمامی احساسات وجود درونی ما را باز می‌آفریند، اما بدون واقعیت و دور از درد آن … … ...
  • گزارش تخلف

…کلیسا تا این لحظه ۲ حکم عجیب برای قهرمان ملی فرانسه یعنی صادر کرد یکبار ۵۹۸ سال قبل که او را به اتهام کفر و ارتداد در آتش انداخته

دختری ۱۹ ساله بود که از زادگاهش روستای دومرمی برای نجات فرانسه از اشغال بریتانیا قیام کرد و ده‌ها هزار مرد و سرباز را با خود همراه کرد و توانست محاصره را بشکند در جنگ صد ساله بر ضد انگلستان، رهبری فرانسوی‌‌ها را برعهده داشت و به این دلیل در تاریخ فرانسه او را قهرمان ملی می‌خوانند اما کلیسا از وحود ژاندارک نگران بود او سرانجام در نزدیکی شهر کنپی ینی، به خاطر خیانت شهردار اسیر شد و به اسقف بووه از متحدان انگلستان فروخته شد. ژان دارک به حکم کلیسا به جرم ضدیت با قوانین مذهبی، محکوم و در میدان ویومارشه شهر روآن سوزانده شد او را یکبار مجبور به توبه کردند اما پس از مدتی توبه نامه خود را پس گرفت و گفت علت توبه‌اش فقط ترس از آتش بود. چند سال بعد پادشاه فرانسه به پاس خدمات ژاندارک خانواده او و تمام مردم روستای زادگاه ژان دارک را تا چند قرن از مالیات معاف کرد و به خانواده ژاندارک لقب اشرافی «دوک» را داد …. درباره ژان دارک می‌گوید: او خارق العاده‌ترین موحودیست که در میان انسان‌ها پدیدار شد …. آندرو لانگ می‌گوید: ژاندارک شاید شگفت انگیزترین فردی باشد که تاکنون در جهان زیسته‌است. سرگذشت وی به قدری ع ...
  • گزارش تخلف

سخنان درباره مارکس و تغییر جهان:.. و من میخواهم این نقل قول را عینا برای شما بخوانم:

«فیلسوفان تا کنون جهان را تفسیر کرده‌اند، در حالی که هدف تغییر آن است.». با استناد به این جمله و بررسی آن در می‌یابیم این واقعیت که پیشفرض تغییر جهان، مستلزم تغییر فهم ما از جهان است نادیده گرفته شده، و اینکه فهم از جهان فقط وقتی تحقق می‌یابد که تفسیری بسنده از جهان داشته باشیم. این چیزی است که مارکس آن را مبنای تفسیری کاملا قطعی از جهان قرار می‌دهد تا مطابق خواست وی برای تغییر باشد.. در نتیجه او خود می‌داند این جمله، جمله‌ی درستی نیست. وی آن را به نحوی بکار گرفته که صریحا بیانی علیه فلسفه باشد. اما بخش دوم جمله به گونه‌ای بیان ناشده، ادعایی فلسفی است که خودش یک پیشفرض است … … ...
  • گزارش تخلف

آدمی اسیر و‌در بند زمان است، گذشته چنگالش را درجان فرو می‌برد و‌خود نیز پیوسته در حال خراشیدن و‌کاویدن بودن‌های نیست شده است

حال را بی پا و‌سر میدود و‌تلاش در بلعیدن نیامده‌ها دارد …زمان این وهم راز آلود منشأ ترس بشر؛. همه چیز رو به سرعت پیش می‌رود و آهستگی به کل از زندگی انسان رنگ باخته است. زمان آمیخته با سرعت هرچه تمام‌تر همه چیز را در خود فرو می‌برد. اروین یالوم در کتاب وقتی نیچه گریست میگوید؛. «سر چشمه‌ی ترس همین است، این فشار در قفسه‌ی سینه از آن است که زندگی نازیسته میخواهد. سینه‌ات را بشکافد و قلبت زمان را میشمرد و طمع به زمان همیشگی است، زمان می‌بلعد و می‌بلعد و چیزی باقی نمی‌گذارد». زندگی نازیسته!. این نزیستن‌های طمع آلود با زمان در می‌آمیزد قلبت را می‌فشرد و اضطراب را به شریانهایت می‌دواند. آهستگی و بودن ملایم بر لبه‌ی هستی بی معنا میشود و فقط باید در حال دویدن باشی … بدوی و بدوی برای فتح نازیسته‌های موهوم …. ...
  • گزارش تخلف

هرودت از قول یکی ایرانی از اهالی. «تب» میگوید؛. «تلخ‌ترین اندوهی که انسان میتواند بشناسد اینست که

آرزو و دانایی عمل داشته باشد ولی توانایی نداشته باشد». و حق با اوست. با آرزو و دانایی میتوانیم همه چیز، یا. تقریبا همه چیز را احاطه کنیم، ولی با. اراده و توانایی، هیچ چیز یا تقریبا هیچ چیز را. تأمل شادی و خوشی به بار نمی‌آورد. هرگز!. مخصوصا اگر همراه با ناتوانی باشد. و از برخورد بین دانایی و توانایی ما، شفقت پدید میاید … …. ...
  • گزارش تخلف