📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📌داستانک. لنگان … چسپان چسپان. ✒داوود خانی لنگرودی

اولین بار به مجلس ختم یکی رفته بودم که جای سوزن انداختن نبود. مراسم که تمام شد همه هجوم بردند دم در و ماندم و آخرین نفری شدم که خواستم کفش هایم را بپوشم. شخصی به اشتباه کفش هایم را پوشیده و رفته بود و برای نخستین بار مجبور شدم پا در کفش کسی بگذارم. کفش، گشاد گشاد بود. چند قدم که برداشتم دیدم لنگان لنگان، شلنگ می‌اندازم. در این گیر و بند، ناگهان از طرف دروازه فردی چسپان چسپان داشت به سمتم می‌آمد. همانی بود که به اشتباه …. کفش‌ها که رد و بدل شد، مرد؛ چست و چالاک از صحن خارج شد. پاهایم را تو کفش هایم که گذاشتم، هنوز چند قدم برنداشته، دیدم حسابی گشاد شده است. ...
  • گزارش تخلف

📌داستانک. قلبی در کف دست. ✒ کیم مونسو

آخر سال با هم عهد می‌بندند، درست در نیمه‌ی شب، وقتی که در شهر آتش‌بازی است و مردم همدیگر را در آغوش می‌کشند در خانه‌ها، در کوچه‌ها، در تالارهای جشن. برای هردو، دوره‌ی دوستی به پایان رسیده و دوره‌ی نامزدی شروع می‌شود که آنها را به پیمان ازدواج خواهد رساند. این را که چه‌موقع ازدواج خواهند کرد بعدا تصمیم خواهند گرفت؛ چیزی که حالا غالب است احساسات شدید است. در چشم‌های همدیگر نگاه می‌کنند و سوگند عشق و وفاداری ابدی می‌خورند. تصمیم می‌گیرند رابطه‌های کم‌و‌بیش عاشقانه‌ای را که هرکدام تا به حال داشته‌اند کنار بگذارند. و پیمان می‌بندند که با هم کاملا روراست باشند و هیچ‌وقت دروغ نگویند. با هم روراست روراست باشیم. هیچ‌وقت به هم دروغ نگیم، تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه‌ای. حتی یک دروغ هم برای مرگ عشق‌مون کافیه. ...
  • گزارش تخلف

📢آنگاه جن در آقای مودت حلول کرد …. اقدم: ملکوت چنین می‌آغازد:

در ساعت یازده شب چهارشنبه آن هفته جن در آقای «مودت» حلول کرد. بهرام صادقی با شروع تکان دهنده‌اش مخاطب خود را به مخاطره‌ای شگرف در روایت خود دعوت می‌کند. مخاطب بی واسطه در سطر اول به داستانی دعوت می‌شود که گمان می‌رود چندان هم رئال نیست، چندان هم آسان نیست. بهرام صادقی داستانش را از هر چه آن را پیچیده کند سر باز می‌زند. نوشتار ساده است ولی زیرلایه‌های داستان چندان هم ساده انگارانه نیست. ایده‌ای که نویسنده برای داستانش برگزیده مشقت نویسندگی را تا سر حد جنون نشان خواهد داد. رمان ۱۱٢صفحه‌ای آقای نویسنده تسری می‌یابد. نه در این ۱۱٢صفحه که خواننده مقابلش دارد. تسری در زمانی که می‌باید در آن به جستجو بپردازد و خواننده می‌بایست قدیس مابانه در روح شخصیت‌ها حلول کند و سره را از ناسره جدا سازد. ...
  • گزارش تخلف

📢چرا ژان پل سارتر از نظام شوروی حمایت کرد؟

ملکیان: 🔹نیچه نظام حقوقی دموکراتیک را نمی‌پسندید؛ همان که مرحوم دکتر شریعتی می‌گویند دموکراسی رأس‌ها یا دموکراسی رمه‌ها. که البته این نقد اختصاصی به نیچه نداشت؛ کرکگور که تقریبا ۵۰ سال قبل از نیچه زندگی می‌کرد او هم یکی از ناقدان بزرگ دموکراسی بود. درست است کرکگور الهی بود و نیچه الحادی اما یکی از نقاط مشترک اگزیستانسیالیستها این است که برای دموکراسی در نظام حقوقی ارزش قائل نیستند. به این خاطر که در دموکراسی یک نوع برابری طلبی می‌خواهید؛ یعنی بین یک آدم لمپن با یک آدم تحصیل نکرده و یک ادم تحصیل کرده همه یک به یک حساب بیاید. اما اگزیستانسیالیستها نمی‌توانند بپذیرند که فکورترین آدمیان با بی فکر‌ترین آدمیان رأیشان به طور مساوی محاسبه شود. این امر توجه نکردن به تفاوتی است که انسانها واقعا دارند …🔹شما دقت کنید که سارتر -که این قدر در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ روشنفکران ما تحت تاثیرش بودند- او چرا این قدر از شوروی حمایت می‌کرد؟ با اینکه خیلی از همفکرانش دست برداشتند؛ مثلا آلبرکامو دست برداشت، آندره ژید دست برداشت. زیرا او می‌دید یک طبقه‌ای به نام حزب حکومت کنند خیلی بهتر از این است که مردم اظهار نظر ک ...
  • گزارش تخلف

📚دست خوش محمود! دست خوش!. نویسنده و مترجم ادبیات آلمانی درباره چند رمان

ناصر غیاثی: رمان «ناتمامی» دومین اثر زهرا عبدی را با شوروشوق به دست گرفتم. انتظار داشتم نویسنده‌ی روز «روز حلزون» با این رمان بلندتر از قبلی گامی به پیش نهاده باشد. بعد از چند نشست متوالی چند ساعته، وقتی کتاب را تمام کردم، آخر کتاب نوشتم: «دست مریزاد خانم عبدی. توصیف‌ها، زبان، وقایع همه با تردستی، حیف از عنوان رمان که تنها عیب کتاب است. یکی دو سئوالم بماند برای فرصت دیدار.» مجالی اگر بود، دوباره می‌که هم لذتی مضاعف برده و هم با دقت بیشتری خوانده باشم شاید که پاسخ پرسش‌هایم را خودم یافتم. و باز اگر مجالی بود، مفصل، خیلی مفصل در موردش می‌نوشتم. «نه فرشته، نه قدیس» نوشته‌ی ایوان کلیما با ترجمه‌ی حشمت کامرانی را رمانی یافتم - اگر نگویم سرگرم‌کننده - خوش‌خوان. ترجمه‌ی کتاب هم هی …پر بدک نبود گو که زبان شخصیت سیزده چهارده ساله‌ی کتاب هیچ تفاوتی با شخصیت چهل و چند ساله‌اش ندارد. بدتر از همه این‌که یکی از شخصیت‌های مسیحی اهل پراگ کتاب می‌گوید «انشاالله»!!! ...
  • گزارش تخلف

📢رمان عاشقانه از نویسنده‌ای که به روش سامورایی خودکشی کرد

میشیما نویسنده‌ی مطرح ژاپنی در سال ۱٩٢۵ متولد شد و در سال ۱٩٧۰ در اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ژاپن، هاراگیری (خودکشی آیینی سامورایی‌ها) کرد. حاصل عمر کوتاه این نویسنده هشت رمان، چهار نمایش‌نامه، پنجاه داستان کوتاه، ده نمایش‌نامه‌ی تک‌پرده‌ای، یک سفرنامه‌ و چندین مقاله است. معروف‌ترین اثر وی چهارگانه‌ی «دریای حاصلخیزی» است که آخرین جلد آن را صبح روزی که اقدام به هاراگیری کرد تحویل ناشرش داد … «آوای امواج» داستان عاشقانه‌ی ساده‌ای از یوکیو میشیما ست که با برگردان پارسی فرناز حائری به همت نشر قطره منتشر شده است. این رمان در سال ۱٩۵۴ در ژاپن موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی «شینچوشا» Shinchosha شد. ...
  • گزارش تخلف

📌داستانک. بن محمود.. تن خسته‌اش را روی صندلی انداخت و قهوه سفارش داد

با اعصابی متشنج سیگار می‌کشید و نگاه نگرانش را، به صورت کسانی که وارد می‌شدند، می‌دوخت. سرانجام خواهد آمد و مرد مصمم و محکم با او برخورد خواهد کرد. کوتاه نخواهد آمد. به او خواهد گفت که رابطه‌اش را با او تمام کرده است. قهوه تلخش را مزه مزه ‌می‌کرد. دست‌هایش در یک حالت آرام نمی‌گرفتند. دیگر کاری به کارش نداشت. این را به او خواهد گفت. بعد هم دلش را به جدایی از زن عادت خواهد داد و ذهنش را برای فراموش کردن او تمرین خواهد داد. ...
  • گزارش تخلف

📢به جای «معلمین» بنویسیم «معلمان». جاوید: نشانه‌های جمع در زبان فارسی «ان» و «ها» هستند

کلمات فارسی و همچنین کلماتی را که از زبان‌هایی غیر از عربی به فارسی راه یافته‌اند حتما باید با نشانه‌های جمع فارسی جمع بست. درضمن، بهتر است تا جای ممکن کلمات عربی را هم با نشانه‌های جمع فارسی جمع بست (مثلا، به‌جای «معلمین»، «معلمان» یا «معلم‌ها» را به کار برد)؛ این شیوه از دیرباز در زبان فارسی سابقه داشته است. مثلا، سعدی کلمه‌ی عربی «عالم» را با «ان» فارسی و به شکل «عالمان» جمع می‌بندد و می‌سراید: «همه‌ی قبیله‌ی من عالمان دین بودند/ مرا معلم عشق تو شاعری آموخت.» حافظ کلمه‌ی «ساکن» عربی را به «ان» جمع می‌بندد: «ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت/ با من راه‌نشین جرعه‌ی مستانه زدند.» و نظامی حتی کلمه‌ی «ملک» (به معنی پادشاه) را با «ان» جمع می‌بندد: «از ملکان قوت و یاری رسد/ از تو به ما بین که چه خواری رسد.». تفاوت «ان» و «ها» در این است که «ان» (an)، به‌عنوان نشانه‌ی جمع، قدیمی‌تر است و در زبان‌های ایرانی سابقه‌ی بسیار زیادی دارد. an صورتی است که در فارسی میانه کاربرد داشته است. این صورت در زبان فارسی باستان به شکل anam بوده است. در ابتدای دوره‌ی جدید زبان فارسی بیشتر جمع‌ها با «ان» هستند و هر چ ...
  • گزارش تخلف

📚رمان تاریخی «رژیسور» و صحبت‌های نویسنده‌اش

تشکری: ◀نام این رمان، تداعی‌کنندۀ این است که هر اثری یک کارگردان دارد. مضمون «رژیسور»، به دست پنهانی می‌پردازد که با توپ، بارگاه مطهر رضوی را به گلوله می‌بندد. در این رمان، مخاطب با ٧٠٠-٨٠٠قهرمان روبه‌روست اما قهرمان اصلی یک دختر روس به نام «ربکو» ست که تمام ماجرا از زبان او بیان می‌شود. او فرماندۀ عملیات حمله به حرم رضوی است و جنازه‌اش در رودخانه‌ای در اردبیل پیدا می‌شود. ﷯. ◀تاریخ یک تیتر است که به نویسنده پیشنهاد می‌دهد که دربارۀ من فکر کن. در گفتمان‌های تاریخی، بخشی که به ادبیات شفاهی مربوط می‌شود، بسیار سند دارد ولی بخشی که به تاریخ‌نویسان مربوط می‌شود، معمولا اسنادی گنگ است و یک منبع هم بیشتر ندارد اما در این اثر من از منابع روسی، آلمانی و تمام مستشرقانی که دربارۀ این اتفاق و زمان آن روایت کرده بودند، بهره بردم. (منبع: روزنامه شهرآرا). ...
  • گزارش تخلف