ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نه این که درست مانند آغار داستان … ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ دقیقا همین که اشاره کردید در فیلم ناهید اشکال دارد در سه چهارم نهایی داستان سرو کلهی برادر ناهید پیدا میشود در حالی که در طول داستان هیچ ترس و واهمهای از او در بیننده ایجاد نمیشود ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ چند کلمه در بارهی فیلم ناهید … ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ به نظر من مشکل فیلم ناهید در پردازش ضعیف شخصیت اصلی (ناهید) است ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ شخصیت اصلی داستان باید یک خواست و یک نیاز داشته باشد منظور از خواست، هدفی است که شخصیت به شکلی آگاهانه در داستان دنبال میکند. این خواست قوی، در برخورد با موانع، پیرنگ یا ستون فقرات داستان را میسازد. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ اما نیاز شخصیت، چیزی است که وی ناخودآگاه دنبال میکند این نیاز که ریشه در نقطهی ضعف شخصیت دارد، منحنی تحول شخصیت را میسازد. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ شخصیت «معمولا» در جایی از پردهی سوم، به نیاز خود پی میبرد به عبارت دیگر تصوری که از خود و دنیای اطرافش دارد، دستخوش تغییر و تحول میشود و شخصیت به عنوان یک وجود تحول یافته، به مرتبهی بالاتری از خودآگاهی میرسد. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ این خودآگاهی جدید، مضمون یا درونمایهی داستان را میسازد و مخاطب نیز به واسطهی همذات پنداری با شخصیت اصلی، این تحول را به شکلی نی ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ خواست ناهید چیست؟ ناهید میخواهد حضانت پسرش را حفظ کند و او را پیش خود نگه دارد در این راه حتی حاضر است از عشق مسعود هم دست بشوید، با شوهرش احمد دربیفتد و زندگی خفت بار در خانهی برادرش را تحمل کند. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ اما نیاز ناهید چیست؟ ناهید باید چه درسی بگیرد که لایق زندگی بهتری باشد؟ به نظر میرسد نویسندهی فیلمنامه اصلا فکر روشنی در این باره ندارد. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ فقدان یک تفکر روشن در بارهی نیاز شخصیت، منجر به یک شخصیت پردازی نامنسجم و بی هدف شده ناهید در انتها به شناخت تازهای از خود و دنیای اطرافش نمیرسد چون برای آن برنامه ریزی نشده. به آن فکر نشده. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ لذا فیلم فاقد یک مضمون روشن و واحد است. در بارهی همه چیز هست و در بارهی هیچ چیز نیست به این دلیل که تفکر روشن و منسجمی پشت آن نیست. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ ایکاش نویسندهی فیلمنامه به یک نقطهی ضعف خاص در شخصیت ناهید میپرداخت و تمام عناصر را بر اساس آن شکل میداد در شکل فعلی عناصر و لحظات داستان در تضاد با هم قرار میگیرند و همدیگر را نقض میکنند. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ فیلم ناهید به این دلیل یک فرصت سوخته و از دست رفته است و هیچ پیام روشن و قابل درکی برای زن امروز ایرانی ندارد. ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ 👍🏻👍🏻👍🏻ناهید عاشق پسرش هست اما سعی نمیکند با او درست برخورد کند و یا مثلا در جایی ببینیم عواطف مادری اش به قلیان افتاده و در خلوت ناهید زن با پشت کار و سالمی است و سعی دارد روی پای خودش بایستد حتی پنج تومان انعامی که به او دادهاند را به مسعود ی پس میدهد اما معلوم نیست با یک و نیم میلیون تومان مسعود چه کرده است. ناهید از وضعیت زندگی اش و کرایه هایی که عقب افتاده مضطرب است و مدام سعی دارد با احتیاط عمل کند و ما نمیفهمیم آن همه جسارت برای گرو گذاشتن دستبند طلای دوستش و پس گرفتن حلقهاش از صاحبخانه از کجا آمده. مسعود در تمام مدت حامی ناهید است و تمام تلاشش را میکند که او راضی و خوشبخت باشد اما برخورد ناهید علیرغم این که عاشق مسعود است معلوم نیست چرا با او نامهربانه و غیرصادقانه است. نویسنده قطعا میخواسته شخصیت ضعیفی طراحی کند اما فراموش کرده که این شخصیت ضعیف باید مسیری را طی کند که در انتهای داستان به شناخت تازهای برسد و یا طغیان کند نه این که درست مانند پایان داستان پنهانی با مسعود لب ساحل قدم بزند. منهای چند اشکال در کارگردانی مانند صحنههای بی ربط اسلوموشن با صداهای معمولی و قطع شدن ناگهانی صدا بدون جایگزین کردن موسیقی وچند اشکال بزرگ در فیلم نامه مانند ورود نابهنگام چندین شخصیت در سه چهارم انتهایی فیلم و ... ماتیکانداستان ۲۲:۱۷ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقد آقای محمد گذرآبادی و فدیا نور الهیان راجع به فیلم ناهید ساخته آیدا پناهنده👇👇👇 ماتیکانداستان ۲۲:۱۲ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ داستانهای جناب آقای حسینی را خواندم. داستان اول فضایی مردانه را بسیار عالی روایت کرده است بخوبی توانستم محبط سربازی را در ذهن ترسیم کنم. داستان دوم داستان رئال که خواننده را نیز مخاطب قرار میدهد. اما فضا و حال و هوای داستان اول صمبمی تربود. توانایی قلم نوبسنده و داشتن علم نویسندگی جناب حسینی ر ... ماتیکانداستان ۲۲:۱۲ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ در این داستانها مشهود است. قلمتان مانا باد! ماتیکانداستان ۲۲:۱۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ یاد فیلمی از اینگملر برکمن افتادم که نامش را فراموش کردهام و دربارهی مردی اسکیزوفرن و همسرش در جزیرهای دورافتاده بود و انتقال ت در اینجا منطقی برای دیدن توهمات مشترک وجود دارد و در پزشکی از ان به نام سایکوز اعمال شدهinduced psycosis یاد میشود ولی در این داستلن نه منطق مذهبی و اعتقادی و نه جنونی مشترک برای انتقال توهم نداریم. فقط اگر راوی پس از مرگ بابک او را با فرشته یکی میکرد میتوانستیم منطقی هرچند ضعیف پیدا کنیم. منتظر اقای وحید حسینی هستم تل منطق داستلنو برایم باز کنند جون در مفوله سورئال یا رئالیسم جادویی یا توهم یا اعتقادات مذهبی هیچکدام نمیکنجد ... ماتیکانداستان ۲۲:۱۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ درود. جناب حسینی. درود یاران عزیز جمع خوانی من داستان نویسم …داستان نوشتهام. خواننده محترم. دندهات نرم باید بخوانی صدایت در نیاید. چون من داستان نویسم. و تو خواننده. حالا هی بخوان و برو جلو تا برسی به آخر داستان. و چند تا نقطه …. داستان اول:. از همان چند سطر اول داستان یهویی میفهمی با سربازی در دوره آموزشی، طرفی و یکباره سیل گفتگوها مسلسل وار. ... ‹ 374 375 376 377 378 379 380 ›
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ دقیقا همین که اشاره کردید در فیلم ناهید اشکال دارد در سه چهارم نهایی داستان سرو کلهی برادر ناهید پیدا میشود در حالی که در طول داستان هیچ ترس و واهمهای از او در بیننده ایجاد نمیشود
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ شخصیت اصلی داستان باید یک خواست و یک نیاز داشته باشد منظور از خواست، هدفی است که شخصیت به شکلی آگاهانه در داستان دنبال میکند. این خواست قوی، در برخورد با موانع، پیرنگ یا ستون فقرات داستان را میسازد.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ اما نیاز شخصیت، چیزی است که وی ناخودآگاه دنبال میکند این نیاز که ریشه در نقطهی ضعف شخصیت دارد، منحنی تحول شخصیت را میسازد.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ شخصیت «معمولا» در جایی از پردهی سوم، به نیاز خود پی میبرد به عبارت دیگر تصوری که از خود و دنیای اطرافش دارد، دستخوش تغییر و تحول میشود و شخصیت به عنوان یک وجود تحول یافته، به مرتبهی بالاتری از خودآگاهی میرسد.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ این خودآگاهی جدید، مضمون یا درونمایهی داستان را میسازد و مخاطب نیز به واسطهی همذات پنداری با شخصیت اصلی، این تحول را به شکلی نی
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ خواست ناهید چیست؟ ناهید میخواهد حضانت پسرش را حفظ کند و او را پیش خود نگه دارد در این راه حتی حاضر است از عشق مسعود هم دست بشوید، با شوهرش احمد دربیفتد و زندگی خفت بار در خانهی برادرش را تحمل کند.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ اما نیاز ناهید چیست؟ ناهید باید چه درسی بگیرد که لایق زندگی بهتری باشد؟ به نظر میرسد نویسندهی فیلمنامه اصلا فکر روشنی در این باره ندارد.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ فقدان یک تفکر روشن در بارهی نیاز شخصیت، منجر به یک شخصیت پردازی نامنسجم و بی هدف شده ناهید در انتها به شناخت تازهای از خود و دنیای اطرافش نمیرسد چون برای آن برنامه ریزی نشده. به آن فکر نشده.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ لذا فیلم فاقد یک مضمون روشن و واحد است. در بارهی همه چیز هست و در بارهی هیچ چیز نیست به این دلیل که تفکر روشن و منسجمی پشت آن نیست.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ ایکاش نویسندهی فیلمنامه به یک نقطهی ضعف خاص در شخصیت ناهید میپرداخت و تمام عناصر را بر اساس آن شکل میداد در شکل فعلی عناصر و لحظات داستان در تضاد با هم قرار میگیرند و همدیگر را نقض میکنند.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ فیلم ناهید به این دلیل یک فرصت سوخته و از دست رفته است و هیچ پیام روشن و قابل درکی برای زن امروز ایرانی ندارد.
ماتیکانداستان ۲۲:۱۸ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ 👍🏻👍🏻👍🏻ناهید عاشق پسرش هست اما سعی نمیکند با او درست برخورد کند و یا مثلا در جایی ببینیم عواطف مادری اش به قلیان افتاده و در خلوت ناهید زن با پشت کار و سالمی است و سعی دارد روی پای خودش بایستد حتی پنج تومان انعامی که به او دادهاند را به مسعود ی پس میدهد اما معلوم نیست با یک و نیم میلیون تومان مسعود چه کرده است. ناهید از وضعیت زندگی اش و کرایه هایی که عقب افتاده مضطرب است و مدام سعی دارد با احتیاط عمل کند و ما نمیفهمیم آن همه جسارت برای گرو گذاشتن دستبند طلای دوستش و پس گرفتن حلقهاش از صاحبخانه از کجا آمده. مسعود در تمام مدت حامی ناهید است و تمام تلاشش را میکند که او راضی و خوشبخت باشد اما برخورد ناهید علیرغم این که عاشق مسعود است معلوم نیست چرا با او نامهربانه و غیرصادقانه است. نویسنده قطعا میخواسته شخصیت ضعیفی طراحی کند اما فراموش کرده که این شخصیت ضعیف باید مسیری را طی کند که در انتهای داستان به شناخت تازهای برسد و یا طغیان کند نه این که درست مانند پایان داستان پنهانی با مسعود لب ساحل قدم بزند. منهای چند اشکال در کارگردانی مانند صحنههای بی ربط اسلوموشن با صداهای معمولی و قطع شدن ناگهانی صدا بدون جایگزین کردن موسیقی وچند اشکال بزرگ در فیلم نامه مانند ورود نابهنگام چندین شخصیت در سه چهارم انتهایی فیلم و ...
ماتیکانداستان ۲۲:۱۷ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ نقد آقای محمد گذرآبادی و فدیا نور الهیان راجع به فیلم ناهید ساخته آیدا پناهنده👇👇👇
ماتیکانداستان ۲۲:۱۲ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ داستانهای جناب آقای حسینی را خواندم. داستان اول فضایی مردانه را بسیار عالی روایت کرده است بخوبی توانستم محبط سربازی را در ذهن ترسیم کنم. داستان دوم داستان رئال که خواننده را نیز مخاطب قرار میدهد. اما فضا و حال و هوای داستان اول صمبمی تربود. توانایی قلم نوبسنده و داشتن علم نویسندگی جناب حسینی ر ...
ماتیکانداستان ۲۲:۱۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ یاد فیلمی از اینگملر برکمن افتادم که نامش را فراموش کردهام و دربارهی مردی اسکیزوفرن و همسرش در جزیرهای دورافتاده بود و انتقال ت در اینجا منطقی برای دیدن توهمات مشترک وجود دارد و در پزشکی از ان به نام سایکوز اعمال شدهinduced psycosis یاد میشود ولی در این داستلن نه منطق مذهبی و اعتقادی و نه جنونی مشترک برای انتقال توهم نداریم. فقط اگر راوی پس از مرگ بابک او را با فرشته یکی میکرد میتوانستیم منطقی هرچند ضعیف پیدا کنیم. منتظر اقای وحید حسینی هستم تل منطق داستلنو برایم باز کنند جون در مفوله سورئال یا رئالیسم جادویی یا توهم یا اعتقادات مذهبی هیچکدام نمیکنجد ...
ماتیکانداستان ۲۲:۱۰ ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ درود. جناب حسینی. درود یاران عزیز جمع خوانی من داستان نویسم …داستان نوشتهام. خواننده محترم. دندهات نرم باید بخوانی صدایت در نیاید. چون من داستان نویسم. و تو خواننده. حالا هی بخوان و برو جلو تا برسی به آخر داستان. و چند تا نقطه …. داستان اول:. از همان چند سطر اول داستان یهویی میفهمی با سربازی در دوره آموزشی، طرفی و یکباره سیل گفتگوها مسلسل وار. ...