ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ آقای بخششی به نظر من جمله آقای مستور فقط توجیهی است بر وجود مشکلات یعنی اینکه مشکلات باید وجود داشته باشد و البته از نطر ایشان مشکلات چیست جای بحث دارد. ولی موردی که جای بحث دارد اینستکه آیا نویسنده فقط با وجود مشکلات نویسنده است و با این تصور اصلا نویسنده کیست؟ ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ با احترام به ایشان، سخن نامربوطی است ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ البته. با این استدلال هر کشوری مشکلاتش کمتره. پس رمان و داستان کوتاه هم نداره ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من تو تایید حرف شما گفتم. و. آقای فاضل هم ظاهرن آماده هستن تا نظرشونو بفرمایند ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بشر از نخستین روزها قصه میگفت. 🤔 ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ والبته باز هم متن کامل گفتگو رو نداریم و بحث بی نتیجه است. 🙏 ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ نظر شخصی من این است که زمانی که ایرانیها در دوران معاصر به داستان نویسی پرداختند طبقه نویسندگان بیشتر از خرده بورژوا هایی بودند ک روشنفکران ما هم درد جامعه بودند نه حلال مشکل ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ امیدوارم آقای فاضل طرح سوالشونو از ابهام بری کنند ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من با نگاهی گذرا یگر به این گفتگو نگاه میکنم فرض را بگذاریم که برداشت آقای مستور از ادبیات ایران با توجه به شناخت ایشان درست باشد کدامیک از دوستان با این نظر موافق هستند جدا از درست بودن یا نادرست بودن این جمله و آن را واقعیت ادبیات معاصر میدانند. آنهای که موافق هستند دلیل ایجاد یک چنین عملکرد و کنشی را چه میدانند و راهکارهای برون رفت را چگونه توصیه میکنند. آنهایی که مخالف این نظریه هستند چل چیزی را در ادبیات معاصر دیدند که گواهی به اشتباه بودن این جمله میدهد …شخص آقای مستور و دیدگاه شخصی ایشان را از گفتگو به کناری بگذاریم ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ چنانچه این مورد متاسفانه در ادبیات جنگ اتفاق افتاده و بیشتر داستان هامون بیشتر از اینکه جنگ رو و مشکلات آن زمان رو نشون برن تبدیل و یا کاملا یک سویه نگریسته و نوشته شدهاند. ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ اگر بحث بر اساس چرا اون ادبیات منقرض شد باشه شاید جواب تاریخی مجاب کننده باشه ولی چرا سوالها رو به جلو نیست؟. چرا آه بر گذشته همیشه سایهای در پرسشهای معمول داره؟ ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ چون راه حل نداشتند راه حل داشتن دانشی میخواهد که گاهی فراتر از دیدن مشکلات است درد را میدیدند یا به دلیل دیکتاتوری یا به دلیلی ب ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ خب گمون نمیکنم کسی جوونای امروز رو واجد اون اوصاف بدونه همونطور که سلیقه موسیقی شون عوض شد و از آرمانگرایی هم تهی شدن، از ادبیات پیش و ابتدا تا نیمهی انقلاب هم تهی شدن. بیشترین خوانندهها داستانهایی از اون دست که شما فرمودین رو نمیخونن و ادبیات چپ برای بیشترشون اگر مهوع نباشه جذاب هم نیست ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ فکر میکنم سه پرسشی که مطرح کردم کمی ابهام زدایی شد اگر مورد ناشناسی وجود دارد بفرمایید تا در حد توان شفاف سازی کنم من نظرم را در مورد پرسش یک گفتم و فکر میکنم برداشت ایشان از ادبیات معاصر درست است ولی اینکه آینده چه خواهد شد میتواند تغییر کند ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ به نظر شما چرا نتوانستند حلال مشکل شوند مگر نه اینکه نویسنده نشان دهنده و بیان کنندهی درد و مشکل است و نه مشکل گشای آن. در اینصورت داستان تبدیل به بیانیه و یا گزارش میشود و از حالت داستانی در میآید. ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بی دانشی که نمیشود گفت. شاید دیکتاتوری و خود سانسوری بیشتر دخیل باشد ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بله سلیقه در موسیقی فراگیرتر از کتاب است جوانان از کتاب به دور شدند شاید اگر کتاب خوان داستاتهای ایرانی بودند نویسندهها را هدایت میکردند به همین دلیل کتابهای ترجمه شده با کتابهای نوشته شده، بسیار متفاوت هستند. دسترسی به موسیقی از کتاب سادهتر است کتاب متولیان زیادی دارد بیشتر این متولیان سن بالایی دارند و هنوز در گذشته سیر میکنند آموزش دهندهها همینها هستند جوانان علاقمندند به کلاس آقای مستور بروند و روش استاد شاگردی آنها را به دنبال استاد میبرد. حق با شما است جوانان عوض شدند ولی پایه ادبیات و نتیجه آن که فیلمهای سینمایی است هنوز همین است ... ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ یعنی به نظر شما نویسنده باید همراه با نوشتن مشکل برای آن مشکل راه حل هم نشان دهد؟ و اینکه همیشه تاکید میشود به اینکه نگو بلکه نشان بده صرفا نتیجهی آموزش هایست که بر اساس سلیقه تربیت شده و آموزش داده میشود که به راه حل یک مشکل فکر نشود و … ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بی دانشی برای راه حل دست کم نگیرد درد را نویسنده حساس حس میکند و وی کاغذ میآورد ولی وقتی داستان تمام میشود درد باقی میماند چون ما در ادبیات داستان نویسی امان بسیار درگیر واژهها هستیم و بیان احساس نه بکار گیری علوم انسانی. نویسندهای که واژههای احساسی و توصیفی بیشتری بکار ببرد طبق سلیقه آموزش داده شده، در بازار موفقتر است ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ این مشی جواب بطور کلاسیکی ارضا کننده است. سوالی صریح و جوابی صریح منو یاد همه پرسیه جمهوری اسلامی میندازه. با جواب آری یا نه. تو این گروه تعدادی نویسندهی آینده و داستان خوان فعلی وجود دارن و آیا عجیب نیست که اونها وارد این گفتگو نمیشن. البته جواب کلاسیکی هم برای این وضع وجود داره. عدم … و …. ولی داستان نویسها میدونن که اگر از دغدغه مخاطب حرف بزنیم اونو با خودمون همراه میکنیم. پس چرا این بحثها تا همین حد هم عمل نمیکنن؟. آیا دلیلش این نیست که ما حرف دیگهای نداریم. و در زمان حال جامعه زندگی نمیکنیم. ... ‹ 331 332 333 334 335 336 337 ›
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ آقای بخششی به نظر من جمله آقای مستور فقط توجیهی است بر وجود مشکلات یعنی اینکه مشکلات باید وجود داشته باشد و البته از نطر ایشان مشکلات چیست جای بحث دارد. ولی موردی که جای بحث دارد اینستکه آیا نویسنده فقط با وجود مشکلات نویسنده است و با این تصور اصلا نویسنده کیست؟
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ البته. با این استدلال هر کشوری مشکلاتش کمتره. پس رمان و داستان کوتاه هم نداره
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من تو تایید حرف شما گفتم. و. آقای فاضل هم ظاهرن آماده هستن تا نظرشونو بفرمایند
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ نظر شخصی من این است که زمانی که ایرانیها در دوران معاصر به داستان نویسی پرداختند طبقه نویسندگان بیشتر از خرده بورژوا هایی بودند ک روشنفکران ما هم درد جامعه بودند نه حلال مشکل
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ من با نگاهی گذرا یگر به این گفتگو نگاه میکنم فرض را بگذاریم که برداشت آقای مستور از ادبیات ایران با توجه به شناخت ایشان درست باشد کدامیک از دوستان با این نظر موافق هستند جدا از درست بودن یا نادرست بودن این جمله و آن را واقعیت ادبیات معاصر میدانند. آنهای که موافق هستند دلیل ایجاد یک چنین عملکرد و کنشی را چه میدانند و راهکارهای برون رفت را چگونه توصیه میکنند. آنهایی که مخالف این نظریه هستند چل چیزی را در ادبیات معاصر دیدند که گواهی به اشتباه بودن این جمله میدهد …شخص آقای مستور و دیدگاه شخصی ایشان را از گفتگو به کناری بگذاریم ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ چنانچه این مورد متاسفانه در ادبیات جنگ اتفاق افتاده و بیشتر داستان هامون بیشتر از اینکه جنگ رو و مشکلات آن زمان رو نشون برن تبدیل و یا کاملا یک سویه نگریسته و نوشته شدهاند.
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ اگر بحث بر اساس چرا اون ادبیات منقرض شد باشه شاید جواب تاریخی مجاب کننده باشه ولی چرا سوالها رو به جلو نیست؟. چرا آه بر گذشته همیشه سایهای در پرسشهای معمول داره؟
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ چون راه حل نداشتند راه حل داشتن دانشی میخواهد که گاهی فراتر از دیدن مشکلات است درد را میدیدند یا به دلیل دیکتاتوری یا به دلیلی ب
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ خب گمون نمیکنم کسی جوونای امروز رو واجد اون اوصاف بدونه همونطور که سلیقه موسیقی شون عوض شد و از آرمانگرایی هم تهی شدن، از ادبیات پیش و ابتدا تا نیمهی انقلاب هم تهی شدن. بیشترین خوانندهها داستانهایی از اون دست که شما فرمودین رو نمیخونن و ادبیات چپ برای بیشترشون اگر مهوع نباشه جذاب هم نیست ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ فکر میکنم سه پرسشی که مطرح کردم کمی ابهام زدایی شد اگر مورد ناشناسی وجود دارد بفرمایید تا در حد توان شفاف سازی کنم من نظرم را در مورد پرسش یک گفتم و فکر میکنم برداشت ایشان از ادبیات معاصر درست است ولی اینکه آینده چه خواهد شد میتواند تغییر کند
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ به نظر شما چرا نتوانستند حلال مشکل شوند مگر نه اینکه نویسنده نشان دهنده و بیان کنندهی درد و مشکل است و نه مشکل گشای آن. در اینصورت داستان تبدیل به بیانیه و یا گزارش میشود و از حالت داستانی در میآید.
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بی دانشی که نمیشود گفت. شاید دیکتاتوری و خود سانسوری بیشتر دخیل باشد
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بله سلیقه در موسیقی فراگیرتر از کتاب است جوانان از کتاب به دور شدند شاید اگر کتاب خوان داستاتهای ایرانی بودند نویسندهها را هدایت میکردند به همین دلیل کتابهای ترجمه شده با کتابهای نوشته شده، بسیار متفاوت هستند. دسترسی به موسیقی از کتاب سادهتر است کتاب متولیان زیادی دارد بیشتر این متولیان سن بالایی دارند و هنوز در گذشته سیر میکنند آموزش دهندهها همینها هستند جوانان علاقمندند به کلاس آقای مستور بروند و روش استاد شاگردی آنها را به دنبال استاد میبرد. حق با شما است جوانان عوض شدند ولی پایه ادبیات و نتیجه آن که فیلمهای سینمایی است هنوز همین است ...
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ یعنی به نظر شما نویسنده باید همراه با نوشتن مشکل برای آن مشکل راه حل هم نشان دهد؟ و اینکه همیشه تاکید میشود به اینکه نگو بلکه نشان بده صرفا نتیجهی آموزش هایست که بر اساس سلیقه تربیت شده و آموزش داده میشود که به راه حل یک مشکل فکر نشود و …
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ بی دانشی برای راه حل دست کم نگیرد درد را نویسنده حساس حس میکند و وی کاغذ میآورد ولی وقتی داستان تمام میشود درد باقی میماند چون ما در ادبیات داستان نویسی امان بسیار درگیر واژهها هستیم و بیان احساس نه بکار گیری علوم انسانی. نویسندهای که واژههای احساسی و توصیفی بیشتری بکار ببرد طبق سلیقه آموزش داده شده، در بازار موفقتر است
ماتیکانداستان ۰۸:۴۵ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ این مشی جواب بطور کلاسیکی ارضا کننده است. سوالی صریح و جوابی صریح منو یاد همه پرسیه جمهوری اسلامی میندازه. با جواب آری یا نه. تو این گروه تعدادی نویسندهی آینده و داستان خوان فعلی وجود دارن و آیا عجیب نیست که اونها وارد این گفتگو نمیشن. البته جواب کلاسیکی هم برای این وضع وجود داره. عدم … و …. ولی داستان نویسها میدونن که اگر از دغدغه مخاطب حرف بزنیم اونو با خودمون همراه میکنیم. پس چرا این بحثها تا همین حد هم عمل نمیکنن؟. آیا دلیلش این نیست که ما حرف دیگهای نداریم. و در زمان حال جامعه زندگی نمیکنیم. ...