من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii


ٔ آب صاف در گل و خار.. ز آب بی‌رنگ صد هزاران رنگ.. لاله و گل نگر در این گلزار

پا به راه طلب نه و از عشق. بهر این راه توشه‌ای بردار. شود آسان ز عشق کاری چند. که بود پیش عقل بس دشوار. یار گو بالغدو و الآصال. یار جو بالعشی والابکار. صد رهت لن ترانی ار گویند. بازمی‌دار دیده بر دیدار. تا به جایی رسی که می‌نرسد. ...
  • گزارش تخلف

آنتوان چخوف در سالهای پایانی عمر خود به دلیل ابتلا به بیماری سل در خانه‌ای که در یکی از شهرهای شبه جزیره «کریمه» به نام «یالتا» سا

به همین خاطر شاید خانه چخوف که بعدها به «کلبه سفید» معروف شد پس از اقامت او غالبا میزبان نویسندگان و هنرمندان بزرگ عصر بود.. در این میان گورکی و تولستوی شاید بزرگترین نام‎هایی بودند که برای ملاقات با چخوف چند هفته‌ای میهمان او بودند. تولستوی در سال ۱۹۰۱ همراه با ماکسیم گورکی و دخترش آلکساندرا به کریمه آمد و چند هفته کریمه اقامت کرد. ...
  • گزارش تخلف

عظیم روشنفکرانى که مى‌شناسم در جست‌وجوى چیزى نیستند و هیچ کارى نمى‌کنند و به درد کارى نمى‌خورند

همه‌شان بد تحصیل کرده‌اند، به طور جدى مطالعه نمى‌کنند، درباره‌ى علوم فقط پر حرفى مى‌کنند، از هنر هم کم سر در مى‌آورند. همه‌شان خودشان را مى‌گیرند و با قیافه‌ى جدى، گنده‌گویى و فلسفه‌بافى مى‌کنند؛ حال آن که پیش چشمشان کارگرها غذا ندارند و چهل نفرى در یک اتاق نامناسب مى‌خوابند، توى ساس و تعفن و گند و رطوبت و ناپاکى اخلاقى مى‌لولند …. پر واضح است که همه‌ى حرف‌هاى قشنگ‌مان فقط براى آن است که سر خودمان و دیگران شیره بمالیم!. آنتوان چخوف. کتاب: باغ آلبالو ...
  • گزارش تخلف

اثر ویل دورانت تاریخ تمدن، مجموعه کتابی ۱۱ جلدی است که با همکاری آریل دورانت، همسرش نوشته‌است

وی در این کتاب توانسته‌است با استفاده از آثار مورخان دیگراز هرودوت تا آرنولد توین‌بی که از ابتدای تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیسته‌اند، مکتب نوینی از تاریخ‌نگاری را بوجود آورد. این مجموعه ناتمام است. دورانت می‌خواست نگارش آن را تا تاریخ معاصر غرب (تا سال ۱۹۳۳) ادامه دهند اما با مرگ هر دو، مجموعه تاریخ تمدن فقط تا جلد یازدهم که اختصاص به دوران ناپلئون دارد پیش رفت …کتاب‌های یازده جلدی تاریخ تمدن عبارتند از:.۱- مشرق زمین، گاهواره تمدن.۲- یونان باستان.۳- قیصر و مسیح.۴- عصر ایمان.۵- رنسانس.۶- اصلاح دین.۷- آغاز عصر خرد.۸- عصر لویی.۹- عصر ولتر.۱۰- روسو و انقلاب.۱۱- عصر ناپلئون. در ۶ جلد نخست این مجموعه نام ویل دورانت به عنوان نویسنده آمده است و آریل دورانت، همسرش ویراستار است و در جلدهای بعدی هر دو نویسنده هستند. ...
  • گزارش تخلف

سیاست‌های شهری و اتخاذ تصمیمات کلان در مورد شهر نقش بسیار مهم و پر رنگ در زندگی روزانه هر شهروند دارد …در اکثر کشورهای توسعه یافته

اینکه در اکثر کلان شهرهای ایران هوایی برای تنفس وجود ندارد …اینکه ترافیک و آلودگی صوتی جز پذیرفته شده‌ای از زندگی مردم شده است. اینکه کودکان خیابانی و کارتن خواب‌ها مثل قارچ در حال رشد هستند. اینکه فاصله پایین و بالای شهرهایمان روز به روز در حال گسترش است. اینکه روز به روز کتاب فروشی‌ها و فرهنگ سراها در حال تغییر کاربری و تبدیل شدن به فست فود هستند …اینکه آتش نشانان ما هر روز جانشان کف دستشان است …اینکه بحران کم آبی و بی آبی روز به روز در حال گسترش است …و بسیاری مسائل از این قبیل، نتیجه بی تفاوتی ماست. بی تفاوتی ما به محیط زیست مان، به شهرمان، به سیاست گذاران شهریمان. در چنین شرایطی هر شخص اعمم از مطرب و خواننده کوچه بازی و کشتی گیر و زور گیر و گنده لات و وزنه بردار و آقا زاده و …. در خود این توان را احساس می‌کند که راهی شورای شهر شده و برای شهرداری و مسائل مهمی که با زندگی روزمره مان ارتباط دارد تصمیم گیری نماید. ...
  • گزارش تخلف

به نظر من این اصطلاح غربزدگی حاوی محتوای نادرستی است. غربی‌شدن با غربزدگی فرق می‌کند

غربزدگی مثل آفتاب‌زدگی است. وقتی آفتاب زیادی به سر کسی بتابد آفتاب‌زده و در حقیقت‌ بیمار می‌شود. پس غربزدگی یعنی بیمار غرب بودن. ولی اگر غرب‌شناس باشی و ویژگی‌های آن را به‌خوبی بشناسی، در حقیقت ذهنا غربی می‌شوی و مثل غربیان به تفکر انتقادی مجهز می‌شوی و با این شیوه مسائل را می‌سنجی. شایگان ...
  • گزارش تخلف

به همین گونه شعر می‌‌نویسم. مدادم را در دستم می‌‌گیرم. و می‌‌نویسم باران …

دیگر پروانه و باد. خود می‌ دانند پاییز است یا بهار. من تنها گاه‌ گاهی. خورشیدی از گوشه ‌ی چشمم. به جانب ‌شان می‌ فرستم. و اگر طوفانی برخیزد. و آب‌‌ها و برگ ‌های سیاه را با خود ببرد. با من نیست!. به همان ‌گونه که. ...
  • گزارش تخلف

برای من فیلمهای آندره تارکوفسکی پنجره‌ای مستقیم به جهان ماوراست، و «استاکر» او محبوبترین فیلم من است

اما به نظرم زیباترین صحنه در سراسر آثار تارکوفسکی نمای آخر فیلم نوستالگیاست. نوستالگیا تصویر انسان آواره و سرگشته‌ای است که راه «خانه» را می‌جوید، و در این سفر ادیسه وار رفته رفته با پرسش بنیادی‌تری روبرو می‌شود: اصلا «خانه» کجاست؟ تارکوفسکی پاسخ این پویه دردناک را در نمای آخر می‌دهد. آندری شعله لرزان شمع را مؤمنانه به مقصد می‌رساند، و جهان را با مرگ پوچ اما قدیس وارش «نجات» می‌دهد. جهانی که نجات می‌یابد، در واقع «خانه» گم شده است. او با مرگ آیینی اش از زمان می‌رهد، به کودکی بازمی گردد، و از آستانه خانه کودکی به «خانه» اصلی راه می‌یابد. و اینجاست که یکباره نمای آخر نمایان می‌شود: آندری به همراه سگ اش در کناره برکه آبی نشسته است، خانه روستایی دوران کودکی اش در پس زمینه است. نما آرام آرام باز می‌شود تا دریابیم که دیوارهای عظیم یک بنای باشکوه اما نیمه ویران خانه کودکی، مرد، سگ، و برکه آب را دربرگرفته است. باران باریدن می‌گیرد. ...
  • گزارش تخلف

شب تلویزیون «وصیت نامه‌ی اورفه» ی ژان کوکتو را نشان داد.. بزرگان! کجا رفته‌اید؟

کجایند روسلینی، کوکتو، رنوار، ویگو؟. شعر سینما از دست رفته است. فقط پول مطرح است. پول، پول و ترس.. همه می‌ترسند، فلینی می‌ترسد، آنتونیونی می‌ترسد. فقط یک نفر از هیچ چیز نمی‌ترسد. برسون … از دفتر خاطرات اندری تارکوفسکی / رم / ۱۹۸۰ ...
  • گزارش تخلف

سوال: آیا در آینه نمادگرایی وجود دارد؟. تارکوفسکی: خیر خود تصاویر نماد هستند

اما برخلاف نمادهای پذیرفته شده آنها را نمی‌توان رمز گشایی کرد. تصاویر لخته هایی از خود زندگی هستند. و حتی خود هنرمند، مولف، خالق هم دقیقا نمی‌داند اثری که آفریده دقیقا چه معنایی دارد چه رسد به مخاطب. شعر اندوه من تابناک است از پوشکین یک نماد نیست بلکه تصویر است. آدم با خواندن مرگ ایوان ایلیچ اثر تولستوی احساس می‌کند که گویی در پیچ و خم‌های روده کوچک گرفتار شده است و نمی‌تواند رها شود. چیزی که احساس می‌کند کاملا واقعی و عیان است بیماری هر چیز دیگر را محو می‌کند، حتی بر آنچه بر مرد بیمار می‌گوید اثر می‌گذارد. دیگر امور زندگی را محو و معدوم کرده است. در سالیان خیلی دور نویسندگان ژاپن قرون وسطی تفسیر نمادها در هنر را تقبیح می‌کردند. به نظرم کار کاملا درستی است! ...
  • گزارش تخلف

نگاهی به فیلم ایثار تارکفسکی. میان اساطیر دنیای کهن، اسطوره قربانی و پیشکش جایگاه ویژه یی دارد

بلایای طبیعی، مرگ و … نه در اثر روابط علی و معلولی مابین پدیده‌ها که زاده قهر و غضب خدای پدیدآورنده آنهاست. خدایی که برای فرونشاندن خشم و برگرداندن اوضاع به شرایط عادی باید تحفه یی در خور وی تقدیمش کرد. زمانی این اسطوره تبدیل به یک تراژدی می‌شود که تنها راه بازگرداندن صلح و آرامش به جهانیان ارزانی داشتن وجود انسانی باشد به یکی از ارباب انواع، تحت عنوان «قربانی» گاه نیز اتفاق می‌افتد که شخصی خود را زیر بار رسالتی عظیم حس می‌کند و با اقدام به انتحاری آگاهانه در پی نجات انسانها برمی آید و در واقع به نوعی «ایثار» دست می‌یازد. در تحلیل شرایط دنیای مدرن گاه به اسطوره‌های چندی از این دست برخورد می‌کنیم. از جمله می‌توان به آثار سینماگر مشهور «آندری تارکوفسکی» اشاره کرد. ردپای دغدغه عدول از قوانین طبیعت و ظهور آخرالزمان در کارهای او بویژه آخرین فیلمش «ایثار» دیده می‌شود. ایثار، داستان خانواده یی است که در جزیره یی دورافتاده ساکنند. لوکیشن این فیلم جزیره «گوتلند» در دریای بالتیک در میانه سوئد و شوروی است. جزیره یی آرام که حس زندگی و مرگ را توامان در انسان به وجود می‌آورد. ...
  • گزارش تخلف

ه هایی چو

ن طبیعت، عشق به مثابه عنصری ماورایی، رویا و کابوس به عنوان عناصری که قهرمان را در اتخاذ تصمیمش قاطع‌تر می‌کند، کودکی، جنون و امید و ایثار که با بیرون آمدن پرده «ستایش شاهان محبوس» اثر لئوناردو داوینچی از تاریکی آغاز می‌شود، بیان دیگری از مفهوم این نقاشی است: تولد مسیح و آغاز دورانی نوین. همراه با پرده لئوناردو در آغاز فیلم قسمتی از شاهکار یوهان سباستین باخ «انجیل به روایت متی قدیس» را می‌شنویم. صدای زنی که می‌خواند:. «مرا ببخش خدایا،. اشکهای تلخ اندوهم را ببین. به من نگاه کن که دل و چشم، هر دو، برای تو تلخ می‌گرید. ببخش خدایا». وصیتنامه آندری تارکوفسکی با این آواز شروع می‌شود، آواز از مرگ می‌گوید، اما مرگی که در پی آن زندگی خواهد آمد. دعوت همگان به باور به دنیای معنوی ایثار خود تارکوفسکی و واپسین رسالت او. ...
  • گزارش تخلف