کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۱۰:۱۳ ۱۳۹۷/۰۸/۲۴ 🔶 ارنست مندل …🔸خاستگاه و ماهیت ارزش اضافی.. ارزش اضافی چیست؟ هنگامی که ما از نقطه نظر مارکسیستی نظریه ارزش به آن نگاه میکنیم، پاسخ این سوال روشن میباشد. ارزش اضافی به طور ساده شکل پولی مازاد اجتماعی تولید میباشد. یعنی شکل پولی بخشی از تولید کارگر است که او بدون دریافت هرگونه مزدی، آن را به مالک وسایل تولید واگذار میکند. این واگذاری در جامعه سرمایه داری در عمل چگونه اتفاق میافتد؟ این کار در سراسر فرایند مبادله، همچون همه فعالیتهای دیگر در جامعه سرمایه داری که همیشه درگیر روابط مبادلهای هستند، انجام میگیرد. سرمایه دار نیروی کار کارگر را خریداری میکند و به جای آن مزد پرداخت میکند. او کلیت تولید کارگر را به خود اختصاص میدهد، همه ارزش تولید شدهای را که ارزش این تولید احاطه کرده است. بنابراین میتوانیم بگوییم که ارزش اضافی اختلاف بین ارزش تولید شده به وسیله کارگر و ارزش نیروی کارگر است … … ... کژ نگریستن ۲۲:۱۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ عبدالله صمدیان:.. متن نویس اگر دردغدغه ى. سیاسى واجتماعى ایستاده، بایدروشن وصریح وبى تکیه. برکنایه واستعاره وتداعىها. بنویسدوارتباط وابلاغ هدف. اول وآخرش باشد. شاعر اما، بى دغدغه ى واژه. وسایه هاو آواهاى آن، شعرو. شعورفلسفى آن رامى بازد. خوشامعجزه اى دراین میان …١٠/ ٤/ ٩٧ … ... کژ نگریستن ۲۱:۵۴ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ خدا خودش هم خوشگذرانى مى کند،. از هرچى خوشش بیاد مى خورد، هر زنى را که بخواهد مى گیرد، مثلا تو زنى را میبینى که به زیبایى آب خنک و زلال روان است، دلت به دیدن او چون گل مى شکفد، ولى ناگهان زمین دهان باز مى کند و آن زن را در کام خود مى کشد. به کجا مى رود؟ چه کسى او را مى برد؟. اگر زن خوب و نجیبى بوده باشد مى گویند خدا او را برده و اگر زن بدکاره اى بوده باشد مى گویند شیطان او را ربوده است، ولى من، ارباب قبلا به تو گفته بودم و باز تکرار مى کنم که خدا و شیطان یکى هستند! … … ... کژ نگریستن ۱۹:۴۹ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ 🔶 میشل فوکو …آیا لذتی در نوشتن وجود دارد؟ نمیدانم یکچیز مسلم است، فکر میکنم یک الزام قوی برای نوشتن وجود دارد. نمیدانم این الزام برای نوشتن از کجا میآید. میتوان به گونههایی مختلف از آن آگاه شد. به عنوان مثال، با این واقعیت که وقتی صفحهای در یک روز ننوشتهاید به شدت نگران و مضطرب میشوید. با نوشتن صفحهی روزانهی خود، به خود و وجود خود یک نوع آرامش میبخشید. چگونه ممکن است که تظاهر که اینقدر سطحی، غیرواقعی، و ناشی از خودشیفتگی است این تاثیر و آرامش را برای باقی ماندهی روز شخص به بار آورد؟. ما مینویسیم تا بتوانیم دنیای اطراف و بیرون از ما که بسیار دورتر از کاغذی است که در دست داریم، زندگیای که خیلی هم مفرح نیست بلکه آزاردهنده و پر از اضطراب است و برای دیگران نمایان است را بروی مستطیل کوچک (کاغذ) پیش روی خود ذوب کنیم، ولی زندگی متلاطم انسان هرگز جذب واژگان بیحرکت نمیشود.» … ... کژ نگریستن ۱۳:۵۴ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ «، ژان وال، رولان بارت، شاملو و نگاه و دیگری درتمامیت خواهی» ✍ دکتر قنبرپور.، استناد به «شاملو» از وطنمان ایران و افزودن «رولان بارت» و «ژان وال» از اروپا و فرانسه بدان را میتوان یک رویکرد «فرشته گون» به امر «نگاه به دیگری» ارزیابی کرد: یک نگرش کاملا مسیحایی در همان عمق بنیامینی آن: چاره کار فقط وفقط در وادی عشق است که قابل یافتن است.؛ و هنر در جایگاه «بازنمایی عشق در متن زندگی: یک تاکید مشدد بر تصدیق به هستی». ژان وال، شصت سال تمام و شبانه روز به فلسفه در سوربن پرداخت و آنرا تدریس کرد و در این جستجو «آگاهی» و «دیگری» را مد پژوهشها و آرمان زندگی شخصی خود قرار داد. و جالب است که کتاب مرجع ژان وال «بحث در مابعدالطبیعه» در سال ۱۳۷۵ و برای اولین بار با ترجمه گروهی والاترین اساتید داخل کشور و در ۳۰۰۰ نسخه چاپ و منتشر شده است؛ که اگر آنرا با تیراژ معروفترین نویسندگان جهان در دو دهه بعد مقایسه کنیم و از جمله با کتاب مرجع «انسان دانشگاهی» تالیف پی یر بوردیو در سال ۹۶ با ۱۰۰۰ نسخه، حکایتی است دردناک از یک پسرفت قابل توجه در جمعیت کتاب خوان کشورمان در طول دو دهه. آنهم در کشوری که در آن سالی تنها حدود ۱۰۰۰ موردجریان اختلاس و اختلاسگر کلان در حد و قواره ... کژ نگریستن ۱۱:۵۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ آموزههای من (۷):. ✍ ژاک لاکان مترجم؛ فرزام پروا …این روشن و بدیهی است که آنچه من آموزش میدهم با آنچه ما تجربه روانکاوی مینامیم کار دارد. آنها میخواهند تمام آن را به چیزی جا به جا کنند که، نمیدانم، چیزی که آن را در موقعیتی برای دانسته شدن قرار نمیدهد، چیزی که اسم خوشگلی هم روی آن میگذارند که صدایش شبیه یه عطسه است، یک Weltanschauung [جهان بینی]. دور باد از من که انقدر متظاهر باشم. این چیزی است که بیش از هر چیزی دیگری از آن متنفرم. خدا را شکر که هیچ وقت خودم را با چنین چیزی قاطی نمیکنم. Weltanschauung هرگز. و در برابر تمام بقیه آن Weltanschauungenها، ازشان منزجرم. چیزی که من آموزش میدهم با چیز خیلی متفاوتی کار دارد، با فرآیندهای تکنیکی و جزئیات فرمالی در مورد تجربهای که هم خیلی جدی است، و هم به طرز باورنکردنی ای خبط و خطا، چیزی دیوانه وار و مغشوش است. و این آن چیزی است که از بیرون به نظر میرسد. ... کژ نگریستن ۱۱:۳۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ میل در خود حاوی نفی محض ابژه است و از این رهگذر است که به احساس ناب و نیالودهی خویشتن میرسد … هگل، پدیدار شناسی روح، ص. ۱۱۸ … کژ نگریستن ۰۰:۰۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ 🔶🔶 فایل صوتی دوره یکم نشستهای فلسفی. 🔹عنوان «هگل و دیالکتیک». 🔹نخستین جلسه: تاریخ دیالکتیک Hegel & Dialectique I – Mr.Ardebili & Mr.Hosseini (@RooberooMansion); ( 1:32:03, 84.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام 🔸🔸سخنرانان: دکتر سید مسعود حسینی و دکتر محمد مهدی اردبیلی …. کژ نگریستن ۲۳:۰۹ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ «قبل خواب» ✍ پویا ایمانی …چطور زندگی خواهیم کرد اگر آگاهی مرد روستایی داستان کافکا را وقتی میمرد داشته باشیم؟ اگر از همین حالا بدانیم به عمارت «قانون» راه نخواهیم یافت، اگر بدانیم «توپوس» قانون «آتوپوس» است، «قانون» یکسر تهیست، «حقیقت» در پایان راه منتظر کشف ننشسته، «گودو» نخواهد آمد، زندگی مان عاقبت معنایی یکه و یکپارچه و منطقی نخواهد یافت، و کلی منسجم نخواهد بود، اگر بدانیم «سرمنزل» و «مطلق» و «پایان» (در هر دو معنای غایت [تلوس] و قیامت [اسکاتون]) فانتازم هایی بیش نیستند، تصاویری خیالی، وهم آلود و درهم ماحصل بازنمایی محافظه کارانه و ترس خوردهی اسطوره در زندگی هر روزه؟ اگر بدانیم «روز آخر» همان قیامت است؟ چه گونه خواهیم زیست اگر هر لحظه، هر تجربه را «پای معبد مطلق» قربانی نکنیم و هر دقیقه از زمان باقیمانده را تا مرگ هم چون «باریکه راهی» تجربه کنیم که «ممکن است از دل اش …». (بنیامین)؟ …چه طور میزیستیم، زندگی مان چه شکلی پیدا میکرد، اگر آگاهی (تلخ؟) دم مرگ را در تمام زندگی داشتیم؟ این آیا سرآغاز قصهی انسان رهایی یافته میبود؟ مسیانیسم بدون مسیحای موعود؟ استفاده از کوچکترین امکانات و ظریفترین ... کژ نگریستن ۲۳:۰۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ باغ لذتهای زمینی "اثر هیرونیموس … کژ نگریستن ۱۹:۴۵ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ بااو. ✍عبدالله صمدیان …درعقده هاى باد. سفرمى کردم، دود. خورشید چشمک زن بود …. عطرى درجانم مى وزیدو. بوى لاشه را. پس مى زد. پس نزدم. پیش بردم. او را. ازکوه هاو. کژ نگریستن ۱۷:۰۰ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ تنهایی دم مرگ؛. او فرسنگها از دیگران فاصله میگیرد و تا توان در بدن دارد به مسیرش ادامه میدهد جستجوی مکانی آرام برای به آغوش کشیدن مرگ، او کاری را با زندگی میکند که زندگی هرگز قادر به انجامش نیست. فراچنگ خلوتی برای مردن، مرگی به غایت هولناک که هیچ حضوری را برنمیتابد. پنگوئن تنهایی دم مرگ را در شکل مضاعفاش میجوید.. این سیاست اوست، وداعی تکیده با زندگی و خاموش کردن چراغ حیات در قلب جهانی گسسته. او تصمیم میگیرد اینگونه فارغ از جماعت، به زندگی خویش پشت پا بزند و بیالتفات، ترک هستی نماید. مرگ برای او مسالهایست که باید به تنهایی از پسش برآید، این گره گشوده نخواهد شد، مگر در اعتکافی واپسین. «من از این لحظه، از جهان مردگانم، و زندگی عزیمتیست چندین ساله در جهت یافتن نقطۀ امنی برای مردن».. این شکل از غربت در احتضار، تمام قامت بیگانگی با زندگی را به تصویر میکشد، تنهایی دم مرگ و تاختنی بیمحابا به گوشه دنجی از این هستی رنجآلود، آخرین تقلا برای رسیدن به آن نقطۀ امنیست، که موجودی روبه نیستی میایستد و جانانه تن به حذف میدهد. این عزیمت آغشته به شعف و رحلتی که هیچ تردیدی جلودارش نیست، شکلی از پناه بردن به دامان مرگ را به تصویر میکشد. ... کژ نگریستن ۱۰:۳۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ 🔶 ولی خاکستردان زبان بسیار شکننده است. درهم میشکند و یک راست میروی توی غبار کلماتی که خاکسترند و اگر به کاغذ بسپاریش برای شعله ور شدنت بهتر هم هست عزیزم؛ درجا خودت را خواهی خورد …دریدا، خاکسترها، ص. ۳۵. ----------------------------------. کانال ما را به دوستانتان معرفی بکنید👇. کژ نگریستن ۱۰:۱۱ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ آموزههای من (۶). ✍ ژاک لاکان مترجم؛ فرزام پروا …-اما وقتی به این معادله میرسیم: تمدن بزرگ=لولهها و فاضلابها، هیچ استئنایی وجود ندارد. مجاری فاضلاب در بابل وجود داشت، و رم همهاش مجاری فاضلاب بود. اینطور بود که پایه این شهر گذاشته شد، توسط Cloaca maxima. قرار بود [این شهر] آقای جهان باشد. بنابراین ما بایستی از آن احساس غرور کنیم. علت اینکه چنین احساسی نداریم این است که، اگر ما به این فنومن آنچه واردات بنیادین اش مینامیم بدهیم، این همتایی شگرف را که بین فاضلاب و فرهنگ وجود دارد پیدا میکنیم. فرهنگ دیگر یک مزیت نیست. تمام جهان بیش از حد با آن انباشته شده است. فرهنگ روی شما دلمه میبندد. ... کژ نگریستن ۰۰:۲۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ تاریخ باوری دیالکتیکی ای که آدورنو سخنگوی اش است همان جادوگری ست که بعد از تبدیل شاهزاده به قورباغه فکر میکند عصای جادویی دیالکتی ماتریالیسم تاریخی اما آن دوشیزهای ست که لبان قورباغه را میبوسد و طلسم دیالکتیک را میشکند. جادوگر از این نکته باخبر است که چون هر شاهزادهای در واقع یک قورباغه است، پس هر قورباغهای هم میتواند بدل به یک شاهزاده شود، حال آنکه دوشیزه این را نمیداند و بوسهاش دقیقا بر همان نقطهای مینشیند که بین قورباغه و شاهزاده مشترک است … -----------------------------. به نقل از مقالهی «شاهزاده و قورباغه: مسالهی روش در کار آدورنو و بنیامین» جورجو آگامبن، در «کودکی و تاریخ: دربارهی ویرانی تجربه»، صص. ۲۱۶-۲۱۷ … ... کژ نگریستن ۲۳:۰۴ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ مارکس و خودکشی. ویراستاران: کوین آندرسون و اریک ا. پلو مارکس و خودکشی.pdf ( 316.1 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام مترجم: حسن مرتضوی. کژ نگریستن ۲۱:۴۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ «خودکشی» ✍ مجید بیرانوند …چیزی که به خودکشی چهرهای هولناک و عظیم میبخشد تنها دو نیروی ذاتی و نهادی ماست به نام هراس از مرگ و عشق به زیستن که هردو راهکارهای مادر طبیعت برای تداوم خودکار جریان حیات در عالم هستی هستند وگرنه چنانچه این دو حس ذاتی را از بشر صلب کنیم عمل خودکشی چه برای خود فرد چه برای ناظر خارجی یک عمل بسیار عادی و معمولی است مانند فرو افتادن یک برگ از درخت یا حرکت کردن یک تکه سنگ بر روی زمین، این دو غریزه چنان به مرگ یا خودکشی صورتی هولناک میبخشند که وقتی فرد میخواهد اقدام به خودکشی کند فکر میکند بعد از او چرخ جهان از کار خواهد افتاد و همه چیز نابود میشود که تولستوی ادیب بزرگ در سخنی زیبا انرا اینگونه بیان میکند «فردی که خودکشی میکند گمان میکند همه چیز را نابود کرده و با خود میبرد» که این تصور چیزی جز یک توهم تحت تاثیر نیروهای هدایتگر و معنابخش نهاد نیست، ناظر هم هرگاه مرگ هم نوع خود را میبیند دچار یک بهت و اضطراب و بیهودگی کلانی میشود و برای لحظاتی همه چیز در نرد او پوچ و بیهوده میشود که نمود این دو غریزه هستن، همه ما فرد خودکشی کرده را این گونه مییابیم که گویا او چیزی بس ... کژ نگریستن ۲۱:۲۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ مساله کنونی ما این نیست که نمیتوانیم جهان خیالی خودمان را تحقق ببخشیم، بلکه معضل ما این است که قادر نیستیم جهان بیرونی را بعنوا ژیژک کژ نگریستن ۱۵:۲۵ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ کوتاه به نامههای پولس قدیس ….. (بخشی از متن) کژ نگریستن ۱۲:۰۰ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ نوشته شهریار وقفی پور درباره درسگفتار روان پریشی: خدایی که میفریبد …اگر چه مشهور است که پروژهی «بازگشت به فروید» لاکان، مبتنی اس سمینار سوم به دلیل توضیح مفصل و قانعکنندهاش از مکانیسمهای روانی، خصوصا در روانپریشی، جایگاهی ویژه در میان سمینارهای لاکان دارد. به همین منوال، سمینار سوم نشانگر کوشش منسجم و توان شگرف نظریهپردازی لاکان است، به گونهای که میتواند «فروید» را حتا از سوءتفاهمات و اشتباهات خود فروید نجات دهد: فروید اصولا معتقد بود از روانکاوی کاری برای روانپریشها ساخته نیست. خود فروید چندان تماس کلینیکییی با روانپریشها نداشت (جدا از مورد گرگ-مرد که برای بیست سال بیمار فروید بود و فروید هم در درمانش ناکام ماند) و تنها رسالهای را هم که در این مورد نوشته، نه بر مبنای مطالعهای موردی از تجربیات کلینیکیاش، بلکه در باب کتاب خاطرات قاضی شربر، روزنگاریهای یک بیماری عصبی، نوشته است، آن هم حدود ۹ سال پس از انتشار این کتاب و ارجاعات مکرری که در نوشتههای روانپزشکی به آن شده بود. در واقع، اهمیت زمان انتشار رسالهی فروید برای تاریخ روانکاوی بسیار مهم است و نشانهی بروز نخستین شقاق در حوزهی روانکاوی: جدا شدن آلفرد ادلر از حلقهی روانکاوی فروید. مسلما برای لاکان، این نکته نیز در انتخاب موضوع روانپریشی ... ‹ 37 38 39 40 41 42 43 ›
کژ نگریستن ۱۰:۱۳ ۱۳۹۷/۰۸/۲۴ 🔶 ارنست مندل …🔸خاستگاه و ماهیت ارزش اضافی.. ارزش اضافی چیست؟ هنگامی که ما از نقطه نظر مارکسیستی نظریه ارزش به آن نگاه میکنیم، پاسخ این سوال روشن میباشد. ارزش اضافی به طور ساده شکل پولی مازاد اجتماعی تولید میباشد. یعنی شکل پولی بخشی از تولید کارگر است که او بدون دریافت هرگونه مزدی، آن را به مالک وسایل تولید واگذار میکند. این واگذاری در جامعه سرمایه داری در عمل چگونه اتفاق میافتد؟ این کار در سراسر فرایند مبادله، همچون همه فعالیتهای دیگر در جامعه سرمایه داری که همیشه درگیر روابط مبادلهای هستند، انجام میگیرد. سرمایه دار نیروی کار کارگر را خریداری میکند و به جای آن مزد پرداخت میکند. او کلیت تولید کارگر را به خود اختصاص میدهد، همه ارزش تولید شدهای را که ارزش این تولید احاطه کرده است. بنابراین میتوانیم بگوییم که ارزش اضافی اختلاف بین ارزش تولید شده به وسیله کارگر و ارزش نیروی کارگر است … … ...
کژ نگریستن ۲۲:۱۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ عبدالله صمدیان:.. متن نویس اگر دردغدغه ى. سیاسى واجتماعى ایستاده، بایدروشن وصریح وبى تکیه. برکنایه واستعاره وتداعىها. بنویسدوارتباط وابلاغ هدف. اول وآخرش باشد. شاعر اما، بى دغدغه ى واژه. وسایه هاو آواهاى آن، شعرو. شعورفلسفى آن رامى بازد. خوشامعجزه اى دراین میان …١٠/ ٤/ ٩٧ … ...
کژ نگریستن ۲۱:۵۴ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ خدا خودش هم خوشگذرانى مى کند،. از هرچى خوشش بیاد مى خورد، هر زنى را که بخواهد مى گیرد، مثلا تو زنى را میبینى که به زیبایى آب خنک و زلال روان است، دلت به دیدن او چون گل مى شکفد، ولى ناگهان زمین دهان باز مى کند و آن زن را در کام خود مى کشد. به کجا مى رود؟ چه کسى او را مى برد؟. اگر زن خوب و نجیبى بوده باشد مى گویند خدا او را برده و اگر زن بدکاره اى بوده باشد مى گویند شیطان او را ربوده است، ولى من، ارباب قبلا به تو گفته بودم و باز تکرار مى کنم که خدا و شیطان یکى هستند! … … ...
کژ نگریستن ۱۹:۴۹ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ 🔶 میشل فوکو …آیا لذتی در نوشتن وجود دارد؟ نمیدانم یکچیز مسلم است، فکر میکنم یک الزام قوی برای نوشتن وجود دارد. نمیدانم این الزام برای نوشتن از کجا میآید. میتوان به گونههایی مختلف از آن آگاه شد. به عنوان مثال، با این واقعیت که وقتی صفحهای در یک روز ننوشتهاید به شدت نگران و مضطرب میشوید. با نوشتن صفحهی روزانهی خود، به خود و وجود خود یک نوع آرامش میبخشید. چگونه ممکن است که تظاهر که اینقدر سطحی، غیرواقعی، و ناشی از خودشیفتگی است این تاثیر و آرامش را برای باقی ماندهی روز شخص به بار آورد؟. ما مینویسیم تا بتوانیم دنیای اطراف و بیرون از ما که بسیار دورتر از کاغذی است که در دست داریم، زندگیای که خیلی هم مفرح نیست بلکه آزاردهنده و پر از اضطراب است و برای دیگران نمایان است را بروی مستطیل کوچک (کاغذ) پیش روی خود ذوب کنیم، ولی زندگی متلاطم انسان هرگز جذب واژگان بیحرکت نمیشود.» … ...
کژ نگریستن ۱۳:۵۴ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ «، ژان وال، رولان بارت، شاملو و نگاه و دیگری درتمامیت خواهی» ✍ دکتر قنبرپور.، استناد به «شاملو» از وطنمان ایران و افزودن «رولان بارت» و «ژان وال» از اروپا و فرانسه بدان را میتوان یک رویکرد «فرشته گون» به امر «نگاه به دیگری» ارزیابی کرد: یک نگرش کاملا مسیحایی در همان عمق بنیامینی آن: چاره کار فقط وفقط در وادی عشق است که قابل یافتن است.؛ و هنر در جایگاه «بازنمایی عشق در متن زندگی: یک تاکید مشدد بر تصدیق به هستی». ژان وال، شصت سال تمام و شبانه روز به فلسفه در سوربن پرداخت و آنرا تدریس کرد و در این جستجو «آگاهی» و «دیگری» را مد پژوهشها و آرمان زندگی شخصی خود قرار داد. و جالب است که کتاب مرجع ژان وال «بحث در مابعدالطبیعه» در سال ۱۳۷۵ و برای اولین بار با ترجمه گروهی والاترین اساتید داخل کشور و در ۳۰۰۰ نسخه چاپ و منتشر شده است؛ که اگر آنرا با تیراژ معروفترین نویسندگان جهان در دو دهه بعد مقایسه کنیم و از جمله با کتاب مرجع «انسان دانشگاهی» تالیف پی یر بوردیو در سال ۹۶ با ۱۰۰۰ نسخه، حکایتی است دردناک از یک پسرفت قابل توجه در جمعیت کتاب خوان کشورمان در طول دو دهه. آنهم در کشوری که در آن سالی تنها حدود ۱۰۰۰ موردجریان اختلاس و اختلاسگر کلان در حد و قواره ...
کژ نگریستن ۱۱:۵۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ آموزههای من (۷):. ✍ ژاک لاکان مترجم؛ فرزام پروا …این روشن و بدیهی است که آنچه من آموزش میدهم با آنچه ما تجربه روانکاوی مینامیم کار دارد. آنها میخواهند تمام آن را به چیزی جا به جا کنند که، نمیدانم، چیزی که آن را در موقعیتی برای دانسته شدن قرار نمیدهد، چیزی که اسم خوشگلی هم روی آن میگذارند که صدایش شبیه یه عطسه است، یک Weltanschauung [جهان بینی]. دور باد از من که انقدر متظاهر باشم. این چیزی است که بیش از هر چیزی دیگری از آن متنفرم. خدا را شکر که هیچ وقت خودم را با چنین چیزی قاطی نمیکنم. Weltanschauung هرگز. و در برابر تمام بقیه آن Weltanschauungenها، ازشان منزجرم. چیزی که من آموزش میدهم با چیز خیلی متفاوتی کار دارد، با فرآیندهای تکنیکی و جزئیات فرمالی در مورد تجربهای که هم خیلی جدی است، و هم به طرز باورنکردنی ای خبط و خطا، چیزی دیوانه وار و مغشوش است. و این آن چیزی است که از بیرون به نظر میرسد. ...
کژ نگریستن ۱۱:۳۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ میل در خود حاوی نفی محض ابژه است و از این رهگذر است که به احساس ناب و نیالودهی خویشتن میرسد … هگل، پدیدار شناسی روح، ص. ۱۱۸ …
کژ نگریستن ۰۰:۰۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۳ 🔶🔶 فایل صوتی دوره یکم نشستهای فلسفی. 🔹عنوان «هگل و دیالکتیک». 🔹نخستین جلسه: تاریخ دیالکتیک Hegel & Dialectique I – Mr.Ardebili & Mr.Hosseini (@RooberooMansion); ( 1:32:03, 84.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام 🔸🔸سخنرانان: دکتر سید مسعود حسینی و دکتر محمد مهدی اردبیلی ….
کژ نگریستن ۲۳:۰۹ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ «قبل خواب» ✍ پویا ایمانی …چطور زندگی خواهیم کرد اگر آگاهی مرد روستایی داستان کافکا را وقتی میمرد داشته باشیم؟ اگر از همین حالا بدانیم به عمارت «قانون» راه نخواهیم یافت، اگر بدانیم «توپوس» قانون «آتوپوس» است، «قانون» یکسر تهیست، «حقیقت» در پایان راه منتظر کشف ننشسته، «گودو» نخواهد آمد، زندگی مان عاقبت معنایی یکه و یکپارچه و منطقی نخواهد یافت، و کلی منسجم نخواهد بود، اگر بدانیم «سرمنزل» و «مطلق» و «پایان» (در هر دو معنای غایت [تلوس] و قیامت [اسکاتون]) فانتازم هایی بیش نیستند، تصاویری خیالی، وهم آلود و درهم ماحصل بازنمایی محافظه کارانه و ترس خوردهی اسطوره در زندگی هر روزه؟ اگر بدانیم «روز آخر» همان قیامت است؟ چه گونه خواهیم زیست اگر هر لحظه، هر تجربه را «پای معبد مطلق» قربانی نکنیم و هر دقیقه از زمان باقیمانده را تا مرگ هم چون «باریکه راهی» تجربه کنیم که «ممکن است از دل اش …». (بنیامین)؟ …چه طور میزیستیم، زندگی مان چه شکلی پیدا میکرد، اگر آگاهی (تلخ؟) دم مرگ را در تمام زندگی داشتیم؟ این آیا سرآغاز قصهی انسان رهایی یافته میبود؟ مسیانیسم بدون مسیحای موعود؟ استفاده از کوچکترین امکانات و ظریفترین ...
کژ نگریستن ۱۹:۴۵ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ بااو. ✍عبدالله صمدیان …درعقده هاى باد. سفرمى کردم، دود. خورشید چشمک زن بود …. عطرى درجانم مى وزیدو. بوى لاشه را. پس مى زد. پس نزدم. پیش بردم. او را. ازکوه هاو.
کژ نگریستن ۱۷:۰۰ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ تنهایی دم مرگ؛. او فرسنگها از دیگران فاصله میگیرد و تا توان در بدن دارد به مسیرش ادامه میدهد جستجوی مکانی آرام برای به آغوش کشیدن مرگ، او کاری را با زندگی میکند که زندگی هرگز قادر به انجامش نیست. فراچنگ خلوتی برای مردن، مرگی به غایت هولناک که هیچ حضوری را برنمیتابد. پنگوئن تنهایی دم مرگ را در شکل مضاعفاش میجوید.. این سیاست اوست، وداعی تکیده با زندگی و خاموش کردن چراغ حیات در قلب جهانی گسسته. او تصمیم میگیرد اینگونه فارغ از جماعت، به زندگی خویش پشت پا بزند و بیالتفات، ترک هستی نماید. مرگ برای او مسالهایست که باید به تنهایی از پسش برآید، این گره گشوده نخواهد شد، مگر در اعتکافی واپسین. «من از این لحظه، از جهان مردگانم، و زندگی عزیمتیست چندین ساله در جهت یافتن نقطۀ امنی برای مردن».. این شکل از غربت در احتضار، تمام قامت بیگانگی با زندگی را به تصویر میکشد، تنهایی دم مرگ و تاختنی بیمحابا به گوشه دنجی از این هستی رنجآلود، آخرین تقلا برای رسیدن به آن نقطۀ امنیست، که موجودی روبه نیستی میایستد و جانانه تن به حذف میدهد. این عزیمت آغشته به شعف و رحلتی که هیچ تردیدی جلودارش نیست، شکلی از پناه بردن به دامان مرگ را به تصویر میکشد. ...
کژ نگریستن ۱۰:۳۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ 🔶 ولی خاکستردان زبان بسیار شکننده است. درهم میشکند و یک راست میروی توی غبار کلماتی که خاکسترند و اگر به کاغذ بسپاریش برای شعله ور شدنت بهتر هم هست عزیزم؛ درجا خودت را خواهی خورد …دریدا، خاکسترها، ص. ۳۵. ----------------------------------. کانال ما را به دوستانتان معرفی بکنید👇.
کژ نگریستن ۱۰:۱۱ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ آموزههای من (۶). ✍ ژاک لاکان مترجم؛ فرزام پروا …-اما وقتی به این معادله میرسیم: تمدن بزرگ=لولهها و فاضلابها، هیچ استئنایی وجود ندارد. مجاری فاضلاب در بابل وجود داشت، و رم همهاش مجاری فاضلاب بود. اینطور بود که پایه این شهر گذاشته شد، توسط Cloaca maxima. قرار بود [این شهر] آقای جهان باشد. بنابراین ما بایستی از آن احساس غرور کنیم. علت اینکه چنین احساسی نداریم این است که، اگر ما به این فنومن آنچه واردات بنیادین اش مینامیم بدهیم، این همتایی شگرف را که بین فاضلاب و فرهنگ وجود دارد پیدا میکنیم. فرهنگ دیگر یک مزیت نیست. تمام جهان بیش از حد با آن انباشته شده است. فرهنگ روی شما دلمه میبندد. ...
کژ نگریستن ۰۰:۲۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ تاریخ باوری دیالکتیکی ای که آدورنو سخنگوی اش است همان جادوگری ست که بعد از تبدیل شاهزاده به قورباغه فکر میکند عصای جادویی دیالکتی ماتریالیسم تاریخی اما آن دوشیزهای ست که لبان قورباغه را میبوسد و طلسم دیالکتیک را میشکند. جادوگر از این نکته باخبر است که چون هر شاهزادهای در واقع یک قورباغه است، پس هر قورباغهای هم میتواند بدل به یک شاهزاده شود، حال آنکه دوشیزه این را نمیداند و بوسهاش دقیقا بر همان نقطهای مینشیند که بین قورباغه و شاهزاده مشترک است … -----------------------------. به نقل از مقالهی «شاهزاده و قورباغه: مسالهی روش در کار آدورنو و بنیامین» جورجو آگامبن، در «کودکی و تاریخ: دربارهی ویرانی تجربه»، صص. ۲۱۶-۲۱۷ … ...
کژ نگریستن ۲۳:۰۴ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ مارکس و خودکشی. ویراستاران: کوین آندرسون و اریک ا. پلو مارکس و خودکشی.pdf ( 316.1 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام مترجم: حسن مرتضوی.
کژ نگریستن ۲۱:۴۷ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ «خودکشی» ✍ مجید بیرانوند …چیزی که به خودکشی چهرهای هولناک و عظیم میبخشد تنها دو نیروی ذاتی و نهادی ماست به نام هراس از مرگ و عشق به زیستن که هردو راهکارهای مادر طبیعت برای تداوم خودکار جریان حیات در عالم هستی هستند وگرنه چنانچه این دو حس ذاتی را از بشر صلب کنیم عمل خودکشی چه برای خود فرد چه برای ناظر خارجی یک عمل بسیار عادی و معمولی است مانند فرو افتادن یک برگ از درخت یا حرکت کردن یک تکه سنگ بر روی زمین، این دو غریزه چنان به مرگ یا خودکشی صورتی هولناک میبخشند که وقتی فرد میخواهد اقدام به خودکشی کند فکر میکند بعد از او چرخ جهان از کار خواهد افتاد و همه چیز نابود میشود که تولستوی ادیب بزرگ در سخنی زیبا انرا اینگونه بیان میکند «فردی که خودکشی میکند گمان میکند همه چیز را نابود کرده و با خود میبرد» که این تصور چیزی جز یک توهم تحت تاثیر نیروهای هدایتگر و معنابخش نهاد نیست، ناظر هم هرگاه مرگ هم نوع خود را میبیند دچار یک بهت و اضطراب و بیهودگی کلانی میشود و برای لحظاتی همه چیز در نرد او پوچ و بیهوده میشود که نمود این دو غریزه هستن، همه ما فرد خودکشی کرده را این گونه مییابیم که گویا او چیزی بس ...
کژ نگریستن ۲۱:۲۸ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ مساله کنونی ما این نیست که نمیتوانیم جهان خیالی خودمان را تحقق ببخشیم، بلکه معضل ما این است که قادر نیستیم جهان بیرونی را بعنوا ژیژک
کژ نگریستن ۱۲:۰۰ ۱۳۹۷/۰۸/۲۱ نوشته شهریار وقفی پور درباره درسگفتار روان پریشی: خدایی که میفریبد …اگر چه مشهور است که پروژهی «بازگشت به فروید» لاکان، مبتنی اس سمینار سوم به دلیل توضیح مفصل و قانعکنندهاش از مکانیسمهای روانی، خصوصا در روانپریشی، جایگاهی ویژه در میان سمینارهای لاکان دارد. به همین منوال، سمینار سوم نشانگر کوشش منسجم و توان شگرف نظریهپردازی لاکان است، به گونهای که میتواند «فروید» را حتا از سوءتفاهمات و اشتباهات خود فروید نجات دهد: فروید اصولا معتقد بود از روانکاوی کاری برای روانپریشها ساخته نیست. خود فروید چندان تماس کلینیکییی با روانپریشها نداشت (جدا از مورد گرگ-مرد که برای بیست سال بیمار فروید بود و فروید هم در درمانش ناکام ماند) و تنها رسالهای را هم که در این مورد نوشته، نه بر مبنای مطالعهای موردی از تجربیات کلینیکیاش، بلکه در باب کتاب خاطرات قاضی شربر، روزنگاریهای یک بیماری عصبی، نوشته است، آن هم حدود ۹ سال پس از انتشار این کتاب و ارجاعات مکرری که در نوشتههای روانپزشکی به آن شده بود. در واقع، اهمیت زمان انتشار رسالهی فروید برای تاریخ روانکاوی بسیار مهم است و نشانهی بروز نخستین شقاق در حوزهی روانکاوی: جدا شدن آلفرد ادلر از حلقهی روانکاوی فروید. مسلما برای لاکان، این نکته نیز در انتخاب موضوع روانپریشی ...