ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ بش ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ف. ع آنها بود، با آنها بود. شاید میشد بازکننده در یا دروازهای باشد برای به میدان آمدن مردم اینها حسها و آنالیزهای من بود که از لابه لای امکانهای کم و تنگ بایستی میگفتم. در همان فیلم، صبح در خانه راننده گوش کن که رادیو چه میگوید. و اول فیلم در تاکسی رادیو چه میگفت. هر چیز را که میشد کردم و هر چیز را که میتونستم کرد. سیاستمدار اول مملکت پایش را زمین کوفت گفت تو حتی از گل بر سینه من هم نگذشتی. دون ژوان برناردشا را به صحنه آوردم. همه جور کار کردم. و اصلا و ابدا توقعی هم نداشتم. توقع باید این میبود که در زیر آن گنبد صدایی بپیچد. ... ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ اما اگر تو ندانی که با چه ابزاری چه چیز را بردهاند دیگر چه میگویی؟ گیرم که سینما تازه بود و کسانی که به اصطلاح با فرهنگ مکتوب و شعر و نثر آشنا بودند از آن سردرنیاوردند و میدان دست بچههای بی سواد و گاهی قرتی بود که «بی رقیب بودن» خود در میدان «نقد سینمایی» را نشان بزرگتر بودن و برجسته و عظیم و قاطع بودن خودشان میگرفتند، و به جهنم که میگرفتند، اما مگر در نوشته و شعر هم غلطی میکردند. آنها که به کارهای قدیمی آشنایی داشتند کوله بارهای پر از خاک مرده را به دوش میکشیدند و حالا هم به دوش میکشند، یا از زور بی اطلاعی از هم آن میراثهای خودشان را پشت مجامله و تعریف از آن میراثها پنهان میکنند، از آن مرحوم مبرور خانلری تا این بدبختهای آواره مثل یارشاطر و متینی که دلشان به دشنام به جمهوری اسلامی خوش است تا از کیسههای دولتی خارجی و حتی اسلامی داخلی ناخنک بزنند و یا همتاهای مقیم ایرانشان که عیبشان را در ضد جمهوری اسلامی بودنشان نمیگیرم، این در رتبه و مرحله و حد دیگری است، عیبشان را در همان بی سوادی و ناآگاهی از روزگار خودشان باید دید. در حد قصه اینها چه فهمیدند؟ من دارم نقشه جغرافیایی فقدان فکر و فرهنگ را جلوت میکشم. آیا این همه که از هدایت تعریف میکنند، ... ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ قتی پیادهاش کنی و آن جوری طرح کنی که انگار از بالا به آن نگاه کردهای یک دنیا معنای معنوی از آن به دست میآوری این را باید نگاه کرد نه تنها خط و مسیر قلم مو را و در پشت این همه معنا را باید نگاه کرد نه تنها بازی هوس آلود را. اینجاست که آیدین آغداشلو چرند میگوید. یک وقت در بیست سی سالگی چرند میگفتی اما از آن به بعد هم وقت داشتهای که کمتر چرند بگویی، یعنی خودت رابسازی تا چرند نگویی. حالا نگاه کن که چه مسؤولیتی داری. مسؤولیت نه از قبیل مهملات کسانی که از نوشتههای مد روز سالهای سن ژرمن ده پره، و له دومگو، و فلور، تقلید میکردند، آنهم با کمال نفهمی، آنهم در نشریههای کمک گیرنده از سازمان امنیت!. آیدین به جای چرت و پرت چرا نداند و نگوید که برای زنده بودن، دیدن و فهمیدن لازم است. سرما یا گرما در محیطهای جغرافیایی، نور یا تاریکی نسبی افق زیاد مطرح نیست. داستایفسکی در سیبری جان گرفت و فالکنر در دشتهای گرم پنبه و ذرت میسی سی پی. کافکا در کوچههای تنگ و خانه کوتاه سقف توسری خورده در پراگ، و استینبکدر آن هوای دل انگیز و چشم انداز جانفزای مونته ری. ... ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ادادمهی نامه ابراهیم گلستان به آیدین آغداشلو👇👇👇 ماتیکانداستان ۲۳:۱۰ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ زرد کادمیوم در ویترین کتابفروشیها «زرد کادمیوم و داستانهای دیگر» مجموعه داستانی ست مشتمل بر یازده داستان کوتاه منتشر شده از نشر ثالث. حدود سه سال صرف نوشتن و بازنویسی و جمع آوری داستانها شده و یک سال و اندی در انتظار نوبت چاپ بوده. این کتاب نخستین مجموعه داستان مرسده کسروی است و از دیروز روی پیشخوان نشر ثالث رفته و به زودی در شهرستانها نیز پخش خواهد شد. کسروی جز این مجموعه یک رمان هم در دست چاپ دارد و این روزها مشغول نوشتن مجموعه داستان جدیدی است که معتقد است با فضا و موضوعهای دو کتاب قبلی اش کاملن فرق میکند …کانال انجمن ماتیکان داستان. ... ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ یک حیاط در نقاشی پیرو دلا فرانچسکا، که چون در حد روبروی چشم کشیده ست مشخص نیست، ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ی کرده است، و حال آنکه نکرد و قصهای را که دیگران ساخته و جمع کرده بودند به نظم درآورد و صد سال پیش از او رودکی هم بود و هم از رستم دستان ذکر خیری کرده بود اما آیدین آغداشلو هم خط آهنی که دیگران تعبیه کردهاند لکوموتیو خودش را میراند بی آنکه فکر کند چه میگوید …بی آنکه فکر کند چه میگوید. بی آنکه فکر کند چه میگوید. بی آنکه فکر کند چه میگوید و مثل صفحههای سوزن خورده لاکی پیش از سالهای پنجاه فرنگی، هی تکرار میکنم بی آنکه فکر کند چه میگوید، بی آنکه فکر کند چه میگوید، بی آنکه فکر کند چرا فکر نکند؟ آیدین آغداشلو کم فکر میکند: فکر میکند اما کم، اما ساندویچ شده میان حسهای ما پرورده و دانسته هایی که با مرارت و مشقت و با پشتکار جمع آورده ست. و چون در تنهایی و انزوای اجباری محیط بسیار کند و وامانده چنین کار را کرده است برایش این اشتباه پیش آمده ست که مقدارشان، حجم این دانستهها، زیاد است. زیاد یا کمی اینجا نسبی است، چون نسبت را به اطراف خود میگیرد البته این خیلی زیاد به چشمش میآید. اما آیا این واقعا زیاد است؟ و اگر هم زیاد باشد آیا کافی ست؟ کافی را چه جور اندازه میگیری؟ ... ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ◀️ نامهی ابراهیم گلستان با آیدین آغداشلو.. خوبتر هم یعنی جمع و جورتر، دقیقتر، عمیقتر حیف آدم با ذوق با شعور با شرف است که دقیقتر و عمیقتر نباشد. نه؟ یک روز خواستی بیایم خانهات کارهایت را ببینم اما دقیق بودنت بود که چشمگیر بود- وقتی که عمیق نبود. لباس خانه خوبی بود و نقاشیهای بسیار دقیق اما نه در عمق رونده، نه پرواز کننده، فقط دقیق، و با دقت ماهر. یا با مهارت دقیق. ولی به هر حال بسیار دلچسب- که به همین جهت جا برای چشمداشت فراوان، فراوان باز میگذاشت …چند سال پیش هم که مجموعهای چاپی از کارهایت برایم فرستادی، که بسیار عزیزشان داشتم، هم در آنها و هم در نوشته هایی که همراهشان بود و چاپ کرده بودی، همه، بسیار چاپی بودند و «جا درجا» نبودنشان، یعنی SPONTANE نبودنشان حکایت از دقت زیاد میکرد که بیان کننده حقیقت که نه، واقعیت هم زیاد نبودند. تو فکر میکنی دارم دشنام میدهم؟ نه. دارم علاقه بسیار بسیار زیادم را برای آدم عزیزی که نه خل است و نه بی ذوق و نه بی هوش و نه کند و نه پرت، مینویسم که فقط تا ته نمیرود. ... ماتیکانداستان ۱۹:۳۳ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ پاول آهسته گفت: مادر، تو قلب بسیار خوبی داری.. کاش بلد بودم …- نترس … بلد خواهی شد مادر به نرمی شروع به خندیدن کرد و گفت:. از قضا من همین را بلد نیستم، نترسیدن را! …مادر/ ماکسیم گورکی. ترجمهی محمد قاضی ماتیکانداستان ۱۴:۲۰ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ عباس معروفی:. ----------------- ﻗﺎﭼﺎﻗﭽﯿﺎﻥ ﮐﺘﺎﺏ، ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﺎﭖ ﻭ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺁﺛﺎﺭ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﻧﺎﻥ ﺑﻪ. ﺳﻔﺮﻩﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺷﺎﻥ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻥﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻫﺒﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺩﺯﺩﯼ ﻭ ﭘﺎﯾﻤﺎﻝ. ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻖ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ، ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ. ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ، ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎ ﺑﻪﺧﺼﻮﺹ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﻣﻦ (ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ). ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺭﻡ ﻧﺸﺮ ﮔﺮﺩﻭﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ «ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺎﻝ ﻧﺸﺮ. ﮔﺮﺩﻭﻧﻪ. » ﻭ «ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺳﺖ. » ﻭ «ﻻﺍﻗﻞ ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻮ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯽﺭﺳﻮﻧﯿﻢ … ». ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺰﺧﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ. ... ماتیکانداستان ۱۴:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ به جز سرخ، هر رنگی (رمان). فریبا منتظرظهور / نشر گل آذین. چاپ اول: زمستان۱۳۹۴٫۱۹۰ صفحه/ ۱۴۰۰۰ تومان آدرس نشر و فروشگاه: خ انقلاب – خ لبافی نژاد – پلاک ۱۴۶ – واحد ۴ - تلفن:۶۶۹۷۰۸۱۷و ۶۶۹۷۰۸۱۶. متن پشت جلد:. عشق! عشق یعنی کشک. فقط توهمه. مال مغزهای معیوبه. تو جهان فعلی چه جوری میشه به عشق فکر کرد. مال خوشخیالهاست. تو دنیایی که پر از تباهی و سیاهیه. ... ماتیکانداستان ۱۴:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ به جز سرخ، هر رنگی/ فریبا منتظرظهور/ نشر گل آذین/ چاپ اول: زمستان ۹۴/ ۱۹۰ صفحه ماتیکانداستان ۱۲:۱۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید انتشار خبرهای شما و تماس با مدیر کانال:. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹. لطفن در گروهها به اشتراک بگذارید ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» برگزار میشود نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» سهشنبه (۲۹ دیماه) در سرای اهل قلم مؤسسه خانه کتاب برگزار میشود. به گزارش روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب، نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» با حضور حمیدرضا پرتو، حمید فدایی جویباری و سیدعلی آلداوود برگزار میشود.. نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» ساعت ۱۵ تا ۱۷ فردا سهشنبه در سرای اهل قلم به نشانی خیابان انقلاب، خیابان برادران مظفر جنوبی، کوچه خواجه نصیر، شماره ۲، طبقه همکف برپا خواهد شد. ... ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ چگونه به طرف مقابل بگوییم کتابی را که به من هدیه دادی دوست ندارم؟! همسرتان به شما کتابی هدیه میدهد و هر بار که شما را میبیند میپرسد که آیا از کتاب لذت بردید یا خیر؟ شما کتاب هدیه شده را دوست نداشتید اما نمیدانید این را به طرف مقابل بگویید یا خیر!. چگونه به طرف مقابل بگوییم کتابی را که به من هدیه دادی دوست ندارم؟!. دیترویت نیوز- آیا صداقت بهترین سیاست است؟ مخصوصا وقتی میدانید فرد هدیه دهنده کتابهای دیگری از آن نویسنده را دارد و ممکن است آنها را به شما هدیه کند. طبیعتا دوست داشتن یا نداشتن یک کتاب امری کاملا سلیقهای است؛ ممکن است شما کتابی را دوست داشته باشید و دیگری از همان کتاب متنفر باشد. اخیرا من از یک رمان خوشم آمد و هنگامی که همکارم به من گفت کتاب را دوست ندارم بسیار ناراحت شدم. چطور ممکن است کسی کتابی به این خوبی و زیبایی را دوست نداشته باشد؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر کتابی به او پیشنهاد ندهم …اما اگر پدر همسرم کتابی به من هدیه بدهد که دوست نداشته باشم سعی میکنم سر صحبت را با او باز کنم. ... ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ یاداشت پارکز و فالون درباره یکدیگر «ادل پارکز» و «جین فالون» نویسندگانی هستند که داستانهایشان شباهتهای زیادی به هم دارد؛ شباهتهایی که سبب دوستی آنان در دنیای واقعی شده است تا آن اندازه که درباره هم یادداشت بنویسند. رویارویی دو نویسنده با شباهتهای زیاد/ یاداشت پارکز و فالون درباره یکدیگر. ایندیپندنت- «ادل پارکز» و «جین فالون» نویسندگانی با آثار پر فروش هستند که داستانهایشان شباهتهایی به هم دارد؛ خصوصیتی که دیدار و دوستی آنها را در پی داشته است. هر کدام از این دو نویسنده یادداشتی درباره دیگری و خصوصیات رفتاری او نوشتها است که خواندنش خالی از لطف نیست … «ادل پارکز» ۴۶ ساله. وی «جین فالون» کار خود را با تبلیغات شروع کرد و مشاور مدیر یک شرکت تبلیغاتی بود. «پارکز» اولین داستانش را در سال ۲۰۰۰ منتشر کرد و از آن به بعد تبدیل به یکی از پرفروشترین زنان نویسنده بریتانیا شد و داستانهایش بیشتر از سه میلیون نسخه به فروش رفته است. او سفیر مؤسسه افزایش سواد جهانی و از پشتیبانان معاهده سواد ملی است … «وقتی جین اولین داستانش را در سال ۲۰۰۶ نوشت ناشر یک نسخه از کتابش را برای من فرستاد و گفت اگر دوست دارم جملهای برای پشت جلد کت ... ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ تنها موضوعی که در آن با هم اختلاف عقیده داریم کتاب است. کتابهای موردعلاقهمان با هم فرق میکند «ادل» خوب میداند که من کتابهای تاریخی دوست ندارم بنابراین وقتی شروع به نوشتن کتابی تاریخی کرد که بعد از جنگ جهانی رخ میداد نمیتوانست به من بگوید چون من همیشه غر میزدم که نمیتوانم شخصیتهای معروف قرن ۱۴ را از هم تمییز دهم. اما کتابش را خواندم و بسیار هم دوست داشتم. ... ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ «گاردنپارتی» رونمایی میشود.. منسفیلد با نویسندگانی چون جیمز جویس، هنری جیمز، ویرجینیا وولف و دی اچ. لارنس همعصر بود. او عمر کوتاه خود را صرف نوشتن داستان کوتاه کرد و بیش از دیگر نویسندگان مدرن در تحول داستان کوتاه اثرگذار بود. داستانهای او بازتاب حالوهوای امپرسیونیستی زمانهاش هستند. او در این داستانها فضا را با رنگهای لطیف بر کاغذ ترسیم میکند، آنگاه احساس را چون قطرههای رنگ بر آن میپاشد و به این ترتیب داستانی میآفریند که با ظرافت تمام از دل روزمرگیها بیرون کشیده شده، داستانی از بهشت گمشده به نام «زندگی». این اولین مجموعه از داستانهای منسفیلد است که نشر ماهی منتشر میکند. در آینده داستانهای دیگر منسفیلد نیز با ترجمهی همین مترجم و از سوی همین ناشر منتشر خواهد شد و دورهی آثار این نویسندهی برجسته را تکمیل خواهد کرد …شهر کتاب کارنامه در خیابان باهنر، روبهروی کامرانیه شمالی واقع است. ... ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ «نمایشگاه کتاب» سرانجام رفتنی شد با اعلام رسمی مکان برگزاری بیستونهمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بزرگترین رویداد فرهنگی کشور قرار است از مرکز شهر خارج و در «شهر آفتاب» برپا شود. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، روز دوشنبه ۲۸ دیماه در مراسم افتتاحیه نمایشگاه «یاد یار مهربان» در باغ کتاب گفت، با توافق انجامشده اولیه بین شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مقرر شده نمایشگاه کتاب در «شهر آفتاب» (در زمینی به مساحت ۱۶۰ هکتار در مجاورت مرقد امام خمینی (ره) و به فاصله اندکی از فرودگاه امام خمینی (ره) در مسیر اتوبان تهران - قم) برگزار شود. این جمله شهردار تهران به معنی آن است که پس از ۹ دوره برپایی نمایشگاه کتاب تهران در مصلای امام خمینی (ره)، و اما و اگرهایی که از روز نخست جابهجایی مکان نمایشگاه مطرح شد، از سال آینده این نمایشگاه در جای دیگری غیر از مصلا برگزار خواهد شد. البته معرفی رسمی شهر آفتاب برای میزبانی نمایشگاه کتاب به نظر کمی ناگهانی است بخصوص که پیشتر شهردار در حضور وزیر ارشاد «باغ کتاب» (واقع در تپههای عباسآباد) را برای برپایی نمایشگاه کتاب آینده معرفی کرده بود. هرچند از چندی پیش بحثهایی مبنی ب ... ‹ 327 328 329 330 331 332 333 ›
ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ف. ع آنها بود، با آنها بود. شاید میشد بازکننده در یا دروازهای باشد برای به میدان آمدن مردم اینها حسها و آنالیزهای من بود که از لابه لای امکانهای کم و تنگ بایستی میگفتم. در همان فیلم، صبح در خانه راننده گوش کن که رادیو چه میگوید. و اول فیلم در تاکسی رادیو چه میگفت. هر چیز را که میشد کردم و هر چیز را که میتونستم کرد. سیاستمدار اول مملکت پایش را زمین کوفت گفت تو حتی از گل بر سینه من هم نگذشتی. دون ژوان برناردشا را به صحنه آوردم. همه جور کار کردم. و اصلا و ابدا توقعی هم نداشتم. توقع باید این میبود که در زیر آن گنبد صدایی بپیچد. ...
ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ اما اگر تو ندانی که با چه ابزاری چه چیز را بردهاند دیگر چه میگویی؟ گیرم که سینما تازه بود و کسانی که به اصطلاح با فرهنگ مکتوب و شعر و نثر آشنا بودند از آن سردرنیاوردند و میدان دست بچههای بی سواد و گاهی قرتی بود که «بی رقیب بودن» خود در میدان «نقد سینمایی» را نشان بزرگتر بودن و برجسته و عظیم و قاطع بودن خودشان میگرفتند، و به جهنم که میگرفتند، اما مگر در نوشته و شعر هم غلطی میکردند. آنها که به کارهای قدیمی آشنایی داشتند کوله بارهای پر از خاک مرده را به دوش میکشیدند و حالا هم به دوش میکشند، یا از زور بی اطلاعی از هم آن میراثهای خودشان را پشت مجامله و تعریف از آن میراثها پنهان میکنند، از آن مرحوم مبرور خانلری تا این بدبختهای آواره مثل یارشاطر و متینی که دلشان به دشنام به جمهوری اسلامی خوش است تا از کیسههای دولتی خارجی و حتی اسلامی داخلی ناخنک بزنند و یا همتاهای مقیم ایرانشان که عیبشان را در ضد جمهوری اسلامی بودنشان نمیگیرم، این در رتبه و مرحله و حد دیگری است، عیبشان را در همان بی سوادی و ناآگاهی از روزگار خودشان باید دید. در حد قصه اینها چه فهمیدند؟ من دارم نقشه جغرافیایی فقدان فکر و فرهنگ را جلوت میکشم. آیا این همه که از هدایت تعریف میکنند، ...
ماتیکانداستان ۲۳:۱۲ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ قتی پیادهاش کنی و آن جوری طرح کنی که انگار از بالا به آن نگاه کردهای یک دنیا معنای معنوی از آن به دست میآوری این را باید نگاه کرد نه تنها خط و مسیر قلم مو را و در پشت این همه معنا را باید نگاه کرد نه تنها بازی هوس آلود را. اینجاست که آیدین آغداشلو چرند میگوید. یک وقت در بیست سی سالگی چرند میگفتی اما از آن به بعد هم وقت داشتهای که کمتر چرند بگویی، یعنی خودت رابسازی تا چرند نگویی. حالا نگاه کن که چه مسؤولیتی داری. مسؤولیت نه از قبیل مهملات کسانی که از نوشتههای مد روز سالهای سن ژرمن ده پره، و له دومگو، و فلور، تقلید میکردند، آنهم با کمال نفهمی، آنهم در نشریههای کمک گیرنده از سازمان امنیت!. آیدین به جای چرت و پرت چرا نداند و نگوید که برای زنده بودن، دیدن و فهمیدن لازم است. سرما یا گرما در محیطهای جغرافیایی، نور یا تاریکی نسبی افق زیاد مطرح نیست. داستایفسکی در سیبری جان گرفت و فالکنر در دشتهای گرم پنبه و ذرت میسی سی پی. کافکا در کوچههای تنگ و خانه کوتاه سقف توسری خورده در پراگ، و استینبکدر آن هوای دل انگیز و چشم انداز جانفزای مونته ری. ...
ماتیکانداستان ۲۳:۱۰ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ زرد کادمیوم در ویترین کتابفروشیها «زرد کادمیوم و داستانهای دیگر» مجموعه داستانی ست مشتمل بر یازده داستان کوتاه منتشر شده از نشر ثالث. حدود سه سال صرف نوشتن و بازنویسی و جمع آوری داستانها شده و یک سال و اندی در انتظار نوبت چاپ بوده. این کتاب نخستین مجموعه داستان مرسده کسروی است و از دیروز روی پیشخوان نشر ثالث رفته و به زودی در شهرستانها نیز پخش خواهد شد. کسروی جز این مجموعه یک رمان هم در دست چاپ دارد و این روزها مشغول نوشتن مجموعه داستان جدیدی است که معتقد است با فضا و موضوعهای دو کتاب قبلی اش کاملن فرق میکند …کانال انجمن ماتیکان داستان. ...
ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ یک حیاط در نقاشی پیرو دلا فرانچسکا، که چون در حد روبروی چشم کشیده ست مشخص نیست،
ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ی کرده است، و حال آنکه نکرد و قصهای را که دیگران ساخته و جمع کرده بودند به نظم درآورد و صد سال پیش از او رودکی هم بود و هم از رستم دستان ذکر خیری کرده بود اما آیدین آغداشلو هم خط آهنی که دیگران تعبیه کردهاند لکوموتیو خودش را میراند بی آنکه فکر کند چه میگوید …بی آنکه فکر کند چه میگوید. بی آنکه فکر کند چه میگوید. بی آنکه فکر کند چه میگوید و مثل صفحههای سوزن خورده لاکی پیش از سالهای پنجاه فرنگی، هی تکرار میکنم بی آنکه فکر کند چه میگوید، بی آنکه فکر کند چه میگوید، بی آنکه فکر کند چرا فکر نکند؟ آیدین آغداشلو کم فکر میکند: فکر میکند اما کم، اما ساندویچ شده میان حسهای ما پرورده و دانسته هایی که با مرارت و مشقت و با پشتکار جمع آورده ست. و چون در تنهایی و انزوای اجباری محیط بسیار کند و وامانده چنین کار را کرده است برایش این اشتباه پیش آمده ست که مقدارشان، حجم این دانستهها، زیاد است. زیاد یا کمی اینجا نسبی است، چون نسبت را به اطراف خود میگیرد البته این خیلی زیاد به چشمش میآید. اما آیا این واقعا زیاد است؟ و اگر هم زیاد باشد آیا کافی ست؟ کافی را چه جور اندازه میگیری؟ ...
ماتیکانداستان ۲۳:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ ◀️ نامهی ابراهیم گلستان با آیدین آغداشلو.. خوبتر هم یعنی جمع و جورتر، دقیقتر، عمیقتر حیف آدم با ذوق با شعور با شرف است که دقیقتر و عمیقتر نباشد. نه؟ یک روز خواستی بیایم خانهات کارهایت را ببینم اما دقیق بودنت بود که چشمگیر بود- وقتی که عمیق نبود. لباس خانه خوبی بود و نقاشیهای بسیار دقیق اما نه در عمق رونده، نه پرواز کننده، فقط دقیق، و با دقت ماهر. یا با مهارت دقیق. ولی به هر حال بسیار دلچسب- که به همین جهت جا برای چشمداشت فراوان، فراوان باز میگذاشت …چند سال پیش هم که مجموعهای چاپی از کارهایت برایم فرستادی، که بسیار عزیزشان داشتم، هم در آنها و هم در نوشته هایی که همراهشان بود و چاپ کرده بودی، همه، بسیار چاپی بودند و «جا درجا» نبودنشان، یعنی SPONTANE نبودنشان حکایت از دقت زیاد میکرد که بیان کننده حقیقت که نه، واقعیت هم زیاد نبودند. تو فکر میکنی دارم دشنام میدهم؟ نه. دارم علاقه بسیار بسیار زیادم را برای آدم عزیزی که نه خل است و نه بی ذوق و نه بی هوش و نه کند و نه پرت، مینویسم که فقط تا ته نمیرود. ...
ماتیکانداستان ۱۹:۳۳ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ پاول آهسته گفت: مادر، تو قلب بسیار خوبی داری.. کاش بلد بودم …- نترس … بلد خواهی شد مادر به نرمی شروع به خندیدن کرد و گفت:. از قضا من همین را بلد نیستم، نترسیدن را! …مادر/ ماکسیم گورکی. ترجمهی محمد قاضی
ماتیکانداستان ۱۴:۲۰ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ عباس معروفی:. ----------------- ﻗﺎﭼﺎﻗﭽﯿﺎﻥ ﮐﺘﺎﺏ، ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﺎﭖ ﻭ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺁﺛﺎﺭ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﻧﺎﻥ ﺑﻪ. ﺳﻔﺮﻩﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺷﺎﻥ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻥﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻫﺒﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺩﺯﺩﯼ ﻭ ﭘﺎﯾﻤﺎﻝ. ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻖ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ، ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ. ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ، ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎ ﺑﻪﺧﺼﻮﺹ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﻣﻦ (ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ). ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺭﻡ ﻧﺸﺮ ﮔﺮﺩﻭﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ «ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺎﻝ ﻧﺸﺮ. ﮔﺮﺩﻭﻧﻪ. » ﻭ «ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺳﺖ. » ﻭ «ﻻﺍﻗﻞ ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻮ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯽﺭﺳﻮﻧﯿﻢ … ». ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺰﺧﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ. ...
ماتیکانداستان ۱۴:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ به جز سرخ، هر رنگی (رمان). فریبا منتظرظهور / نشر گل آذین. چاپ اول: زمستان۱۳۹۴٫۱۹۰ صفحه/ ۱۴۰۰۰ تومان آدرس نشر و فروشگاه: خ انقلاب – خ لبافی نژاد – پلاک ۱۴۶ – واحد ۴ - تلفن:۶۶۹۷۰۸۱۷و ۶۶۹۷۰۸۱۶. متن پشت جلد:. عشق! عشق یعنی کشک. فقط توهمه. مال مغزهای معیوبه. تو جهان فعلی چه جوری میشه به عشق فکر کرد. مال خوشخیالهاست. تو دنیایی که پر از تباهی و سیاهیه. ...
ماتیکانداستان ۱۴:۰۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ به جز سرخ، هر رنگی/ فریبا منتظرظهور/ نشر گل آذین/ چاپ اول: زمستان ۹۴/ ۱۹۰ صفحه
ماتیکانداستان ۱۲:۱۹ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید انتشار خبرهای شما و تماس با مدیر کانال:. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹. لطفن در گروهها به اشتراک بگذارید
ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» برگزار میشود نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» سهشنبه (۲۹ دیماه) در سرای اهل قلم مؤسسه خانه کتاب برگزار میشود. به گزارش روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب، نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» با حضور حمیدرضا پرتو، حمید فدایی جویباری و سیدعلی آلداوود برگزار میشود.. نشست «حمایتهای بیمهای از اهل قلم» ساعت ۱۵ تا ۱۷ فردا سهشنبه در سرای اهل قلم به نشانی خیابان انقلاب، خیابان برادران مظفر جنوبی، کوچه خواجه نصیر، شماره ۲، طبقه همکف برپا خواهد شد. ...
ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ چگونه به طرف مقابل بگوییم کتابی را که به من هدیه دادی دوست ندارم؟! همسرتان به شما کتابی هدیه میدهد و هر بار که شما را میبیند میپرسد که آیا از کتاب لذت بردید یا خیر؟ شما کتاب هدیه شده را دوست نداشتید اما نمیدانید این را به طرف مقابل بگویید یا خیر!. چگونه به طرف مقابل بگوییم کتابی را که به من هدیه دادی دوست ندارم؟!. دیترویت نیوز- آیا صداقت بهترین سیاست است؟ مخصوصا وقتی میدانید فرد هدیه دهنده کتابهای دیگری از آن نویسنده را دارد و ممکن است آنها را به شما هدیه کند. طبیعتا دوست داشتن یا نداشتن یک کتاب امری کاملا سلیقهای است؛ ممکن است شما کتابی را دوست داشته باشید و دیگری از همان کتاب متنفر باشد. اخیرا من از یک رمان خوشم آمد و هنگامی که همکارم به من گفت کتاب را دوست ندارم بسیار ناراحت شدم. چطور ممکن است کسی کتابی به این خوبی و زیبایی را دوست نداشته باشد؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر کتابی به او پیشنهاد ندهم …اما اگر پدر همسرم کتابی به من هدیه بدهد که دوست نداشته باشم سعی میکنم سر صحبت را با او باز کنم. ...
ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ یاداشت پارکز و فالون درباره یکدیگر «ادل پارکز» و «جین فالون» نویسندگانی هستند که داستانهایشان شباهتهای زیادی به هم دارد؛ شباهتهایی که سبب دوستی آنان در دنیای واقعی شده است تا آن اندازه که درباره هم یادداشت بنویسند. رویارویی دو نویسنده با شباهتهای زیاد/ یاداشت پارکز و فالون درباره یکدیگر. ایندیپندنت- «ادل پارکز» و «جین فالون» نویسندگانی با آثار پر فروش هستند که داستانهایشان شباهتهایی به هم دارد؛ خصوصیتی که دیدار و دوستی آنها را در پی داشته است. هر کدام از این دو نویسنده یادداشتی درباره دیگری و خصوصیات رفتاری او نوشتها است که خواندنش خالی از لطف نیست … «ادل پارکز» ۴۶ ساله. وی «جین فالون» کار خود را با تبلیغات شروع کرد و مشاور مدیر یک شرکت تبلیغاتی بود. «پارکز» اولین داستانش را در سال ۲۰۰۰ منتشر کرد و از آن به بعد تبدیل به یکی از پرفروشترین زنان نویسنده بریتانیا شد و داستانهایش بیشتر از سه میلیون نسخه به فروش رفته است. او سفیر مؤسسه افزایش سواد جهانی و از پشتیبانان معاهده سواد ملی است … «وقتی جین اولین داستانش را در سال ۲۰۰۶ نوشت ناشر یک نسخه از کتابش را برای من فرستاد و گفت اگر دوست دارم جملهای برای پشت جلد کت ...
ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ تنها موضوعی که در آن با هم اختلاف عقیده داریم کتاب است. کتابهای موردعلاقهمان با هم فرق میکند «ادل» خوب میداند که من کتابهای تاریخی دوست ندارم بنابراین وقتی شروع به نوشتن کتابی تاریخی کرد که بعد از جنگ جهانی رخ میداد نمیتوانست به من بگوید چون من همیشه غر میزدم که نمیتوانم شخصیتهای معروف قرن ۱۴ را از هم تمییز دهم. اما کتابش را خواندم و بسیار هم دوست داشتم. ...
ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ «گاردنپارتی» رونمایی میشود.. منسفیلد با نویسندگانی چون جیمز جویس، هنری جیمز، ویرجینیا وولف و دی اچ. لارنس همعصر بود. او عمر کوتاه خود را صرف نوشتن داستان کوتاه کرد و بیش از دیگر نویسندگان مدرن در تحول داستان کوتاه اثرگذار بود. داستانهای او بازتاب حالوهوای امپرسیونیستی زمانهاش هستند. او در این داستانها فضا را با رنگهای لطیف بر کاغذ ترسیم میکند، آنگاه احساس را چون قطرههای رنگ بر آن میپاشد و به این ترتیب داستانی میآفریند که با ظرافت تمام از دل روزمرگیها بیرون کشیده شده، داستانی از بهشت گمشده به نام «زندگی». این اولین مجموعه از داستانهای منسفیلد است که نشر ماهی منتشر میکند. در آینده داستانهای دیگر منسفیلد نیز با ترجمهی همین مترجم و از سوی همین ناشر منتشر خواهد شد و دورهی آثار این نویسندهی برجسته را تکمیل خواهد کرد …شهر کتاب کارنامه در خیابان باهنر، روبهروی کامرانیه شمالی واقع است. ...
ماتیکانداستان ۱۲:۱۷ ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ «نمایشگاه کتاب» سرانجام رفتنی شد با اعلام رسمی مکان برگزاری بیستونهمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بزرگترین رویداد فرهنگی کشور قرار است از مرکز شهر خارج و در «شهر آفتاب» برپا شود. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، روز دوشنبه ۲۸ دیماه در مراسم افتتاحیه نمایشگاه «یاد یار مهربان» در باغ کتاب گفت، با توافق انجامشده اولیه بین شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مقرر شده نمایشگاه کتاب در «شهر آفتاب» (در زمینی به مساحت ۱۶۰ هکتار در مجاورت مرقد امام خمینی (ره) و به فاصله اندکی از فرودگاه امام خمینی (ره) در مسیر اتوبان تهران - قم) برگزار شود. این جمله شهردار تهران به معنی آن است که پس از ۹ دوره برپایی نمایشگاه کتاب تهران در مصلای امام خمینی (ره)، و اما و اگرهایی که از روز نخست جابهجایی مکان نمایشگاه مطرح شد، از سال آینده این نمایشگاه در جای دیگری غیر از مصلا برگزار خواهد شد. البته معرفی رسمی شهر آفتاب برای میزبانی نمایشگاه کتاب به نظر کمی ناگهانی است بخصوص که پیشتر شهردار در حضور وزیر ارشاد «باغ کتاب» (واقع در تپههای عباسآباد) را برای برپایی نمایشگاه کتاب آینده معرفی کرده بود. هرچند از چندی پیش بحثهایی مبنی ب ...