ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ و بنظر شما تحلیل اجتماعیه گذشته از این دست نیست؟ ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ راه حل نه به معنی اشاره مستقیم بلکه به معنی تجزیه تحلیل د قالب داستان یا پرورش قهرمان برای حل کردن مشکل نه ارایه بیانیه سیاسی ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ شما وقتی صد سال تنهایی مارکز را میخوانید متوجه میشوید که چگونه باید از یک شورش جلوگیری شود چون زندگی افراد، دلیل شورش و پیوستن و ولی وقتی کلیدر را میخوانید تاریخ بخشی از جنوب سبزوار را با جملات زیبا و حذف بخش هایی که میتوانست شخصیت قهرمان آن را زیر پرسش ببرد رو به رو میشوید ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من د بسیاری از داستانها تحلیل ندیدم فقط وقایع نگاری دیدم گاهی افراد گذشته مشخص ندارند گاهی شخصیت حتی درست پرداخت نمیشود مثلا اگر یک دزد معرفی شود و در داستان به شخصیت و مشکلاتش پرداخت شود که دزد شده است در حقیقت یک راه حل برای مبارزه با دزدی ارایه شده است. ولی اگر فقط به روشهای دزدی اشاره شود و در نهایت هم تمام شود فقط مشکل دزدی د جامعه بیان شده است. البته این کار ظرافت، تجربه و دانش میخواهد ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ دقیقا منظورم این بود نه ارائهی بیانیه … ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ در توضیحات شما میتوان به این هم اشاره کرد که نوع پرداخت و روایت رمان نیز مهمه ما از چه ابزاری در داستان استفاده کنیم تا بتوانیم به صورت مطلوب نظر و جهان بینی امان رو باز گو کرده و اشاعه دهیم و تفاوت اساسی شاید در اینه که مارکز میاد جهانی میشه و نویسندهی ایرانی نه چندان … و آیا میشه گفت که ریشه ادبی و فرهنگی و ادبی هر کشوری هم خیلی مهمه. اسطورهها و اساطیر هر کشوری و نوع بهره بردن از آنها و …و زنده نگه داشتنشون و … ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ پاسخ به این پرسش دشوار است بی تردید تجربه ادبی جامعه که سبب دفع ایراد در کار میشود و نقد درست بی تاثیر نیست در ارتباط با اسطورهه اینجا پرسشی مطرح است که در بین نویسندگان نیز اختلاف نظر است گروهی میگویند هدف از داستان نوشتن فقط خلق زیبایی و تصویر و سرگرمی است و گروهی دیگر میگویند داستان باید در بنیان خود چیزی برای گفتن فراتر از مفهوم ظاهری داشته باشد من به گروه دوم نزدیکتر هستم. و فکر میکنم داستانهای موفق دنیا لایههای پنهانی تاثیر گذار بر ضمیر ناخودآگاه و جان خواننده داشتهاند به همین دلیل وقتی کسی تنها تلاش در کپی کاری پی کند کارش موفق نمیشود. البته نه در ایران چون داوران در ایران به کپی نمره بیشتری میدهند ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من برخلاف آموزشهای رایج داستان نویسی که یک کلمه یا جملهای را برای داستان انتخاب میکنند و سوژه را معرفی میکنم براین باور هستم ک ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ البته فکر میکنم، ایشان به مشکلات ایران و نویسنده ایرانی اشاره کردهاند و با ژرفی شما کلمه مشکلات را ندیدند ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ صد در صد که داستانی ماندگارتر میشود که در خود حرفی برای گفتن داشته باشد البته مد نظرم شعار دهی و یا دادن پیام نیست بلکه نوشتهای باشد که خواننده را به تفکر وا دارد و باعث شود که تا مدتها وقتی از داستان نام میبرد صحنهای داشته باشد که در ذهن مخاطب ماندگار شود. دلیل اینکه در ایران کمتر باعث موفقیت در این نوع نوشتاری میشود به نظرتون بر نمیگرده به اینکه نویسنده تلاش لازمه رو به کار نمیبنده و یا وسواس لازمه رو در بهتر نوشتن رو و خلق اثری متفاوت رو نداره و یا در ارایه درک مفهومی دچار مشکله. ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ اتفاقا در یک یا دو مورد از مطالعات ادبیات تطبیقی که روی بعضی از داستانهای من انجام شده است دانشجویان پرسشهای در این رابطه کردند ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بله حق با شما است اما از سوی دیگر من به آموزش در هر کاری اعتقاد دارم من آموزش را به دو گونه میدادنم تحلیلی و عددی آموزش عددی بر پایه تکرار مثالها و تمرین و کپی گردن شکل میگیرد آموزش تحلیلی بر انتقال هدف از آموختن و چگونه به هدف رسیدن آرمانی. اگر نویسندهای فکر کند که یک نویسنده سرشناس بین المللی (ایران را به کناری بگذاریم) برای معروف شدن یا تنها برای بازی یا واژهها نویسنده شده است خوب خودش هم همین میشود. اگر در کلاس آموزش داستان نویسی به جای مفاهیم و ساختار به ظاهر اسرار شود نویسنده جوان نیز همین راه را میرود. خلق اثر متفاوت یعنی متفاوت فکر کردن با یک پایه قوی باور داشتن. البته نباید جامعه هدف فراموش شود و متاسفانه ادبیات ایران و سرشناس و حامی آن به هیچ وجه نو گرا و خلاق نییت، د و این خود جلوی حرکت را میگیرد ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ در مورد نو گرا و خلاق با شما کاملا موافقم منتها یک موردی هست که نویسنده دست به هر خلاقیتی میزند در ذهن خود مثلا در رابطه با سبک و سیاق نوشتاری و میبیند که سالها قبل در ممالک دیگر این خلاقیت بوجود اومده و به کار گرفته شده در اینجا تکلیف نویسنده با خودش هم بلاتکلیف میشود. به نظر من خلاقیت بیشتر در نحوه نوع پرداخت داستان و فضاسازی و لحنی که به کار میبره و شخصیت پردازی هایش متحول میشه و البته در بعضی جاها ایجاد تعلیق و روابط منطقی در داستان … به خصوص در داستان کوتاه. و در درجه اول نویسنده باید بداند که میخواهد چه بنویسد جهان بینی خود و دیدگاه و نگرشش را انتخاب کند. ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ به نظرم این «مشکلات» که از مصطفا مستور نقل شده امری کلی است و باید مصاحبه را کامل بخوانیم تا ببینیم منظورش چه بوده اما از آنجا که خداوند انسان را با رنج آفریده، مشکل همیشه وجود دارد و [اگر فرض کنیم آقای مستور میخواسته از نسبت معکوس بی دردی با کیفیت داستان بگوید] میتوان گفت: مشکل همیشه هست و بنابراین همیشه میتوان برای نوشتن اثری درخور به آن تکیه کرد. اگر اشتباه نکرده باشم کامو هم جایی از خلق بهترین نوشتهها در بحرانها گفته بود. اما اگر مشکلات را به مثلن مسائل اقتصادی فرو بکاهیم به نظرم راه به بیراهه بردهایم. بحران عاطفی، مشکل اجتماعی، مسائل سیاسی، بن بستهای فلسفی و جز اینها هریک به تنهایی میتواند اثر داستانی سرشار از دغدغهای را سبب شود ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ مهم نیست که در دنیا چه میکنند و چه کردهاند نویسنده مسیول سبک شناسی یا معرفی سبو نیست نویسنده باید آن طوری که میتواند و میداند ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ تازه مسئولین ویکی پدیا فارسی نام مرا از فهرست نویسندگان ایرانی سال گذشته همزمان با انتشار هفتمین کتابم حذف کردند به دلیل عدم اشتها ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ این قضیه ویکی پدیا نمیدانم چطوری است نام نویسنده گمنامی را در آن دیده بودم که دو سه تا کتاب داشت و نویسنده خوبی هم نبود ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ در سال گذشته ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ سلیقه و تلاش برای خط دادن به نویسندگان. همان چیزی که امشب گفتگو میکنیم ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ پس خط مشی مشخصی برای معرفی نداره؟ ‹ 332 333 334 335 336 337 338 ›
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ راه حل نه به معنی اشاره مستقیم بلکه به معنی تجزیه تحلیل د قالب داستان یا پرورش قهرمان برای حل کردن مشکل نه ارایه بیانیه سیاسی
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ شما وقتی صد سال تنهایی مارکز را میخوانید متوجه میشوید که چگونه باید از یک شورش جلوگیری شود چون زندگی افراد، دلیل شورش و پیوستن و ولی وقتی کلیدر را میخوانید تاریخ بخشی از جنوب سبزوار را با جملات زیبا و حذف بخش هایی که میتوانست شخصیت قهرمان آن را زیر پرسش ببرد رو به رو میشوید
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من د بسیاری از داستانها تحلیل ندیدم فقط وقایع نگاری دیدم گاهی افراد گذشته مشخص ندارند گاهی شخصیت حتی درست پرداخت نمیشود مثلا اگر یک دزد معرفی شود و در داستان به شخصیت و مشکلاتش پرداخت شود که دزد شده است در حقیقت یک راه حل برای مبارزه با دزدی ارایه شده است. ولی اگر فقط به روشهای دزدی اشاره شود و در نهایت هم تمام شود فقط مشکل دزدی د جامعه بیان شده است. البته این کار ظرافت، تجربه و دانش میخواهد ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ در توضیحات شما میتوان به این هم اشاره کرد که نوع پرداخت و روایت رمان نیز مهمه ما از چه ابزاری در داستان استفاده کنیم تا بتوانیم به صورت مطلوب نظر و جهان بینی امان رو باز گو کرده و اشاعه دهیم و تفاوت اساسی شاید در اینه که مارکز میاد جهانی میشه و نویسندهی ایرانی نه چندان … و آیا میشه گفت که ریشه ادبی و فرهنگی و ادبی هر کشوری هم خیلی مهمه. اسطورهها و اساطیر هر کشوری و نوع بهره بردن از آنها و …و زنده نگه داشتنشون و … ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ پاسخ به این پرسش دشوار است بی تردید تجربه ادبی جامعه که سبب دفع ایراد در کار میشود و نقد درست بی تاثیر نیست در ارتباط با اسطورهه اینجا پرسشی مطرح است که در بین نویسندگان نیز اختلاف نظر است گروهی میگویند هدف از داستان نوشتن فقط خلق زیبایی و تصویر و سرگرمی است و گروهی دیگر میگویند داستان باید در بنیان خود چیزی برای گفتن فراتر از مفهوم ظاهری داشته باشد من به گروه دوم نزدیکتر هستم. و فکر میکنم داستانهای موفق دنیا لایههای پنهانی تاثیر گذار بر ضمیر ناخودآگاه و جان خواننده داشتهاند به همین دلیل وقتی کسی تنها تلاش در کپی کاری پی کند کارش موفق نمیشود. البته نه در ایران چون داوران در ایران به کپی نمره بیشتری میدهند ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من برخلاف آموزشهای رایج داستان نویسی که یک کلمه یا جملهای را برای داستان انتخاب میکنند و سوژه را معرفی میکنم براین باور هستم ک
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ البته فکر میکنم، ایشان به مشکلات ایران و نویسنده ایرانی اشاره کردهاند و با ژرفی شما کلمه مشکلات را ندیدند
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ صد در صد که داستانی ماندگارتر میشود که در خود حرفی برای گفتن داشته باشد البته مد نظرم شعار دهی و یا دادن پیام نیست بلکه نوشتهای باشد که خواننده را به تفکر وا دارد و باعث شود که تا مدتها وقتی از داستان نام میبرد صحنهای داشته باشد که در ذهن مخاطب ماندگار شود. دلیل اینکه در ایران کمتر باعث موفقیت در این نوع نوشتاری میشود به نظرتون بر نمیگرده به اینکه نویسنده تلاش لازمه رو به کار نمیبنده و یا وسواس لازمه رو در بهتر نوشتن رو و خلق اثری متفاوت رو نداره و یا در ارایه درک مفهومی دچار مشکله. ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ اتفاقا در یک یا دو مورد از مطالعات ادبیات تطبیقی که روی بعضی از داستانهای من انجام شده است دانشجویان پرسشهای در این رابطه کردند
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بله حق با شما است اما از سوی دیگر من به آموزش در هر کاری اعتقاد دارم من آموزش را به دو گونه میدادنم تحلیلی و عددی آموزش عددی بر پایه تکرار مثالها و تمرین و کپی گردن شکل میگیرد آموزش تحلیلی بر انتقال هدف از آموختن و چگونه به هدف رسیدن آرمانی. اگر نویسندهای فکر کند که یک نویسنده سرشناس بین المللی (ایران را به کناری بگذاریم) برای معروف شدن یا تنها برای بازی یا واژهها نویسنده شده است خوب خودش هم همین میشود. اگر در کلاس آموزش داستان نویسی به جای مفاهیم و ساختار به ظاهر اسرار شود نویسنده جوان نیز همین راه را میرود. خلق اثر متفاوت یعنی متفاوت فکر کردن با یک پایه قوی باور داشتن. البته نباید جامعه هدف فراموش شود و متاسفانه ادبیات ایران و سرشناس و حامی آن به هیچ وجه نو گرا و خلاق نییت، د و این خود جلوی حرکت را میگیرد ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ در مورد نو گرا و خلاق با شما کاملا موافقم منتها یک موردی هست که نویسنده دست به هر خلاقیتی میزند در ذهن خود مثلا در رابطه با سبک و سیاق نوشتاری و میبیند که سالها قبل در ممالک دیگر این خلاقیت بوجود اومده و به کار گرفته شده در اینجا تکلیف نویسنده با خودش هم بلاتکلیف میشود. به نظر من خلاقیت بیشتر در نحوه نوع پرداخت داستان و فضاسازی و لحنی که به کار میبره و شخصیت پردازی هایش متحول میشه و البته در بعضی جاها ایجاد تعلیق و روابط منطقی در داستان … به خصوص در داستان کوتاه. و در درجه اول نویسنده باید بداند که میخواهد چه بنویسد جهان بینی خود و دیدگاه و نگرشش را انتخاب کند. ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ به نظرم این «مشکلات» که از مصطفا مستور نقل شده امری کلی است و باید مصاحبه را کامل بخوانیم تا ببینیم منظورش چه بوده اما از آنجا که خداوند انسان را با رنج آفریده، مشکل همیشه وجود دارد و [اگر فرض کنیم آقای مستور میخواسته از نسبت معکوس بی دردی با کیفیت داستان بگوید] میتوان گفت: مشکل همیشه هست و بنابراین همیشه میتوان برای نوشتن اثری درخور به آن تکیه کرد. اگر اشتباه نکرده باشم کامو هم جایی از خلق بهترین نوشتهها در بحرانها گفته بود. اما اگر مشکلات را به مثلن مسائل اقتصادی فرو بکاهیم به نظرم راه به بیراهه بردهایم. بحران عاطفی، مشکل اجتماعی، مسائل سیاسی، بن بستهای فلسفی و جز اینها هریک به تنهایی میتواند اثر داستانی سرشار از دغدغهای را سبب شود ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ مهم نیست که در دنیا چه میکنند و چه کردهاند نویسنده مسیول سبک شناسی یا معرفی سبو نیست نویسنده باید آن طوری که میتواند و میداند
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ تازه مسئولین ویکی پدیا فارسی نام مرا از فهرست نویسندگان ایرانی سال گذشته همزمان با انتشار هفتمین کتابم حذف کردند به دلیل عدم اشتها
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ این قضیه ویکی پدیا نمیدانم چطوری است نام نویسنده گمنامی را در آن دیده بودم که دو سه تا کتاب داشت و نویسنده خوبی هم نبود
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ سلیقه و تلاش برای خط دادن به نویسندگان. همان چیزی که امشب گفتگو میکنیم