کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۱۲:۲۸ ۱۳۹۷/۱۲/۰۷ نقد «اسلاوی ژیژک» بر فیلم تحسینشدۀ «روما» ساختۀ «آلفونسو کوارون» روما به دلیلهای کاملا اشتباه تحسین میشود. [ترجمۀ حسین عیدیزاده]. ⚠️ هشدار: احتمال لو رفتن داستان فیلم! … متن: …. اولین بار که «رم» را تماشا کردم حس تلخکامی به من دست داد: بله، بیشتر منتقدها حق دارند آن را بدون معطلی به عنوان یک کار کلاسیک تحسین کنند، اما این فکر رهایم نمیکند که این برداشت غالب به دلیل سوءبرداشتی ترسناک و تقریبا وقیح است و فیلم به دلیلهای کاملا اشتباهی تحسین میشود … …. ... کژ نگریستن ۱۶:۵۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ بیایید واژگان خود را تغییر دهیم و به جای واژههای تنش و نبود لذت از واژه میل استفاده کنیم … میل، تنش ناخوشایندی است که به دنبال یک هدف آرمانی یعنی دست یابی به لذت مطلق یا تخلیه کامل است. بنابراین، وضعیت عادی نظام ناخودآگاه با نارضایتی قابل تحمل میلی تعریف میشود که به طور کامل محقق نشده است …اما این ادعا که تنش روانی همواره به شکل دردناکی حضور دارد و نبود لذت حکمرانی میکند یا میل ما برآورده نمیشود همواره به معنای اتخاذ دیدگاهی بدبینانه درباره بشر نیست …به عکس، این نظر معادل آن است که بگوییم ما در سراسر حیات خود خوشبختانه در حالت فقدان قرار داریم. می گویم 《خوشبختانه》 زیرا این فقدان و شکاف آینده که میل مرا بر میانگیزد مترادف زندگی است …. … ... کژ نگریستن ۰۰:۲۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ 🔸اما آنتی ادبیات!!: 🔸. ✍جعفر بزرگ امین. نهی از ادبیات و نه نفی آن ترکیبی پارادکسیکال، نامالوف و نامتجانس و شاید هم نامعقول، ویرانگر و آنارشیستی از منظر شریف ادیبان و اساتید شیفته ادبیات و بدتر ازآن کمیک از دیدگاه فسیلوارههای ادبی که هنوز نوستالژیهای قرون چهارم، پنجم و. را مینشخوارند و هر نوع بدعت و تقدس زدایی و شالوده شکنی ادبی را کفر پنداشته و خصم دیرینهاند. آنتی ادبیات یعنی پیچیدن به بال قبای فردوسی (همچون شاملو)، سعدی و بهار (چون تقی رفعت)، نیما، حافظ، مولوی، خاقانی، نظامی، فضولی، شهریار، حمیدی شیرازی و … آنتی ادبیات یعنی: به نقد کشیدن اسطورهها، تابوها و بتهای ادبی، زدودن غبار از چهره گذشته. علیرغم اعتقاد و ارزش خاصی که به خیزشهای ساختارشکنانه وتقدس زداییهای ادبی درادبیات معاصر پارسی قائلم (اقدامات جسورانه استاد براهنی و بویژه علی عبدالرضایی و دیگر پسا هفتادیها) اما نکته جالب توجه اینکه این تئوریسینها و شاعران پارس فراآوانگارد با تمامی جسارت قابل تحسینشان نتوانستهاند دامنه این ساختارشکنی و تقدس زدایی ادبیشان را به حوزه اساطیری و آثارکلاسیک چون شاهنامه فردوسی، حافظ، و اساطیری چون رستم، آرش، و شخصیتهای تاریخی چون کوروش، انوشیروان، افشین و …. ... کژ نگریستن ۲۰:۱۵ ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ 🔸مقاومت , مقاومت روانکاو است🔸 ✍محمدرضا میرشاه علی …❗️نکته اولی که مایل به بیان آن هستم این میباشد که بایستی بدانیم که سمپتومهای بیمار الزاما مشکلات او نمیباشند. بسیاری از درمانگران برای ایجاد اتحاد درمانی سعی میکنند تا بیمار را از طریق روبرو کردن با سمپتوم هایش برای ادامه درمان و خواست تغییر با انگیزه کنند در صورتی که سمپتومهای او چیزی نیستند جز ارضاهای جانشینی. سمپتومها برای بیمار فراهم کننده ارضا هستند، شیوه خاصی از ارضا هستند و نه مانعی در مقابل آن. بیمار برای خلاص شدن از شر سمپتوم هایش مراجعه نمیکند بلکه برای تعمیر آنهاست که مراجعه میکند. بیمار زمانی مراجعه میکند که لیبیدو پژمرده و بیتوان گشته و فرد انگیزه هایش را از دست میدهد و به دلیل همین پژمردگی است که به نظر لکان نمیتوان خواست درمان و نیروی محرکه آنرا از مراجع انتظار داست و به همین دلیل نمیتوان بر خواست آگاهانه بیمار برای درمان و تغییر اعتماد کرد. چنین درخواست اصیلی برای تغییر وجود ندارد. اکثرا مراجعان از روانکاو خود انتظار دارند تا سمپتومهای ایشان را بازسازی کند و نه آنکه تغییرشان بدهد. درمان تا زمانی پیش میرود که روانکاو میل به شنیدن و مراجع چیزی برا ... کژ نگریستن ۱۲:۴۷ ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ 🔸آزادی و علت 🔸 …❗️هنگام سخن گفتن از دربرداشتههای فلسفی و، به طور کلیتر، اجتماعی روانکاوی و نظریه روانکاوانه، نمیتوان از این پرس آیا اصلا آزادی ربطی با روانکاوی لکانی دارد؟ در ظاهر، نمیتوان به این پرسش آری گفت، به نظر میرسد که روانکاوی چندان به کار این پنداره نیاید؛ افزون بر این، روانکاوی دقیقا در دل نظریه اش- در نقطهای که به برساخت سوژه مربوط میشود- نظریهی «انتخاب اجباری» را بر مینهد، نظریهای که خود را همچون مسخ عجیب و غریب آزادی بر میسازد. این انتخاب، که بنا به تعریف فرض میشود در بر دارنده نوعی آزادی باشد، دقیقا همانی است که از طریق آن سوژه چونان مطیع نظم نمادین و تعین یافته با آن سر بر میآورد. گذشته از این، ساختار این انتخاب اجباری (که لاکان با مثال مشهور «پول ات یا زندگی ات!» نشان میدهد) نه تنها بدین معناست که هیچ انتخابی در کار نیست، و این که در واقع فقط میتوانیم یکی از دو چیز را انتخاب کنیم یا هر دو را از دست بدهیم، بلکه مستلزم یک پیچ دیگر هم هست. حتی آنچه به اجبار انتخاب میکنیم ضرورتا از این انتخاب، کاهش یافته یا محدود شده بیرون میآید («زندگی بدون پول» یا، آنگونه که لاکان ضوابط این انتخاب را با بدیل «هستی یا معنا» بر مینهد: معنای سوژه در عرصهی نمادین دیگری، محروم از آنچه این معنا را به هستی ... کژ نگریستن ۱۰:۵۳ ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ ❗️ما به اصل مسئله نپرداختهایم پس شگفت زده نشوید اگر احساس میکنیم برای اولین بار قادر به بیان راستین مسئله امر مشترک هستیم. نه امر مشترکی که در هنگام تولد [سرمایه داری] با انباشت اولیه از ما جدا گردید- و با چه درد و رنجی! نه صرفا «ارزش مصرف» نیروی کار، بلکه انسجام جدید ارزش کار- [امری که] از طریق تجربه مبارزه و با تصرف مجدد و مشترک دانش چند برابر میشود. امر مشترک جدید. امر مشترکی که از تصرف خصوصی و تصرف عمومی فراتر میرود، و امروزه در مقام سوژهی مبارزه علیه قدرت هایی عمومی، که واقعا چیزی بیش از ابزار امر خصوصی نیستند، با قدم هایی بلند گام پیش میگذارد. امر مشترک علیه امر عمومی، امر مشترک نوعی مازاد است، قسمی توانمندی که نوع بشر برساخته است، و میتواند به برساختن آن در قالب حرکتی ادامه دهد که آن را از سلطه و استثمار خلاصی میبخشد. امر مشترک توأمان هم محیطی است که در آن گسستی رخ میدهد که ما آن را علیه قدرتی ساخت میبخشیم که بر ما مسلط است، و هم نتیجه این گسست است. در نتیجه، قسمی هستی شناسی فعلیت در آن لحظهای به وجود میآید که سوبژکتیوها خودشان را در امر مشترک تولید میکنند و برمی سازند- به تعبیر دقیقتر، در لحظه ... کژ نگریستن ۲۱:۵۳ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ ویدئویی کوتاه [دارای زیرنویس فارسی] با صدای «اسلاوی ژیژک» (۲۰۰۹) که در آن، از «جایگاه خیریه در سرمایهداری فرهنگی» میگوید مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 10:50, 53.6 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژنگریستن👇. کژ نگریستن ۲۱:۴۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸آیا زندگی همان چیزی است که میسازیدش؟ 🔸 تا به اینجای کار بیشتر معنا را مورد توجه قرار دادهایم، نه زندگی را. اما واژه زندگی نیز به اندازهی واژه معنا معضل آفرین است، و فهم علت آن هم چندان دشوار نیست. زیرا یقینا به این دلیل نمیتوانیم درباره معنای زندگی حرف بزنیم که چیزی به نام زندگی وجود ندارد. آیا همانطور که ویتگنشتاین میتوانست بگوید ما اسیر دستور زبان خود نشدهایم که میتواند واژهی «زندگی» را در حالت مفرد آن درست همانطور تولید کند که واژهی «گوجه فرنگی» را؟ شاید ما فقط به این دلیل واژهی «زندگی» را داریم که زبانمان ذاتا تجسم بخشنده است. به گفتهی ویتگنشتاین «جوهر به وسیله دستور زبان بیان میشود». چگونه میتوان همهی چیزهایی را که روی زمین زیر سر فصل زندگی بشر قرار میگیرند، از ولادت تا رقص قبقاب، در قالب یک معنای واحد گنجاند؟ آیا این کار دقیقا توهم آدم پارانوئیدی نیست که تصور میکند همه چیز در قالب یک کل به هم پیوند خوردهاند و هر چیزی به گونهای شوم طنین چیزی دیگر است؟ یا اگر ترجیح میدهید، آیا توهم فلسفه نیست، که فروید بدخواهانه آنرا نزدیکترین چیز به پارانویا میدانست؟ ... کژ نگریستن ۱۹:۰۱ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ ●ناخودآگاه.. بدین قرار چگونه میخواهیم نیرویى را بفهمیم که قواعد شعور متعارف را زیر پا مى گذارد؟ یک مثال مشهور ممکن است به روشن شدن موضوع کمک کند: شک نیست که من مى توانم بخواهم هم کیک را داشته باشم وهم آن را بخورم. ولى خودآگاه بودن بدین معناست که من میدانم بر آوردن یکى از این دو میل در حکم نفى و حذف آن میل دیگر است … ضمیر این تعارض را نمى شناسد دو میل ناخودآگاه به تملک مصرف تو أمان کیک مى توانند در کنار هم زندگى کنند و شادمان و بیخیال از مانع الجمع بودن بنیادى شان بی خبر باشند …در ساحت ناخودآگاهی من کیک خود را مى خورم و همچنان میخواهم آن را داشته باشم نه کیک دیگرى را که دقیقا همان کیک را همان که دیگر خوردهام.. کلید درک این ناعقلانى بودن سرسخت در دو بند پایانى این قطعه به ما داده مى شود فروید به ما میگوید ناخودآگاه نه میشناسد نه فقط تجربه استمرار زمان است که مارا قادر میسازد خوردن کیک رابه محال بودن داشتن آن ربط بدهیم:. آن چه من خوردهام به گذشته تعلق دارد دیگر مال من نیست که مالکش باشم. فقط توانایى درک و جذب. -اساسىترین تنبیهى که کودک از سر میگذراند -. به من میآموزد که آنچه نابود میشود دیگر نمى تواند وجود داشته باشد. همان طور که خود فروید بارها گوشزد میکند، تجربه به تعب ... کژ نگریستن ۱۸:۵۹ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ ●ناخودآگاه همچنان که از نامش بر مى آید دقیقا ان ناحیه از حیات ذهن است که خودآگاهی هیچ دسترسى حاضر و اماده اى بدان ندارد ناخوداگاه به خودى خود از دسترس توصیف ایجابى بیرون است.. جمله ى فروید این است که فرایند هاى ناخوداگاه《ویژگى هایى را بروز میدهند که در نظامى که بى فاصله بالاى ان جاى دارد دیده نمى شوند》. این جمله را مى توان بدین گونه باز گفت: فرایند هاى ناخوداگاه را نمى توان به تصرف زبان فرایند هاى خودآگاه درآورد. پیامد هاى این تنگاى زبانی در قطعه ى نقل شده در ابتداى این فصل کاملا مشهود است.. کتاب …. ... کژ نگریستن ۱۶:۳۱ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸تحلیل سیاسی از وضعیت موجود🔸 ✍ علی سروش کیا …🔸برابر گفتهی لنین، اکنون جامعهی ایران، میتواند آبستن انقلاب تصور شود. وجه غالب مردم، خواهان بقای نظام ج - ا به نظر نمیرسند، و نظام نیز در شکل وجه غالب، فاقد توانایی برای مدیریت بر جامعه میتواند محسوب شود (تعمدا در موضوع از مطلق کردن پرهیز میکنم و با عبارتی مانند، میتواند و به نظر میرسد، سعی در تخیف بر آوردها میکنم). و میتوان گفت این شرایط، نسبتا دیری است که دوام آورده. اگر تا این جا، چندان از صحت دور نشده باشیم، جای طرح این پرسش هست که چرا این وضعیت به انقلاب نینجامیده؟ در همین ابتدا، هویدا است که اساسا انتظار بردن وقوع انقلاب در جامعهی کنونی ایران، چقدر غریب و دور از ذهن مینماید. اگر نه همیشه، اما غالبا نمیتوان و درست هم نیست که به وضعیتهای دوگانهی این یا آن، قائل شد. مثل گفتهی بسیار شایع و جا افتاده و حتی قرین صحت، که یا سوسیالیسم یا بربریت. اگر چه استیوان مزاروش خود افق آینده را، یکی از این دو میبیند، اما به این هم قائل است که آینده، الزاما محدود به این دو، به مثابه امری محتوم نیست. آن چه قطعی به نظر میآید، این که نظام ج - ا، در مسیری رو به بن بست ... کژ نگریستن ۱۳:۵۰ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸مارکس در ایدئولوژی آلمانی مینویسد «آگاهی نیست که وجود اجتماعی را تعیین میکند بلکه وجود اجتماعی است که آگاهی را تعیین میکند» این ادعا تلهای است برای گیر انداختن آدمهای ناآگاه. وقتی آگاهی جزء لاینفک وجود اجتماعی است وجود اجتماعی چگونه میتواند آگاهی را تعیین کند؟ معناها، ارزشها، داوریها، نیتها، و تفسیرها جدا از فعالیت اجتماعی نیستند. از طرف دیگر، بدون اینها چنین فعالیتی وجود خارجی ندارد. اگر از جرو بحث عاشق و معشوق یک توصیف کاملا فیزیکی ارائه کنیم، توصیفی از جر و بحث عاشق معشوق ارائه نکردهایم. اعمال انسان پروژهاند، صور هدفمندی از عمل کردن که پیوندی برقرار میکنند میان وضع حاضر و هدفی فراتر از آن. و نمیتوان پروژههای بی معنا داشت، مگر اینکه منظور از «بی معنا» در اینجا «بیهوده» باشد. اینکه بعد از یک شب سخت در شهر با سر بروید توی شیشهای بزرگ از جهت بیمعناست ولی از جهتی هم نه. پس به چه معنا میگویند وجود اجتماعی بر آگاهی تسلط دارد؟ ... کژ نگریستن ۱۳:۱۰ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ باسلام گروه فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف دریک اقدام خداپسندانه ودرجهت گسترش عدالت آموزشی ۶ سال است که تصمیم گرفتهاند دروس دبیرستان رو تدریس وفیلم برداری کرده و رایگان دراختیاردانش آموزان سراسرکشورقراردهند. دانش آموزان میتوانندجلسات هر درس را دانلودکرده و درمنزل معلمی در کنار خودداشته باشند، همکاران عزیز، لطفا این امکان را به فرزندان خود و دیگران اطلاع دهید. لینک آن را در تمام گروهها منتشرکنید تا فرزندان این مرزوبوم از شر بسیاری از موسسات آموزشی خلاص شوند … وارد شوید لطفا به دانش آموزان کنکوری اطلاع دهید. ... کژ نگریستن ۰۰:۳۷ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸در تحلیل فرویدی، رویا به اصطلاح اوراق میشود. معنای نخستین خود را تماما از دست میدهد میتوان تصور کرد که رویا در صحنه تئاتر باز میشود؛ اینکه کنش [کلی] نمایشنامه گهگاه نامفهوم ولی تا اندازهای هم کاملا فهم پذیر باشد، یا دست کم به نظرمان فهم پذیر برسد. اکنون میتوان فرض کرد که این کنش به بخشهای کوچک تقسیم شود و هر بخش معنای کاملا متفاوت بیابد. میتوان چنین تصوری هم داشت: روی یک صفحهی کاغذی بزرگ، تصویری کشیده میشود و بعد کاغذ به گونهای تا میخورد که بخشهای نامربوط به هم در تصویر اصلی، علی الظاهر کنار هم قرار میگیرند و تصویر جدید با معنا یا بی معنایی به وجود میآید (این همان رویایی دیده شده خواهد بود و تصویر اول، >اندیشهی پنهان رویا<). اکنون میتوانم تصورش را بکنم کسی که تصویر از هم باز شده را میبیند: فریاد بزند: «بله، راهحل همین است، این همان چیزی است که در رویا دیدهام، ولی بدون شکافها و اعوجاجها». آن وقت درست همین به رسمیت شناختن [و تأیید] خواهد بود که راهحل را راه حل میکند. همان گونه که هنگام نوشتن، دنباله کلمهای میگردی و سپس میگویی: «خودش است، همین چیزی را که میخواستم، میگوید!». به رسمیت شناختن تو، مهر تایید بر پیدا شدگی کلمه میزند، یعنی همان کلمهای ... کژ نگریستن ۲۳:۲۱ ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ 🎬 نقد، فیلسوف جنجالی از نظام سرمایه داری و ایدئولوژیهای مسلط … …با زیرنویس فارسی.. کژنگریستن👇 مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 03:33, 30.8 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۲۰:۳۸ ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ ✍میترا کدیور. یکی دانش constitué و دیگری constituant (دانش ساخته شده و دانش سازنده) دانش ساخته شده هر آنچه را که در کتابها وجود دارد در بر میگیرد ولی کفایت نمیکند (مثلا اگر Standard Edition فروید را هم تماما از حفظ باشیم، باز هم هنوز کار را تمام نکردهایم). پس از دست یابی به دانش سازنده است که شخص آنالیست میشود. یعنی خود شخص حالا دانش را بسازد و اجازه دهد که در آنالیزان دانش ساخته شود و مانعی برای ساخته شدن دانش نباشد. با این همه، اینجا نیاز به توضیح یک جمله دیگر هست … «The authorization of an analyst can only come from himself.». یعنی «آنالیست فقط از خودش اجازه میگیرد». یعنی با وجود تمام نکاتی که گفته شد، موقعی که شخص به اشتیاق آنالیست دست پیدا کرد یک آنالیست است، و آن اشتیاق اوست که به او اجازه میدهد به عنوان یک آنالیست کار بکند. در نهایت باز هم اگر روند Passe و غیره هست، برای آن است که «End of Analysis» را ارزیابی کنند که عبارت است از دستیابی به اشتیاق روانکاو (یعنی اشتیاق «رسیدن (یا رساندن) به تفاوت مطلق»).. پس لکان با استناد به همین مطلب میگوید اجازه آنالیست را خودش صادر میکند. باز این نکته بدان معنا است که تا کسی به این مرحله نرسد آنالیست نمیشود حتی اگر ... کژ نگریستن ۱۶:۰۸ ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ ●دانش چیست؟. یکی تحت عنوان Connaissance (شناخت) و دیگری تحت عنوان «Savoir» (معرفت، دانستن) این دو مقوله به کلی و از اساس از هم جدا هستند. کونسانس مربوط به بعد تصویری (Ego) است، درحالی که Savoir مربوط به بعد سمبولیک (دانش ناخودآگاه) است. در روند روانکاوی صحبت از Savoir است. به همین دلیل چنین روند پیچیدهای برای دست یابی به دانش ناخودآگاه وجود دارد. در صورتی که «شناخت» (که عمدتا عبارت از شناخت Ego از خویش و دنیا و رابطه آن دو است)، همان دانش دانشگاهی (به معنای اعم کلمه) است. …پس دو نوع دانش متفاوت وجود دارد. Savoir (دانستن) یا دانش ناخودآگاه، دانشی است که سوژه از وجود آن بی اطلاع است (یعنی Ego از وجودش خبر ندارد). نه تنها از آن بی اطلاع است، بلکه اصلا نمیداند که چنین دانشی امکان وجود دارد. این دانش (دانستن) عبارت از ارتباط سوژه با بعد سمبولیک و خود این ارتباط است، و این همان «زنجیره دالها» است. ... کژ نگریستن ۲۱:۲۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ 🔸آنتی ادبیات طرحی نو در ادبیات آذربایجان🔸 ✍ جعفر بزرگ امین …🔸 «بیا تا گل بر افشانیم و میدر ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم». «آن که به دنیا آمده تا هیچ برهم نزند، نه لایق احترام است نه شایستهی شکیبایی» (رنه شار). «آنتی ادبیات سرپیچی بزرگی است از حرف شنوی و اطاعت محض ادبیات فسیل شده و فسیل واره هایی که سر سوزنی نافرمانی را بر نمیتابند.» صالح سجادی- غزلسرای معاصر آنتی ادبیات طرح نوئی است در ادبیات به رکود و رخوت گراییده آذربایجان که برای نخستین بار در جامعه ادبی آذربایجان و نیز ایران طرح و عنوان میشود. طرح چنین پدیده نوی ادبی (با عنوان شعر و ادبیات پساهفتادی از دو دهه قبل البته با تفاوتهایی آغاز شده بود) از طرف یک فعال ادبی شهرستانی آنهم از آذربایجان ترک زبان برای حرفه ایهای شعر و ادبیات آوانگارد جامعه ادبی پارس شاید تکراری، مضحک، و از سر تفنن به نظر برسد. اما در ادامه مقاله وقتی این تفاوتها برشمرده شد این سوء تفاهم منتفی خواهد شد) از طرفی چه اشکالی دارد. شاید همین ایده (و نه ادعا) جرقهای باشد برای حرفه ایهای جامعه ادبی پایتخت که از دل این طرح بکر جریان شعری و ادبی فرا آوانگاردی بیرون بکشند. طرح نوی ... کژ نگریستن ۱۶:۴۰ ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ جلوههای امر منفی در روانکاوی فرویدی و لاکان. سخنران:. جلسه ۴ بخش دوم Audio file ( 1:08:56, 63.1 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کانال کژنگریستن👇. کژ نگریستن ۱۶:۳۹ ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ جلوههای امر منفی در روانکاوی فرویدی و لاکان. سخنران:. جلسه ۴ بخش اول Audio file ( 1:01:00, 55.8 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کانال کژنگریستن👇. ‹ 10 11 12 13 14 15 16 ›
کژ نگریستن ۱۲:۲۸ ۱۳۹۷/۱۲/۰۷ نقد «اسلاوی ژیژک» بر فیلم تحسینشدۀ «روما» ساختۀ «آلفونسو کوارون» روما به دلیلهای کاملا اشتباه تحسین میشود. [ترجمۀ حسین عیدیزاده]. ⚠️ هشدار: احتمال لو رفتن داستان فیلم! … متن: …. اولین بار که «رم» را تماشا کردم حس تلخکامی به من دست داد: بله، بیشتر منتقدها حق دارند آن را بدون معطلی به عنوان یک کار کلاسیک تحسین کنند، اما این فکر رهایم نمیکند که این برداشت غالب به دلیل سوءبرداشتی ترسناک و تقریبا وقیح است و فیلم به دلیلهای کاملا اشتباهی تحسین میشود … …. ...
کژ نگریستن ۱۶:۵۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ بیایید واژگان خود را تغییر دهیم و به جای واژههای تنش و نبود لذت از واژه میل استفاده کنیم … میل، تنش ناخوشایندی است که به دنبال یک هدف آرمانی یعنی دست یابی به لذت مطلق یا تخلیه کامل است. بنابراین، وضعیت عادی نظام ناخودآگاه با نارضایتی قابل تحمل میلی تعریف میشود که به طور کامل محقق نشده است …اما این ادعا که تنش روانی همواره به شکل دردناکی حضور دارد و نبود لذت حکمرانی میکند یا میل ما برآورده نمیشود همواره به معنای اتخاذ دیدگاهی بدبینانه درباره بشر نیست …به عکس، این نظر معادل آن است که بگوییم ما در سراسر حیات خود خوشبختانه در حالت فقدان قرار داریم. می گویم 《خوشبختانه》 زیرا این فقدان و شکاف آینده که میل مرا بر میانگیزد مترادف زندگی است …. … ...
کژ نگریستن ۰۰:۲۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ 🔸اما آنتی ادبیات!!: 🔸. ✍جعفر بزرگ امین. نهی از ادبیات و نه نفی آن ترکیبی پارادکسیکال، نامالوف و نامتجانس و شاید هم نامعقول، ویرانگر و آنارشیستی از منظر شریف ادیبان و اساتید شیفته ادبیات و بدتر ازآن کمیک از دیدگاه فسیلوارههای ادبی که هنوز نوستالژیهای قرون چهارم، پنجم و. را مینشخوارند و هر نوع بدعت و تقدس زدایی و شالوده شکنی ادبی را کفر پنداشته و خصم دیرینهاند. آنتی ادبیات یعنی پیچیدن به بال قبای فردوسی (همچون شاملو)، سعدی و بهار (چون تقی رفعت)، نیما، حافظ، مولوی، خاقانی، نظامی، فضولی، شهریار، حمیدی شیرازی و … آنتی ادبیات یعنی: به نقد کشیدن اسطورهها، تابوها و بتهای ادبی، زدودن غبار از چهره گذشته. علیرغم اعتقاد و ارزش خاصی که به خیزشهای ساختارشکنانه وتقدس زداییهای ادبی درادبیات معاصر پارسی قائلم (اقدامات جسورانه استاد براهنی و بویژه علی عبدالرضایی و دیگر پسا هفتادیها) اما نکته جالب توجه اینکه این تئوریسینها و شاعران پارس فراآوانگارد با تمامی جسارت قابل تحسینشان نتوانستهاند دامنه این ساختارشکنی و تقدس زدایی ادبیشان را به حوزه اساطیری و آثارکلاسیک چون شاهنامه فردوسی، حافظ، و اساطیری چون رستم، آرش، و شخصیتهای تاریخی چون کوروش، انوشیروان، افشین و …. ...
کژ نگریستن ۲۰:۱۵ ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ 🔸مقاومت , مقاومت روانکاو است🔸 ✍محمدرضا میرشاه علی …❗️نکته اولی که مایل به بیان آن هستم این میباشد که بایستی بدانیم که سمپتومهای بیمار الزاما مشکلات او نمیباشند. بسیاری از درمانگران برای ایجاد اتحاد درمانی سعی میکنند تا بیمار را از طریق روبرو کردن با سمپتوم هایش برای ادامه درمان و خواست تغییر با انگیزه کنند در صورتی که سمپتومهای او چیزی نیستند جز ارضاهای جانشینی. سمپتومها برای بیمار فراهم کننده ارضا هستند، شیوه خاصی از ارضا هستند و نه مانعی در مقابل آن. بیمار برای خلاص شدن از شر سمپتوم هایش مراجعه نمیکند بلکه برای تعمیر آنهاست که مراجعه میکند. بیمار زمانی مراجعه میکند که لیبیدو پژمرده و بیتوان گشته و فرد انگیزه هایش را از دست میدهد و به دلیل همین پژمردگی است که به نظر لکان نمیتوان خواست درمان و نیروی محرکه آنرا از مراجع انتظار داست و به همین دلیل نمیتوان بر خواست آگاهانه بیمار برای درمان و تغییر اعتماد کرد. چنین درخواست اصیلی برای تغییر وجود ندارد. اکثرا مراجعان از روانکاو خود انتظار دارند تا سمپتومهای ایشان را بازسازی کند و نه آنکه تغییرشان بدهد. درمان تا زمانی پیش میرود که روانکاو میل به شنیدن و مراجع چیزی برا ...
کژ نگریستن ۱۲:۴۷ ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ 🔸آزادی و علت 🔸 …❗️هنگام سخن گفتن از دربرداشتههای فلسفی و، به طور کلیتر، اجتماعی روانکاوی و نظریه روانکاوانه، نمیتوان از این پرس آیا اصلا آزادی ربطی با روانکاوی لکانی دارد؟ در ظاهر، نمیتوان به این پرسش آری گفت، به نظر میرسد که روانکاوی چندان به کار این پنداره نیاید؛ افزون بر این، روانکاوی دقیقا در دل نظریه اش- در نقطهای که به برساخت سوژه مربوط میشود- نظریهی «انتخاب اجباری» را بر مینهد، نظریهای که خود را همچون مسخ عجیب و غریب آزادی بر میسازد. این انتخاب، که بنا به تعریف فرض میشود در بر دارنده نوعی آزادی باشد، دقیقا همانی است که از طریق آن سوژه چونان مطیع نظم نمادین و تعین یافته با آن سر بر میآورد. گذشته از این، ساختار این انتخاب اجباری (که لاکان با مثال مشهور «پول ات یا زندگی ات!» نشان میدهد) نه تنها بدین معناست که هیچ انتخابی در کار نیست، و این که در واقع فقط میتوانیم یکی از دو چیز را انتخاب کنیم یا هر دو را از دست بدهیم، بلکه مستلزم یک پیچ دیگر هم هست. حتی آنچه به اجبار انتخاب میکنیم ضرورتا از این انتخاب، کاهش یافته یا محدود شده بیرون میآید («زندگی بدون پول» یا، آنگونه که لاکان ضوابط این انتخاب را با بدیل «هستی یا معنا» بر مینهد: معنای سوژه در عرصهی نمادین دیگری، محروم از آنچه این معنا را به هستی ...
کژ نگریستن ۱۰:۵۳ ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ ❗️ما به اصل مسئله نپرداختهایم پس شگفت زده نشوید اگر احساس میکنیم برای اولین بار قادر به بیان راستین مسئله امر مشترک هستیم. نه امر مشترکی که در هنگام تولد [سرمایه داری] با انباشت اولیه از ما جدا گردید- و با چه درد و رنجی! نه صرفا «ارزش مصرف» نیروی کار، بلکه انسجام جدید ارزش کار- [امری که] از طریق تجربه مبارزه و با تصرف مجدد و مشترک دانش چند برابر میشود. امر مشترک جدید. امر مشترکی که از تصرف خصوصی و تصرف عمومی فراتر میرود، و امروزه در مقام سوژهی مبارزه علیه قدرت هایی عمومی، که واقعا چیزی بیش از ابزار امر خصوصی نیستند، با قدم هایی بلند گام پیش میگذارد. امر مشترک علیه امر عمومی، امر مشترک نوعی مازاد است، قسمی توانمندی که نوع بشر برساخته است، و میتواند به برساختن آن در قالب حرکتی ادامه دهد که آن را از سلطه و استثمار خلاصی میبخشد. امر مشترک توأمان هم محیطی است که در آن گسستی رخ میدهد که ما آن را علیه قدرتی ساخت میبخشیم که بر ما مسلط است، و هم نتیجه این گسست است. در نتیجه، قسمی هستی شناسی فعلیت در آن لحظهای به وجود میآید که سوبژکتیوها خودشان را در امر مشترک تولید میکنند و برمی سازند- به تعبیر دقیقتر، در لحظه ...
کژ نگریستن ۲۱:۵۳ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ ویدئویی کوتاه [دارای زیرنویس فارسی] با صدای «اسلاوی ژیژک» (۲۰۰۹) که در آن، از «جایگاه خیریه در سرمایهداری فرهنگی» میگوید مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 10:50, 53.6 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژنگریستن👇.
کژ نگریستن ۲۱:۴۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸آیا زندگی همان چیزی است که میسازیدش؟ 🔸 تا به اینجای کار بیشتر معنا را مورد توجه قرار دادهایم، نه زندگی را. اما واژه زندگی نیز به اندازهی واژه معنا معضل آفرین است، و فهم علت آن هم چندان دشوار نیست. زیرا یقینا به این دلیل نمیتوانیم درباره معنای زندگی حرف بزنیم که چیزی به نام زندگی وجود ندارد. آیا همانطور که ویتگنشتاین میتوانست بگوید ما اسیر دستور زبان خود نشدهایم که میتواند واژهی «زندگی» را در حالت مفرد آن درست همانطور تولید کند که واژهی «گوجه فرنگی» را؟ شاید ما فقط به این دلیل واژهی «زندگی» را داریم که زبانمان ذاتا تجسم بخشنده است. به گفتهی ویتگنشتاین «جوهر به وسیله دستور زبان بیان میشود». چگونه میتوان همهی چیزهایی را که روی زمین زیر سر فصل زندگی بشر قرار میگیرند، از ولادت تا رقص قبقاب، در قالب یک معنای واحد گنجاند؟ آیا این کار دقیقا توهم آدم پارانوئیدی نیست که تصور میکند همه چیز در قالب یک کل به هم پیوند خوردهاند و هر چیزی به گونهای شوم طنین چیزی دیگر است؟ یا اگر ترجیح میدهید، آیا توهم فلسفه نیست، که فروید بدخواهانه آنرا نزدیکترین چیز به پارانویا میدانست؟ ...
کژ نگریستن ۱۹:۰۱ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ ●ناخودآگاه.. بدین قرار چگونه میخواهیم نیرویى را بفهمیم که قواعد شعور متعارف را زیر پا مى گذارد؟ یک مثال مشهور ممکن است به روشن شدن موضوع کمک کند: شک نیست که من مى توانم بخواهم هم کیک را داشته باشم وهم آن را بخورم. ولى خودآگاه بودن بدین معناست که من میدانم بر آوردن یکى از این دو میل در حکم نفى و حذف آن میل دیگر است … ضمیر این تعارض را نمى شناسد دو میل ناخودآگاه به تملک مصرف تو أمان کیک مى توانند در کنار هم زندگى کنند و شادمان و بیخیال از مانع الجمع بودن بنیادى شان بی خبر باشند …در ساحت ناخودآگاهی من کیک خود را مى خورم و همچنان میخواهم آن را داشته باشم نه کیک دیگرى را که دقیقا همان کیک را همان که دیگر خوردهام.. کلید درک این ناعقلانى بودن سرسخت در دو بند پایانى این قطعه به ما داده مى شود فروید به ما میگوید ناخودآگاه نه میشناسد نه فقط تجربه استمرار زمان است که مارا قادر میسازد خوردن کیک رابه محال بودن داشتن آن ربط بدهیم:. آن چه من خوردهام به گذشته تعلق دارد دیگر مال من نیست که مالکش باشم. فقط توانایى درک و جذب. -اساسىترین تنبیهى که کودک از سر میگذراند -. به من میآموزد که آنچه نابود میشود دیگر نمى تواند وجود داشته باشد. همان طور که خود فروید بارها گوشزد میکند، تجربه به تعب ...
کژ نگریستن ۱۸:۵۹ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ ●ناخودآگاه همچنان که از نامش بر مى آید دقیقا ان ناحیه از حیات ذهن است که خودآگاهی هیچ دسترسى حاضر و اماده اى بدان ندارد ناخوداگاه به خودى خود از دسترس توصیف ایجابى بیرون است.. جمله ى فروید این است که فرایند هاى ناخوداگاه《ویژگى هایى را بروز میدهند که در نظامى که بى فاصله بالاى ان جاى دارد دیده نمى شوند》. این جمله را مى توان بدین گونه باز گفت: فرایند هاى ناخوداگاه را نمى توان به تصرف زبان فرایند هاى خودآگاه درآورد. پیامد هاى این تنگاى زبانی در قطعه ى نقل شده در ابتداى این فصل کاملا مشهود است.. کتاب …. ...
کژ نگریستن ۱۶:۳۱ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸تحلیل سیاسی از وضعیت موجود🔸 ✍ علی سروش کیا …🔸برابر گفتهی لنین، اکنون جامعهی ایران، میتواند آبستن انقلاب تصور شود. وجه غالب مردم، خواهان بقای نظام ج - ا به نظر نمیرسند، و نظام نیز در شکل وجه غالب، فاقد توانایی برای مدیریت بر جامعه میتواند محسوب شود (تعمدا در موضوع از مطلق کردن پرهیز میکنم و با عبارتی مانند، میتواند و به نظر میرسد، سعی در تخیف بر آوردها میکنم). و میتوان گفت این شرایط، نسبتا دیری است که دوام آورده. اگر تا این جا، چندان از صحت دور نشده باشیم، جای طرح این پرسش هست که چرا این وضعیت به انقلاب نینجامیده؟ در همین ابتدا، هویدا است که اساسا انتظار بردن وقوع انقلاب در جامعهی کنونی ایران، چقدر غریب و دور از ذهن مینماید. اگر نه همیشه، اما غالبا نمیتوان و درست هم نیست که به وضعیتهای دوگانهی این یا آن، قائل شد. مثل گفتهی بسیار شایع و جا افتاده و حتی قرین صحت، که یا سوسیالیسم یا بربریت. اگر چه استیوان مزاروش خود افق آینده را، یکی از این دو میبیند، اما به این هم قائل است که آینده، الزاما محدود به این دو، به مثابه امری محتوم نیست. آن چه قطعی به نظر میآید، این که نظام ج - ا، در مسیری رو به بن بست ...
کژ نگریستن ۱۳:۵۰ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸مارکس در ایدئولوژی آلمانی مینویسد «آگاهی نیست که وجود اجتماعی را تعیین میکند بلکه وجود اجتماعی است که آگاهی را تعیین میکند» این ادعا تلهای است برای گیر انداختن آدمهای ناآگاه. وقتی آگاهی جزء لاینفک وجود اجتماعی است وجود اجتماعی چگونه میتواند آگاهی را تعیین کند؟ معناها، ارزشها، داوریها، نیتها، و تفسیرها جدا از فعالیت اجتماعی نیستند. از طرف دیگر، بدون اینها چنین فعالیتی وجود خارجی ندارد. اگر از جرو بحث عاشق و معشوق یک توصیف کاملا فیزیکی ارائه کنیم، توصیفی از جر و بحث عاشق معشوق ارائه نکردهایم. اعمال انسان پروژهاند، صور هدفمندی از عمل کردن که پیوندی برقرار میکنند میان وضع حاضر و هدفی فراتر از آن. و نمیتوان پروژههای بی معنا داشت، مگر اینکه منظور از «بی معنا» در اینجا «بیهوده» باشد. اینکه بعد از یک شب سخت در شهر با سر بروید توی شیشهای بزرگ از جهت بیمعناست ولی از جهتی هم نه. پس به چه معنا میگویند وجود اجتماعی بر آگاهی تسلط دارد؟ ...
کژ نگریستن ۱۳:۱۰ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ باسلام گروه فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف دریک اقدام خداپسندانه ودرجهت گسترش عدالت آموزشی ۶ سال است که تصمیم گرفتهاند دروس دبیرستان رو تدریس وفیلم برداری کرده و رایگان دراختیاردانش آموزان سراسرکشورقراردهند. دانش آموزان میتوانندجلسات هر درس را دانلودکرده و درمنزل معلمی در کنار خودداشته باشند، همکاران عزیز، لطفا این امکان را به فرزندان خود و دیگران اطلاع دهید. لینک آن را در تمام گروهها منتشرکنید تا فرزندان این مرزوبوم از شر بسیاری از موسسات آموزشی خلاص شوند … وارد شوید لطفا به دانش آموزان کنکوری اطلاع دهید. ...
کژ نگریستن ۰۰:۳۷ ۱۳۹۷/۱۲/۰۴ 🔸در تحلیل فرویدی، رویا به اصطلاح اوراق میشود. معنای نخستین خود را تماما از دست میدهد میتوان تصور کرد که رویا در صحنه تئاتر باز میشود؛ اینکه کنش [کلی] نمایشنامه گهگاه نامفهوم ولی تا اندازهای هم کاملا فهم پذیر باشد، یا دست کم به نظرمان فهم پذیر برسد. اکنون میتوان فرض کرد که این کنش به بخشهای کوچک تقسیم شود و هر بخش معنای کاملا متفاوت بیابد. میتوان چنین تصوری هم داشت: روی یک صفحهی کاغذی بزرگ، تصویری کشیده میشود و بعد کاغذ به گونهای تا میخورد که بخشهای نامربوط به هم در تصویر اصلی، علی الظاهر کنار هم قرار میگیرند و تصویر جدید با معنا یا بی معنایی به وجود میآید (این همان رویایی دیده شده خواهد بود و تصویر اول، >اندیشهی پنهان رویا<). اکنون میتوانم تصورش را بکنم کسی که تصویر از هم باز شده را میبیند: فریاد بزند: «بله، راهحل همین است، این همان چیزی است که در رویا دیدهام، ولی بدون شکافها و اعوجاجها». آن وقت درست همین به رسمیت شناختن [و تأیید] خواهد بود که راهحل را راه حل میکند. همان گونه که هنگام نوشتن، دنباله کلمهای میگردی و سپس میگویی: «خودش است، همین چیزی را که میخواستم، میگوید!». به رسمیت شناختن تو، مهر تایید بر پیدا شدگی کلمه میزند، یعنی همان کلمهای ...
کژ نگریستن ۲۳:۲۱ ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ 🎬 نقد، فیلسوف جنجالی از نظام سرمایه داری و ایدئولوژیهای مسلط … …با زیرنویس فارسی.. کژنگریستن👇 مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 03:33, 30.8 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۲۰:۳۸ ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ ✍میترا کدیور. یکی دانش constitué و دیگری constituant (دانش ساخته شده و دانش سازنده) دانش ساخته شده هر آنچه را که در کتابها وجود دارد در بر میگیرد ولی کفایت نمیکند (مثلا اگر Standard Edition فروید را هم تماما از حفظ باشیم، باز هم هنوز کار را تمام نکردهایم). پس از دست یابی به دانش سازنده است که شخص آنالیست میشود. یعنی خود شخص حالا دانش را بسازد و اجازه دهد که در آنالیزان دانش ساخته شود و مانعی برای ساخته شدن دانش نباشد. با این همه، اینجا نیاز به توضیح یک جمله دیگر هست … «The authorization of an analyst can only come from himself.». یعنی «آنالیست فقط از خودش اجازه میگیرد». یعنی با وجود تمام نکاتی که گفته شد، موقعی که شخص به اشتیاق آنالیست دست پیدا کرد یک آنالیست است، و آن اشتیاق اوست که به او اجازه میدهد به عنوان یک آنالیست کار بکند. در نهایت باز هم اگر روند Passe و غیره هست، برای آن است که «End of Analysis» را ارزیابی کنند که عبارت است از دستیابی به اشتیاق روانکاو (یعنی اشتیاق «رسیدن (یا رساندن) به تفاوت مطلق»).. پس لکان با استناد به همین مطلب میگوید اجازه آنالیست را خودش صادر میکند. باز این نکته بدان معنا است که تا کسی به این مرحله نرسد آنالیست نمیشود حتی اگر ...
کژ نگریستن ۱۶:۰۸ ۱۳۹۷/۱۲/۰۳ ●دانش چیست؟. یکی تحت عنوان Connaissance (شناخت) و دیگری تحت عنوان «Savoir» (معرفت، دانستن) این دو مقوله به کلی و از اساس از هم جدا هستند. کونسانس مربوط به بعد تصویری (Ego) است، درحالی که Savoir مربوط به بعد سمبولیک (دانش ناخودآگاه) است. در روند روانکاوی صحبت از Savoir است. به همین دلیل چنین روند پیچیدهای برای دست یابی به دانش ناخودآگاه وجود دارد. در صورتی که «شناخت» (که عمدتا عبارت از شناخت Ego از خویش و دنیا و رابطه آن دو است)، همان دانش دانشگاهی (به معنای اعم کلمه) است. …پس دو نوع دانش متفاوت وجود دارد. Savoir (دانستن) یا دانش ناخودآگاه، دانشی است که سوژه از وجود آن بی اطلاع است (یعنی Ego از وجودش خبر ندارد). نه تنها از آن بی اطلاع است، بلکه اصلا نمیداند که چنین دانشی امکان وجود دارد. این دانش (دانستن) عبارت از ارتباط سوژه با بعد سمبولیک و خود این ارتباط است، و این همان «زنجیره دالها» است. ...
کژ نگریستن ۲۱:۲۴ ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ 🔸آنتی ادبیات طرحی نو در ادبیات آذربایجان🔸 ✍ جعفر بزرگ امین …🔸 «بیا تا گل بر افشانیم و میدر ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم». «آن که به دنیا آمده تا هیچ برهم نزند، نه لایق احترام است نه شایستهی شکیبایی» (رنه شار). «آنتی ادبیات سرپیچی بزرگی است از حرف شنوی و اطاعت محض ادبیات فسیل شده و فسیل واره هایی که سر سوزنی نافرمانی را بر نمیتابند.» صالح سجادی- غزلسرای معاصر آنتی ادبیات طرح نوئی است در ادبیات به رکود و رخوت گراییده آذربایجان که برای نخستین بار در جامعه ادبی آذربایجان و نیز ایران طرح و عنوان میشود. طرح چنین پدیده نوی ادبی (با عنوان شعر و ادبیات پساهفتادی از دو دهه قبل البته با تفاوتهایی آغاز شده بود) از طرف یک فعال ادبی شهرستانی آنهم از آذربایجان ترک زبان برای حرفه ایهای شعر و ادبیات آوانگارد جامعه ادبی پارس شاید تکراری، مضحک، و از سر تفنن به نظر برسد. اما در ادامه مقاله وقتی این تفاوتها برشمرده شد این سوء تفاهم منتفی خواهد شد) از طرفی چه اشکالی دارد. شاید همین ایده (و نه ادعا) جرقهای باشد برای حرفه ایهای جامعه ادبی پایتخت که از دل این طرح بکر جریان شعری و ادبی فرا آوانگاردی بیرون بکشند. طرح نوی ...
کژ نگریستن ۱۶:۴۰ ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ جلوههای امر منفی در روانکاوی فرویدی و لاکان. سخنران:. جلسه ۴ بخش دوم Audio file ( 1:08:56, 63.1 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کانال کژنگریستن👇.
کژ نگریستن ۱۶:۳۹ ۱۳۹۷/۱۲/۰۲ جلوههای امر منفی در روانکاوی فرویدی و لاکان. سخنران:. جلسه ۴ بخش اول Audio file ( 1:01:00, 55.8 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کانال کژنگریستن👇.