این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


«یادداشتی درباره واژه» آگاهی «:

✍سیاوش طلایی زاده …واژه» آگاهی «در طول تاریخ ما همیشه به عنوان یک ارزش نه تنها از دهان کنشگران سیاسی و روشنفکران بلکه از سوی اصحاب قدرت و حاکمان نیز شنیده شده است. تا آنجا که تقریبا همه سیاسیون در کنار واژه هایی چون» آزادی «و» مردمی «بودن، خود را نماینده» آگاهی «نیز دانسته‌اند. اساسا ما هیچ یک از این دالها را بدون در نظر گرفتن بافت بیان و سوژه‌ای که آنها را بر زبان میراند نمیتوانیم معنا کنیم. به عبارت دیگر هیچ معنایی خارج از اراده گوینده این دالها به عنوان کسی که ادعای نمایندگی آنها را دارد وجود ندارد. به عنوان نمونه هنگامی که مخالفین سیاسی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ از آگاهی سخن میگفتند بر تقابل آن با تن تأکید داشتند. آگاهی در این معنا با فراتر رفتن از مطالبات زندگی روزمره و حتی ایستادگی در برابر آن تعریف میشود.» آدم آگاه «کسی است که حیاتش محدود به» خور و خواب و شهوت «نیست و چه بسا در راه آگاهیش بر آنها چشم بپوشد. در اینجا» آگاهی «کلیدواژه» مبارزه «است و» میل «کلیدواژه» زندگی «. آگاهی در برابر میل و مبارزه در برابر زندگی-شکم. بنابراین مبارزه سیاسی برای مخالفین آن زمان با روگردانی کامل از زندگی و ...
  • گزارش تخلف

«چیز زیادی واقعی»:. ✍ سیاوش طلایی زاده …. 🔶۱

درس مهم «زندگی زیباست» بنینی این است که وقتی در مواجهه با فاجعه‌ای چون هولوکاست به دنبال ترسیم تصویری «واقعی» از آنیم به چیزی بیش از خود فاجعه میرسیم. به «چیز زیادی واقعی» که صرفا موجب اشمئزاز و دلزدگی مخاطب و روگردانی او میشود. گویی در این رویارویی مستقیم، چشممان به چشمان مدوسا دوخته میشود و تبدیل به سنگ میشویم، پس باید نگاهی زیرچشمی ودزدانه به ماجرا داشته باشیم تا بتوانیم فاجعه را تاب آوریم و صحنه را ترک نکنیم. کمدی همیشه با حفظ این فاصله ممکن میشود. چاپلین را به خاطر آورید که ماندگارترین طنازیهایش در مدیوم شات یا لانگ شات گرفته شده و نه در کلوزآپ: صحنه صبحانه خوردن در «عصر مدرن»، مسابقه مشت زنی یا رقصیدن در مهمانی در «روشناییهای شهر» و …. و خود سیمای ولگرد که ناگهان در صحنه ظاهر میشود و همچون لکه‌ای اقتدار دیگری بزرگ را به سخره میگیرد. دقیقا به دلیل همین فاصله گیری است که در کمدی نه با شخصیتهای چند لایه که با تیپ روبروییم. ولگرد، دائم الخمر، اشرافی و …. نزدیک شدن به شخصیتها و عریان کردن تعارضها و پیچیدگیهای روانی و نمایش ذات خودتخریبگرانه میل (ژوئیسانس، غریزه مرگ) به کار کمدی نمی‌آی ...
  • گزارش تخلف

«نگاهی به صحبت‌های اخیر سعید حجاریان»

✍ محمدزمان زمانی …گویا هر چه شکاف در «دیگری بزرگ» اصلاح طلبان عمیقتر میشود توسل آنها به منطق فتیشیستی و ایدیولوژیک نخ نماشان هم فزونی میگیرد. انگار میان انکار «روح زمانه» به معنای هگلی کلمه و این فتیشیسم همبستگی غیرقابل انکاری وجود دارد. اصلاح طلبان هنوز حرفهای بیست سال قبل را تکرار میکنند غافل از اینکه این حرفها دیگر تناسبی با اوضاع کنونی ندارد. البته مسلما در این کار منافعی برایشان هست و قضیه فقط به ساحت اندیشه مربوط نمیشود. برای همین هم هست که کسی مثل مصطفی تاجزاده دوره می‌افتد و همچنان درباره ۱۸ تیر و کوی دانشگاه مناظره میکند، محسن آرمین هنوز دارد درباره سعید مرتضوی و نقش اش در قتل زهرا کاظمی، و صد البته همه آنها هنوز درباره احمدی نژاد. سعید حجاریان در سخنانش دوباره کلیشه‌های ضد طبقات پایینی جامعه را بازتولید میکند، همان کلیشه هایی که اصلاح-اعتدال گرایان چند سال اخیر با توسل به آن آرای طبقه متوسط را از آن خود کردند. در این میان بارزتر از همه کلیشه «وندالیستی» ای است که ایشان به طبقه کارگر متضرر از سیاستهای اقتصادی دوستان حکومتی خود جناب حجاریان میزنند. در اینکه این کلیشه یک کلیشه ک ...
  • گزارش تخلف

✍حسام محمدی …

همه ما معمولا با این پرسش اساسی و بنیادین وارد دوران میانسالی می‌شویم، که چرا هیچ خبری از آن چالش و دستاورد درخشانی را که انتظارش را می‌کشیدیم، در زندگی ما نیست؟ چگونه می‌توان زندگی را اینگونه معمولی و عاری از هرگونه جولانی به پایان رسانید؟ پس آن دریای متلاطمی که قرار بود یک روز دل به او بسپاریم و به جنگ با موج‌هایش برخیزیم، کجاست؟ توفان زندگی ما در کدامین لحظه از این هستی بی‌فروغ، چنین آرام گرفت که بی‌رحمانه ما را تا قعر گودال سکون عقب راند. براستی عظمت زندگی ما کجاست؟. سانتیاگو را خاطرتان هست، همان پیرمرد مفلوکی که هر روزه رهسپار دریا می‌شد و صید نه چندان چشمگیری از آن خود می‌کرد، همان پیرمردی که تسلیم دشواری زندگی شده بود و دریا هر روزه او را درمانده‌تر از همیشه در خود جای می‌داد. یک روز پیرمرد در آرزوی بزرگترین صیدش دل به دریای مواج زد و پس از آن کارزار شگرف در هشتادوپنجمین روز، بزرگترین صید زندگی‌اش را به چنگ ‌آورد. قهرمان همینگوی، اکنون بزرگترین سهمش را از زندگی گرفته بود، ماهی غول‌پیکیری که می‌توانست تعبیری بر عظمت زندگی برای او باشد. این قهرمان شکست‌ناپذیر، همان پیرمرد سلحشوری ...
  • گزارش تخلف

🔶این همانا دیدگاه ریشه‌ای لاکان درباره مفاهیم جمع، واقعیت و عینیت اجتماعی است

همه‌ی این سرابها که تخیل اجتماعی را تسخیر می‌کنند و راهنمای پراکسیس سیاسی اند دچار فقدانند؛ فقدانی که درقلب دیالکتیک سوبژکتیو و ابژکتیو، فرد و جمع، به صورت دیالکتیک امتناع پدیدار می‌شود. «ذهنی انگاری» و «عینی انگاری» نمود‌های متقارن میل به تمامیت اند. امری که در نهایت محال است. فرد از رهگذر همان نگاری با موضوعات جمعی در پی هویت سوبژکتیو قدرتمندی است، اما فقدان در ساحت عینی به معنای آن است که هرگونه همان انگاری صرفا فقدان را در سوژه بازتولید می‌کند و قادر به تولید تمامیت واقعی و گمشده سوژه فردی نیست. لاکان در سمینار انتقال، چنین استدلال می‌کند که ساحت فردی و ساحت جمعی هر دو در اساس ساحتی واحد را تشکیل می‌دهند، یعنی هر آنچه در یک ساحت درست است در ساحت دیگر نیز صدق می‌کند، و این تشابه همانا به موجب فقدان است که هر دو قلمرو را علامت گذاری میکند و معادل آن امتناع بنیادی است که نشان می‌دهد هر دو قلمرو چیزی به جز سراب نیستند. فقدان در یکی [از این دو ساحت] به تنهایی فقدان نیست؛ باید هر دو فقدان را با هم در نظر گرفت- فقدان در سوژه و فقدان در دیگری بزرگ -تا از بی اثر شدن بینش‌های ریشه‌ی لاکان اج ...
  • گزارش تخلف

🔶این فرضیه عجیب و در عین حال ساده چکیده‌ی شیوه قرائت لاکان از فروید است

فروید سه اصطلاح متمایز را [یکجا] برای تشریح عاملی به کار می‌برد که سوژه را وا می‌دارد که به شکلی اخلاقی عمل کند: او از «خود» آرمانی، آرمان- «خود» و ابرخود سخن می‌گوید. او اغلب این سه اصطلاح را با هم یکسان می‌شمرد: او بیشتر از اصطلاح Ichideal oder Idealich (آرمان- «خود» یا خود آرمانی) استفاده می‌کند و عنوان فصل سوم رساله‌اش «خود» و «آن»، «خود» و «ابرخود» (آرمان- «خود») است. لاکان تمایزی دقیق میان این سه اصطلاح برقرار می‌سازد: «خود» آرمانی معادلی برای تصویر آرمانی شده‌ی سوژه از خویش است (طریقی که کاش آنگونه می‌بودم، کاش دیگران بودند که به من نگاه می‌کردند)؛ آرمان- «خود» عاملی است که تلاش من معطوف به تحت تاثیر قرار دادن نگاه او با تصویر «خود» است، همان دیگری بزرگ است که ناظر من است و وادارم می‌کند بهترین چیزم را فدا کنم، همان آرمانی که بر آنم دنبالش کنم و تحققش بخشم؛ و «ابرخود»، همین عامل در جنبه‌ی انتقام جو، سادیستی و مجازات کننده‌اش است. اصل ساختار دهنده و زیربنایی این سه اصطلاح آشکارا سه گانه‌ی لاکانی خیالی- نمادین- واقعی است: «خود» آرمانی امری خیالی است، همان چیزی که لاکان «دیگری کوچک ...
  • گزارش تخلف

🔶آدمی سوژه‌ی یک تقدیر ویژه است، تقدیری که انتخاب او نیست، اما هر چند در آغاز عرضی و حادث به نظر می‌آید، آدمی به هر حال باید از آن

سرکوب نخستین، از یک لحاظ، تاس انداختن در آغاز جهان آدمی است، عملی که شکاف ایجاد می‌کند و ساختار را به جریان می‌اندازد. فرد باید با آن شیر یا خط تصادفی- پیکربندی ویژه‌ی میل والدین خود، دست به گریبان و به نحوی به سوژه خود تبدیل شود. «Wo Es,soll Ich werden» من باید آنجا که زمانی تحت سلطه نیروهای بیگانه- دیگری در نقش زبان و دیگری در نقش میل- بود به عرصه‌ی وجود درآیم. من باید از آن غیریت سوژه پردازی کنم. به این دلیل است که می‌توانیم بگوییم سوژه‌ی لاکانی ظاهرا بر اساس این حکم پربسامد فرویدی در کار لاکان انگیزشی اخلاقی دارد. حکم فروید ذاتا ناساز نماست، در ظاهر به ما دستور می‌دهد من را سر جای خود در علت قرار دهیم به علت خود تبدیل شویم اما لاکان به جای رفع این ناسازه می‌کوشد درباره جریان نهفته در این ناسازه نظریه‌پردازی و شیوه هایی در القای آن پیدا کند. من پیشاپیش در ناخودآگاه نیست چه بسا هرجا باشد و آن را مسلم فرض شود، اما باید ساخته شود تا نمایان شود. چه بسا از یک لحاظ همیشه آنجا بوده است، اما وظیفه اساسی بالینی این است که آن را آنجا که بوده است نمایان کند …بروس فینک؛ سوژه‌ی لاکانی، بین زبان ...
  • گزارش تخلف

✅پرسش «فابین تاربی» از آلن بدیو:. بعضی‌ها در تحلیل سیاسی روزگار ما اهمیتی پایه‌ای به مذهب می‌دهند

البته اغلب این خصوص اسلام است که مورد نظر است. یاد یکی از حرف‌های لنین راجع به هنر می‌افتم که در آن می‌گوید در دوره‌های انفعال سیاسی، هنر در بهترین حالت ترکیبی است از عرفان و پورنوگرافی. آیا می‌شود این را تعمیم داد؟ آیا عصر ما بین عرفان و پورنوگرافی مردد است؟. ✅ آلن بدیو:. موضع من در باب مذهب اصلا آن چیزی نیست که این روزها غالب است، که می‌گوید پرسش مذهب دوباره پرسش بسیار مهمی شده است و ما به عصر بزرگ اختلافات مذهبی و جنگ میان تمدن‌ها برگشته‌ایم. من به سهم خودم در مورد این پرسش یک نیچه‌ای محضم. من حقیقتا بر این باورم که خدا مرده است. اگر مرده است، پس مرده است. ...
  • گزارش تخلف

نوشته شهریار وقفی پور درباره درسگفتار «انقلاب فرویدی: چرا نمی‌خواهیم چیزی از آن بدانیم؟

مروری بر سمینارهای اول و دوم ژاک لاکان». امروزه دیگر ممکن نیست فروید را بدون لاکان خواند؛ نه به این دلیل که فروید نیاز به اصلاح داشته باشد، بلکه از آن رو که فروید به دلیل در اختیار نداشتن ابزار مفهومی و نظری (زبان‌شناسی مدرن و انسان‌شناسی ساختارگرا) قادر به توضیح دقیق یافته‌هایش نبود و گاه مجبور می‌شد برای رهایی از این بن‌بست، به علم (زیست‌شناسی یا ترمودینامیک) متوسل شود و نتیجه‌ی کار، تقلیل‌گرایی‌یی بود که در آثار فروید گهگاه بدان برمی‌خوریم و عمده مراکز حمله‌ی برخی منتقدان روان‌کاوی نیز چنین نقاطی را شامل می‌شود. ژاک لاکان نیز بدوا کار خود به عنوان روان‌کاو فرویدی را با شعار «بازگشت به فروید» آغاز کرد و شروع سمینارهایش در سال ۱۹۵۲ نیز با همین هدف بوده است و قرار بر قرائت یک یا دو متن نظری فروید برای هر سال-سمینار بوده است. سمینار اول با عنوان مقالات فروید در باب تکنیک روان‌کاوی، به برخی گزارش‌های موردی فروید می‌پردازد که در این میان، در یکی از جلسات، ژان ایپولیت، هگل‌شناس معروف، در مورد مقاله‌ی «در باب نفی» فروید، سخنرانی‌یی ارائه می‌کند که خود لاکان نیز در باب سخنرانی ایپولیت، موارد ...
  • گزارش تخلف

«نگاهی به تحلیل اسلاوی ژیژک از جنبش جلیقه زردها». ✍ محمدزمان زمانی. …

تحلیل ژیژک در زمانه کنونی که از بد و بیراه گفتن‌های آنارشیستی به ساختار حزب- دولت اشباع شده، بار دیگر نشانگر بازگشتی به سنت لنینیستی سیاست است، سنتی که بر لزوم رهبری آگاه برای هدایت مبارزات تاکید میکند. سوسیالیسم بوروکراتیک نام دیگریست برای دیکتاتوری پرولتاریا در زمانه ما که نیاز به وجودش بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. ژیژک در این نکته محق است که جنبش جلیقه زردها از نداشتن مطالبات منسجم رنج می‌برد. علاوه بر این، تکثر ریزوماتیک این جنبش خود نیز مشکل دیگری است که به تناقضات آن می‌افزاید. قابلیت یک جنبش برای پوشش انواع و اقسام مطالبات از راست افراطی گرفته تا چپ رادیکال نه تنها حسن آن جنبش محسوب نمی‌شود بلکه عیب بزرگ آن نیز است. این تکثر فقط باعث میشود مطالبات در سطح «قدر مشترک» مطالبات این جنبشها باقی بماند و از آن فراتر نرود. مهم نیست جلیقه زردها چقدر و چگونه همچنان خیابانها را در تصرف داشته باشند. از همین اینک آینده آن قابل پیشبینی است: جذب و ادغام اش در ساختار پارلمانتاریستی و پوپولیستی و رفرمیستی بدون هیچگونه تغییر رادیکال و اساسی. جنبش جلیقه زردها فقط یک «سمپتوم» است و نه هرگز یک ...
  • گزارش تخلف

📓 فرهنگ مقدماتی اصطلاحات لکانی. 🖊 دیلن اونز

➖➖➖➖➖. ●میل desire. میل رابطه با یک ابژه نیست بلکه رابطه با یک فقدان است. از دیدگاه لکان سوژه از جای دیگری بزرگ است که میل می‌ورزد. به عبارت دیگر سوژه از نگاه دیگری میل می‌ورزد. در نتیجه ابژه‌ی میل یک فرد اساسا ابژه‌ای است که فردی دیگر به ان میل دارد …. آنچه یک ابژه را قابل میل ورزیدن می‌سازد، کیفیت ذاتی و درونی آن به خودی خود نیست، بلکه صرفا این واقعیت است که فرد دیگری به ان ابژه میل دارد …. این ویژگی عام میل به طور خاص در هیستری مشهود است، هیستریک کسی است که میل فرد دیگری را متقبل شده و ان را به میل خود بدل می‌سازد …. بنابراین انچه در روانکاوی یک هیستریک اهمیت دارد، نه یافتن ابژه‌ی میل او بلکه کشف مکانی است که او از انجا میل می‌ورزد (سوژه‌ای که هیستریک با او همانندسازی کرده است.) …. ...
  • گزارش تخلف

🔶از دید لاکان «ساحت خیر دیوار سترگی در برابر مسیر میل ما بر می‌افرازد … اولین مانعی که باید با آن مواجه شویم» سوال محوری لاکان این

همین سوال محوری است که استدلال لاکان را در اخلاق روانکاوی هدایت می‌کند. آنچه فراسوی مفهوم پردازی‌های پی در پی از خیر، فراسوی روش‌های تفکر سنتی اخلاقی قرار دارد، ناکامی فرجامین آنها، ناتوانی آنها برای تسلط بر امتناع بنیادی و فقدان بنیادینی است که تجربه بشری حول آن سازمان یافته است. در واقع این امتناع، گونه‌ای علیت ساختاری را در تاریخ تفکر اخلاقی اعمال میکند. وجه تحمل ناپذیر آن به مساعی تفکر اخلاقی برای حذف آن می‌انجامد. اما این حذف خطر تبدیل شدن خیر به شر و تبدیل شدن آرمانشهر به خراب آباد را در پی دارد: «معلوم شد که دنیای خیر به لحاظ تاریخی دنیای شر است- که نه‌تنها با برگشت پذیری مشهور &aposکانت با ساد&apos بلکه با قتل‌های بی پایان تحت حکمرانی سیاست ورزی شادی مشخص شد» (Lacoue-Labarthe, ۱۹۹۷:۵۸). از سوی دیگر وجه فروکاست ناپذیر امتناع نشان‌دهنده محدودیت‌های تمامی این تلاش هاست و لاکان نام این امتناع را ساحت واقع می‌گذارد ساحت واقع در عمق اخلاق لاکانی روانکاوی قرار دارد …. ----------------------------------------. یانیس استاوراکاکیس؛ لاکان و امر سیاسی، فصل دموکراسی مبهم و اخلاق روانکاوی ص. ...
  • گزارش تخلف