🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علم‌سیاست و علم‌حقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken


⭕️ تز شماره یازدهم [بخش دوم]... ✍ دکتر

🔷 در سده‌های گذشته، ایران موضوع تاملی در ادب فارسی و در دهه‌های گذشته ایران 《مسئله‌ای》در علوم اجتماعی بود.. 🔷 زمان آن فرا رسیده است که بتوانیم ایران ‌را به عنوان 《مشکلی》در اندیشیدن جدید مطرح کنیم. ایران به عنوان مسئله، موضوع شاخه‌هایی از علوم اجتماعی است و اهل این علوم وضع توسعه ایران، نظام طبقاتی و آرایش طبقات، بیکاری، آسیب‌های اجتماعی، نیروی انسانی، سطح دانش عمومی و … آن را در دانشی با عنوان مسائل ایران بحث می‌کنند.. 🔷 دانش مسائل این ایران ساده است و با رفع آسیب‌هایی از قبیل بیکاری، بزهکاری، فحشا، اعتیاد، کم‌رشدی و … این شاخه از دانش اعتبار خود را از دست خواهد داد، چنانکه ما درس 《مسائل ایران》داریم، اما درس 《مسائل …》در کشورهای توسعه یافته نداریم.. تاملی درباره ایران/ جلدیکم/ ‌ای بر نظریه انحطاط ایران، صفحه ۵۷ و ۵۸، نشر مینوی خرد.. 💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ...
  • گزارش تخلف

🔘 طالبوف تبریزی و ‌حقوق... ✍ دکتر

🔶 دکتر سیدجواد طباطبایی در فصل نظریه مشروعه‌خواهی اهل دیانت، با تحلیل دیدگاه طالبوف‌تبریزی از مسئله تساوی حقوق می‌نویسد: 《طالبوف بر این گمان بود که جدال‌های بر سر تساوی حقوق، بیشتر از آن‌که بحثی شرعی باشد، دفاع از منافعی است که امثال شیخ‌فضل‌الله‌نوری به دست آورده بودند و با استقرار ‌قانون این منافع و پی‌آمدهای تبعی آن از میان می‌رفت (طباطبایی، ۱۳۹۵، ۳۹۲).. 🔶 طالبوف از سوی شیخ‌فضل‌الله نوری به دلیل عرضه کردن دریافتی نو از روح دیانت و سازگاری آن با حکومت قانون به فساد عقیده متهم شد و از رفتن به مجلس خودداری کرد. وانگهی طالبوف، سکوت را بر اعتراض ترجیح داد و در نامه‌ای به میرزا فضل علی آقا تبریزی نوشت: 《به همه این‌ها بنده متاثر شدم، زیرا در این مواقع خاموشی بهترین جواب است وگرنه جناب شیخ جز طهارت و مجلس‌گرمی به اندازه ریا و شیادی خود، معلومات و اسرار دیگری نمی‌داند. جناب شیخ در نظر بنده یا وحشی یا دیوانه است. بنده او را در همه جا مسلمان خواهم خواند، زیرا که نبود مکافات دروغی جز دروغی》 (طباطبایی، ۱۳۹۵، ۳۹۲).. ...
  • گزارش تخلف

🔶 فهم پروژه سیدجواد طباطبایی.. ✍ مهدی کریمی🔻🔻🔻

🔶 فهم پروژه‌ی دکتر جواد طباطبایی درباره‌ی ایران، بدون شناخت از پایه‌های فلسفه‌سیاسی غرب و نیز ایدئالیسم آلمانی ابتر خواهد ماند.. 🔶 نگاه طباطبایی به تاریخ ایران، در واقع فهم آن به صورت «یک کل» است که شرح روند تکوین آن در قالب مفاهیمی است که می‌توان آن را در سطح نظر به عنوان یک «مشکل» فهمید.. 🔶 منتقدی که پروژه‌ی طباطبایی و اندیشه‌ی ایرانشهری را به عنوان «باستان گرایی» فهم کند، اساسا اصلا به تمایز 《منطق دوران جدید》 در تقابلش با 《قدیم》واقف نیست.. 🔶 ازهمین‌روی زمانی که طباطبایی می‌کوشد محل این گسست در تاریخ ما نشان دهد، در پی برجسته کردن این مسئله است که سودای تجدید عینی نظام قدمایی در عصر جدید خود یک امر جدید است و گرایشی غیرتاریخی و ایدئولوژیک است.. 🔶 وانگهی؛ طباطبایی اشاره می‌کند که ایدئولوژی در نظام سنت قدمایی جایگاهی ندارد و تفکر قدما ایدئولوژیک نبوده است؛ پس اساسا سودای تکرار بی کم و کاست آن، آن را به مثابه‌ی یک کار ابزار سیاسی در روابط نیروها در سیاست قرار می‌دهد و این تفکر ارتجاعی می‌تواند ره به هر جایی برد …🔶 اما جالب توجه است که پروژه‌ی طباطبایی نه حول تکرار قدیم در جدید، بلکه فهم ...
  • گزارش تخلف

🔆 تز شماره یازدهم، بخش یکم.. ✍ دکتر

🔷 عدم امکان نظریه پردازی در قلمرو سیاسی، زوال اندیشیدن سیاسی ایرانی در سده‌های میانه تاریخ ایران و این که فلسفه در ایران، به دلایلی که در این‌جا نمی‌توان به آن پرداخت، نتوانست به گفته ارسطو در قلمرو 《فلسفه امور انسانی》بسطی به فلسفه یونانی بدهد موجب شد که آنچه در عمل در ایران اتفاق افتاده بود، بازتابی در قلمرو نظر پیدا نکند.. 🔷 چنان‌که گذشت، اشاره‌هایی به این نکته‌های ظریف و سخت پیچیده ویژگی‌های تحول تاریخی ایران در برخی نوشته‌های تاریخی تا یورش مغولان آمده، اما از آن‌جا که تاریخ در ایران، پیوسته بخشی از ادب فارسی بوده، معنای آن اشاره‌های تاریخی به واقعیت تاریخ ایران مورد توجه قرار نگرفته و ایضاح نظری آن ممکن نشده است.. 🔷 اینک، با شدت و ژرفای بحرانی که 《چگونه ایرانی بودن》پیدا کرده است، نمی‌توان به بحث‌های نظری در بنیادهای تمدن و فرهنگ ایران بی‌اعتنا ماند، زیرا شبح بحران به عنوان شرط امکان اندیشیدن در آستانه در ایستاده است.. 🔷 به این ترتیب [=افزوده از ما]، فهم 《ملی》از ایران باید، اینک، به ضرورت، مبتنی بر نظریه‌ای درباره 《ایران》به عنوان یک 《مشکل》باشد …تاملی درباره ایران/ جلدیکم/ ‌ای بر نظ ...
  • گزارش تخلف

‍ 💠 به مناسبت ۲۳ آوریل زادروز فیلسوف آلمانی ‌کانت.. قادر نیستم خودم را از غل و زنجیر آن رها کنم

این اندیشه که هرگز به شناخت حقیقت زندگی نخواهیم رسید تمامی جانم را مخدوش کرد. مقاصد یگانه و ام را از دست دادم … دریغ از هدفی. از آن پس از کتاب‌ها متنفر هستم (هاینریش فن کلایست) …. 💠《آقای فیلسوف زادروزت مبارک》. ...
  • گزارش تخلف

📍قلمرو ولایت مطلقه الهی در امت یهود.. ✍ گ. و

ف. هگل. 🔷 از نظر هگل، ارض مقدس یهودی، قلمرو ولایت مطلقه الهی در معنای دقیق کلمه بود (HTMS۱۷). عیسی مسیح که خود در این قلمرو متولد شده بود بر آن شد تا دین و فضیلت را تا به مرتبه اخلاق ارتقاء دهد و آزادی دین را دوباره احیاء کند.. 🔷 هگل به نکته ظریفی اشاره می‌کند و آن این‌که مسیح از همان ابتدا برای حواریون شخصیتی 《سیاسی》بود و آموزه‌هایش صرفا در معنای دینی فهم نمی‌شد. از این جهت او می‌نویسد:. 🔷 حتی در 《واپسین لحظات حیات عیسی بر زمین و لحظاتی قبل از آن به اصطلاح عروج او به آسمان، حواریون هنوز این امید یهودی را با همه ابعاد کمی و کیفی آن از خود بروز می‌دادند که او ملکوت اسرائیل را بار دیگر احیاء خواهد کرد》 (FS۱۰۸).. 🔷 به این ترتیب از نظر هگل، 《انتظار امت یهود》از ظهور منجی بنای مجدد هیکل و تاسیس دوباره ملک اسرائیل فقط به دلیل سیاسی بود و صبغه‌ دینی نداشت! و دلیل انتظار هم چیزی نبود جز تسخیر ارض یهود به دست امپراتوری رمی در عصر زوال و انحطاط سیاسی یهودیان.. ...
  • گزارش تخلف

🔶 تز شماره دهم.. ✍ دکتر

🔶 این ملت واحد، در‌ وحدت تاریخی_سیاسی آن، 《یگانه》《 و غیر قابل تجزیه》 است، یعنی وحدتی در عین کثرت است.. 🔶 تمایز میان دو مفهوم ملت به عنوان 《وحدت در وحدت》و《وحدت در کثرت》مهم‌ترین معیار ایضاح فرق میان 《ملی‌گرایی》‌‌‌‌های آغاز دوران جدید و فهم 《ملی》قدیم ما است.. 🔶 ملی‌گرایی اروپایی در آغاز دوران جدید که شرط امکان تکوین دولت جدید است از این حیث باید وحدت در وحدت باشد که شرط تکوین آن دولت‌های ملی فروپاشی امپراتوری مسیحیت به عنوان وحدت امت بود، و قدرت سیاسی می‌بایست این وحدت را به گروه‌های قومی تحمیل می‌کرد.. 🔶 نمونه‌های متنوع دولت‌سازی در فرانسه لوئی‌چهاردهم، آلمان بیسمارک و ایتالیایی گاریبالدی است.. 🔶 خاستگاه 《وحدت در کثرت》اقوام ساکن ایران، فرهنگ ایرانی است و فرهنگ ایرانی، آن وحدت را به دولت، که از سده‌ای پیش، یعنی با تاخیر بسیار نسبت به تکوین ملت که با دشواری‌هایی به دولت ملی تبدیل شده است، تحمیل کرد.. 💠 تاملی درباره ایران/ جلد یکم/ ‌ای بر نظریه انحطاط ایران/ صفحه ۵۶ و ۵۷. …💠 از ایران باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام (دکتر سیدجوادطباطبایی) …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ...
  • گزارش تخلف

💠 خودکامگی اکثریت و حکومت قانون

🔶 در کشورهایی که حکومت قانون تثبیت نشده است و نهادهای دموکراتیکی استقرار‌ پیدا نکرده باشد، حدود و ثغور شرکت مردم در حیات سیاسی روشن نخواهد شد و ‌_اکثریت می‌تواند جانشین حکومت قانون شود …🔷 وانگهی پیامدهای نامطلوب استبداد اکثریت برای مردم و اجتماع از استبداد فردی خطرناک‌تر است …🔶 الکسی دوتوکویل، بر آن بود که زمانی که در انقلاب فرانسه خواست و اراده توده‌ها، جای را گرفت، حاصل آن، جز استبداد جدید نبود!. 🔶 در این صورت الکسی‌دوتوکویل، به دنبال منتسکیو، خودکامگی اکثریت را یکی از خطرهای نظام‌های دموکراتیکی تلقی می‌کرد …✍ دکترجوادطباطبایی/ تاملی درباره ایران؛ فصل مشروعه‌خواهی اهل دیانت/ به نقل از الکسی دوتوکویل … …💠 از ایران باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام (دکتر سیدجوادطباطبایی) …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ...
  • گزارش تخلف

⭕️ دیدگاه‌های نو در اندیشه اقتصادی

💠 امروز بخش دیدگاه‌های نو در اندیشه اقتصادی از کتاب تاملی درباره ایران، پس از چند ماه مطالعه به پایان رسید. با توجه به اهمیت این فصل در کتاب تاملی درباره ایران_که در حقیقت قلب کتاب_ است، تمام کوششم بر این خواهد بود که به زودی و در فرصت مناسب گزارش کاملی از این فصل را ارائه کنم.. 💠 هم‌چنین باتوجه به اهمیت اندیشه اقتصادی و اندیشه حقوقی جدید، در این گزارش، مشخص می‌شود که مسئله اندیشه اقتصادی به طور کلی از چشم روشنفکران از ۱۵۰ سال قبل به این سو پنهان مانده است!. 💠 وانگهی، پرسش این است که چرا روشنفکران ما، هیچگاه به اهمیت این مباحث و رساله‌ها پی نبردند و به جای پرداختن‌ به مسائلی که می‌توانست منطق طرح نظریه انحطاط ایران را‌ همگام با مفاهیم جدید پیش ببرد و دست‌کم پرتویی بر مسئله انحطاط بیفکند، به مسیری کشیده شدند که هیچ ارتباطی با مسئله و بحران‌های اساسی ایران ندارد؟! و‌ چرا نوشته‌های آن هیچگاه به صورت جدی به زنجیره تامل نظری غرب به خصوص از قرن هفدهم به بعد《دست‌کم از دکارت تا هگل》التفاتی نشان نداده است؟!. 🔶 این گزارش که در هر صورت پیوندش با اندیشه حقوقی و هم‌چنین اندیشه‌سیاسی، فعلا از توان م ...
  • گزارش تخلف

💠 تز شماره نهم [بخش دوم]

🔆 حتما بخوانید و منتشر کنید …✍ دکتر‌ …💠 از زمانی که رخنه‌ای در ارکان سلطنت پاپ و امپراتوری افتاد، سیاست اقوام اروپایی که به تدریج به ملی‌شدن میل می‌کرد، عین دیانت آنان نمی‌توانست باشد، 《سیاست ایرانیان هرگز عین دیانت خلافت نبود》، یعنی اگر بتوان گفت، پیوسته ملی در معنای جدید آن بوده است و برای توصیف این واقعیت بدیهی نیاز به جعل اصطلاح جدید نبود …💠 تصریح محمد‌بن جریر طبری، مبنی بر این‌که تاریخ ایران، تداومی خلاف آمد عادت داشته به معنای آن است که تاریخ ایران پیوسته 《تاریخ ملی》بوده است.. 💠 در واقع، معادل دقیق برای واژه Nation در زبان‌های اروپایی، به لحاظ مضمونی و نه واژگانی، نه ملت که 《ایران》 است که از کهن‌ترین زمان‌ها تا کنون معنای واحدی داشته و در تعارض با 《انیران》فهمیده می‌شده است …💠 لذا [=افزوده از ما]، ایرانیان ملیت خود را در نام کشور خود فهمیده‌اند، در ایران به عنوان کشور، پیوسته 《ملت ایران》عین 《کشور ایران》بوده است.. =======================. 💠 پانوشت: با این وصف آیا نفی ایران، نفی خویشتن نیست؟! به عبارت دیگر استنباط ما از این تز این است که بدون کشور ایران، ملت ایران معنایی نخواهد داشت ...
  • گزارش تخلف

💠 تز شماره نهم (بخش یکم).. 📌 مخاطب ارجمند حتما تا انتها بخوانید و منتشر کنید …✍ دکتر

💠 اصطلاح 《ملی‌گرایی》در دهه‌های اخیر از راه ترجمه از زبان‌های اروپایی وارد‌ زبان فارسی شده و معنای درستی ندارد. معادل این ترکیب که در فارسی جعل جدید است در زبان‌های اروپایی تاریخی دارد که در ایران شناخته شده نیست. اما این امر مانع از آن نشده است که در پیکارهای ایدئولوژیکی_سیاسی مورد استفاده قرار بگیرد.. 💠 سبب این‌که ایرانیان خود را به عنوان ملتی واحد فهمیده، اما واژه برای آن جعل نکرده‌اند این است که روند تبدیل به ت در ایران امری طبیعی بوده است. تحول مضمون معنایی واژه Nation در زبان‌های اروپایی با آغاز روند تجزیه امپراتوری مقدس هم‌زمان است،. 💠 در امپراتوری مقدس سیاست اقوام مسیحی عین دیانت آنان بود. یعنی همه اقوام مسیحی گروه‌هایی دینی در درون respublica christiana بودند …💠 تاملی درباره ایران/ جلدیکم/ دیباچه‌ای بر نظریه انحطاط ایران/ صفحه ۵۵ و ۵۶ …. 💠《از ایران ‌باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام》 (دکتر سیدجوادطباطبایی).. 🌐 در این فضای ملتهب که تجزیه‌طلبان جولان می‌دهند، می‌توان همواره این نکته را آویزه گوش کرد که: 《 به ‌قیمتی [واژه دکترطباطبایی] باید از ایران و تمامیت ارضی آن دفاع کرد [= ...
  • گزارش تخلف

💠 مفهوم ارگانیک‌ دولت (خیلی مهم) …📍 گ. و. ف

هگل. 💠 ‌قانون🔻🔻🔻. 🔶 به نظر می‌رسد که هگل در خطوط اساسی 《فلسفه حق》ایده مفهوم ارگانیک دولت را بر ساختاری اطلاق می‌کند که هم یکپارچه و هم فرق‌یافته است.. 🔶 از همین‌روی، دم یکپارچگی و وحدت همان ‌مشروطه است که در ساختار آن، ۱) پادشاه و ۲) مجلس‌قانون و ۳) ادارات و دستگاه‌های اداری قرار دارند.. 🔶 اما آنچه که مشخص است، این نکته اساسی است که هگل، با برجسته کردن نقش شوراها، موسسات و مجلس‌قانون، در پی این است که تعارض موجود میان جامعه و فرد را از میان بردارد.. 🔶 در این سه مورد اخیر آنچه که به نظر می‌رسد در این برجسته‌سازی اهمیت دارد این ایده اساسی است که در این نظام ‌مشروطه، گروه‌های میانجی از یک سوی پاسخ‌گوی نیازهای اجتماع هستند و از سوی دیگر تحت سیطره حکومت مرکزی نیستند.. 🔶 به این ترتیب، یگانه راه عبور از نوسان میان ‌سالاری و گروه‌های میانجی مستقلی هستند که از یک سو «قدرت ‌بی‌حد مردم» را در برابر حکومت مرکزی کنترل می‌کنند و از سوی دیگر در برابر 《استبداد حکومت مرکزی》 هم‌چون سد ‌عمل می‌کنند.. 🔶 این اشاره هگل به وجود گروه‌‌های میانجی از این جهت اهمیت داشت که از طریق آن، هگل دولت‌ماشینی پروس و ژاکو ...
  • گزارش تخلف

📍حکومت قانون. 📍حتما بخوانید/ ‌قاجاران.. ✍ دکتر ‌طباطبایی

🔶 دکتر سیدجوادطباطبایی در فصل کلیدی دیدگاه‌های نو در اندیشه اقتصادی، در تحلیل نسبت میان فقدان‌ نهادهای حقوقی جدید و نابسامانی‌هایی که در عصر قاجاران در فقدان حکومت قانون به وجود آمده بود در پاورقی صفحه ۳۳۴ از جلد دوم کتاب تاملی درباره ایران، بخش دوم، نقل قولی را از سیاحت‌نامه آورده است که در جای خود بسیار جالب توجه است، و نشان می‌دهد که در فقدان برقرار شدن حکومت قانون، نابسامانی تا چه حد می‌توانسته است بر فضای عمومی کشور اثرگذار باشد. دکترطباطبایی با نقل قول از سیاحتنامه می‌نویسد:. 🔶《در همه جا تکالیف حاکم و وظایف محکوم معلوم و معین است، مگر در ایران که ما بدبختان اسیر حکم و تابع خواهش‌های نفسانی این مشتی فراعنه و نمارده [=نمرودیان] هستیم که هرچه بر مال و جان و ناموس ما حکم رانند، مجری است و بازخواست و مواخذه‌ای برای ایشان نیست. فریاد دادخواهی ما به جایی نمی‌رسد. امروز زنگیان حبش و سودان از امثال این اسارات و تعدیات رسته‌اند و هرگونه ‌بشریه را مالک هستند، مگر ما بیچارگان که زنجیر ما را هر روز سخت‌تر و دایره حقوق بشریه ما را هر لحظه بیش از پیش تنگ‌تر می‌کنند》 (سیاحت‌نامه، ۳۸، تاملی دربار ...
  • گزارش تخلف