📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


نقد و بررسی «ساعت ویرانی» / رمانی که به زور حرف می‌زند

مصطفی علیزاده در جلسه نقد رمان «ساعت ویرانی» گفت: نویسنده بیش از آنکه به ما نشان دهد و ما را به کشف فرا بخواند، بیشتر دارد به ما می‌گوید و به زور و جبر حرف خود را با تکرار و اصرار تحمیل می‌کند.
  • گزارش تخلف

نشست ادبیات امروز اتریش با حضور کارین پشکا و علی‌اصغر حداد. جنگ و جهان متروک. پیام حیدرقزوینی

ادبیات معاصر اتریش به‌واسطه نویسندگانی مثل پتر هانتکه و آرتور شنیتسلر و نویسندگانی دیگر، جایگاه مهمی هم در ادبیات آلمانی‌زبان و هم در ادبیات جهانی دارد. اگرچه نویسندگان اتریشی آثارشان را به زبان آلمانی می‌نویسند اما …. ...
  • گزارش تخلف

۱۰ زبان ساختگی برتر که نویسندگان در رمان‌هایشان خلق کرده‌اند

بسیاری می‌پندارند که نوشتن رمان و داستان به زبان مادری کاری دشوار است؛ با وجود این نویسندگانی هستند که به همین نیز اکتفا نکرده و در آثار داستانی خود زبانی جدید اختراع کرده‌اند …زبان «کوینیا». به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از سایت «ریدینگ‌روم»، در طول تاریخ ادبیات، نویسندگان بزرگی وجود داشته‌اند که با خلق زبانی جدید و با حروف جدید به نگارش بخش‌هایی از داستان‌های خود، به‌ویژه در گونه علمی - تخیلی اقدام کرده‌اند. آن‌ها با کمک این زبان‌های ساختگی توانسته‌اند جهان‌های تخیلی را در رمان‌های خود ترسیم کنند و از طریق این زبان‌ها خوانندگان را به درون این دنیاهای خیالی ببرند. در این میان ۱۰ رمان وجود دارند که نویسندگان آن‌ها توانسته‌اند از نظر ساختار زبانی بهترین نوع آن را بسازند که حتی در دنیای واقعی نیز بتوان آن را استفاده کرد.. زبان «دوتراکی» (Dothraki) در «آهنگی از یخ و آتش» نوشته «جورج مارتین». در این رمان‌ها دنیایی خلق شده است که به طرز باورنکردنی کامل به نظر می‌رسد و مردمان آن به زبان‌های مختلف سخن می‌گویند. «دوتراکی» زبانی است که توسط مردمانی به همین نام در داستان به‌کار برد ...
  • گزارش تخلف

وقتی کاووس آگاه شد که سیاوش چه بر سرش آمده و چگونه سر از تنش جداشده است جامه درید و رخ را خونین کرد و از تخت به خاک افتاد

ایرانیان مویه کردند و دیدگانشان پر از خون بود و رخشان زرد شده بود. تمام پهلوانان چون طوس و گودرز و گیو و شاپور و فرهاد و بهرام و رهام و زنگه و خراد برزین و گرگین و اشکش و شیدوش همگی به سوگواری نشستند. خبر به نیمروز رسید که ایران از مرگ سیاوش به عزا نشسته است وقتی تهمتن این خبر را شنید از هوش رفت و در زابل غوغایی بر پا شد. زال صورت می¬خراشید و زواره گریبان درید و فرامرز سینه‌چاک کرد و رستم مویه می‌کرد که جهان چون تو شاهی ندیده است دریغ و افسوس که دشمن‌شاد شد و همه کوشش‌های من از بین رفت. یک هفته سوگواری کردند و روز هشتم سپاهیان از کشمیر و کابل جمع شدند و به‌سوی کاووس راه افتادند. بزرگان ایران به استقبالشان رفتند و همه زار و گریان بودند. وقتی رستم به کاووس رسید گفت: عشق سودابه باعث این بلا شد و چنین ضرری به ایران رساند. سیاوش به خاطر بدگویی‌های این زن شوم از بین رفت اکنون من به کینخواهی سیاوش آمده‌ام. کاووس گریان می‌نگریست و پاسخی نداد پس تهمتن به‌سوی کاخ سودابه رفت و گیسوانش را کشید و از پرده‌سرا بیرون آورد و او را با خنجر به دونیم کرد. ...
  • گزارش تخلف

ورازاد که شاه سپیجاب بود وقتی جنین دید سپاهش را آماده کرد و به‌سوی فرامرز آمد و از نام و نشان او پرسید و از اینکه چرا به مرز آمده

فرامرز گفت: من ثمره پهلوانی هستم که شیر به دستش پیچان می‌شود. رستم با سپاه پشت سر ماست و ما به کین سیاوش کمربسته‌ایم. ورازاد وقتی این سخنان را شنید آماده جنگ شد. فرامرز هم آماده بود و با یک حمله هزاران تن را به زمین زد و مانع فرار ورازاد شد و لشکریان همگی سراسیمه فرار کردند. فرامرز نیزه‌ای به کمربند ورازاد زد و او را از زین بلند کرد و بر خاک زد و سرش را از تن جدا کرد و نامه‌ای نزد پدر نوشت و گفت که به کین سیاوش سر از تنش جدا کردم. از آن‌سو به افراسیاب خبر رسید که سپاه ایران حمله کرده است. افراسیاب غمگین شد و بزرگان را فراخواند و لشکر را آماده کرد. وقتی به هامون رسیدند افراسیاب سرخه را فراخواند و از رستم برای او سخن راند و سپس گفت با سی هزار شمشیرزن نامدار به‌سوی سپیجاب برو و سر فرامرز را از تن جدا کن. تو فرزند من هستی پس خود را از رستم محفوظ بدار که کسی همتای او نیست. ...
  • گزارش تخلف

لشکریان از هر سو می‌تاختند و جنگ سختی درگرفت

افراسیاب از قلب سپاه حرکت کرد و به‌طرف سپاهیان طوس رفت و تعداد زیادی را کشت. طوس نزد رستم رفت و کمک خواست پس رستم و فرامرز آمدند و رستم تعداد زیادی از آن‌ها را کشت. وقتی افراسیاب درفش بنفش رستم را دید برآشفت و به‌سوی او تاخت و رستم هم وقتی درفش سیاه او را دید به‌سوی او حمله برد و آن‌ها باهم گلاویز شدند. رستم نیزه‌ای بر خود او زد و افراسیاب هم نیزه بر سینه رستم زد اما چون رستم ببر بیان به تن داشت نیزه کارگر نبود. رستم نیزه‌ای بر اسب او زد و شاه از اسب افتاد. رستم کمرگاه او را گرفت اما در این هنگام هومان گرز گران بر شانه رستم کوبید و افراسیاب از دست رستم فرار کرد و بدین‌سان ترکان شکست خوردند. وقتی خورشید سر زد تهمتن لشکر را به حرکت درآورد و به دنبال افراسیاب روان شد. افراسیاب لشکر به دریای چین برد و وقتی می‌خواست از آب بگذرد به پیران گفت که کودک شوم سیاوش را باید کشت چون اگر رستم او را بیابد به ایران می‌برد. پیران گفت: بهتر است او را به ختن ببریم. ...
  • گزارش تخلف

بهزاد باباخانی: این کتاب رو میچیو کاکو نوشته که خودش فیزیکدانی نامدار و از بنیانگذاران نظریه ریسمان در فیزیکه

در این کتاب جالب با استفاده از فرضیات فیزیکی و پیشرفتهای علمی دست به تخیل میزنه که چه چیزهایی در آینده انکان پذیره. امکان پذیریها رو به سه دسته تقسیم میکنه:. دسته ۱: اونهایی که با قوانین فیزیکی شناخته شده همخوانی دارند و شاید تا چند ده دیگه امکان پذیر باشند مثل دورفرستی و نامریی شدن. دسته ۲: اون چیزهایی که دورتر از افق درک فیزیکی ما هستند ولی شاید تا چند صده دیگه ممکن بشن مثل سفر در زمان و گیتی‌های موازی. دسته ۳: خیلی امکانش کم است ولی با نظریات کوانتوم همخوانی دارد و شاید روزی بشود مثل پیش آگاهی و ماشینهای حرکت دائمی. مطالعه این کتاب رو خصوصا به کسانی که علاقه دارند در ژانر علمی تخیلی کار کنن پیشنهاد میکنم ...
  • گزارش تخلف

سوژه‌ی آبان ماه: یک یا چند جمله از شخصیت داستانی محبوبتان انتخاب کنید و به همراه یک تصویر مرتبط برای ما بفرستید

تصویر می‌تواند عکس، نقاشی، صحنه‌ای از فیلم و … باشد ….۱- عکس و متن خود را روی دیوار شهرکتاب قرار دهید.۲- عکس و متنتان را به‌صورت دایرکت برای صفحه‌ی اینستاگرام ما (ارسال کنید …توجه!!!! ابتدای متن خود را بنویسید. ...
  • گزارش تخلف

تغییر دهندگان جهان در یک قاب: … ….. هنرمندان و فیلسوفان فرانسوى در سال ١٣٢٣ شمسى در پاریس

این تک عکس تکرار نشدنى‌ترین همنشینى جماعتى بود که هر یک نقش عمده اى در تغییر جهان داشتند. این عکس درست بعد از اتمام نمایشنامه سورئالیستى پیکاسو برداشت شده است. ژان پل سارتر با همان استایل صمیمى و همیشگى اش، با پیپى بر دهان و نشسته روى زمین. سیمون دوبوار با کتابى در دست و چشمانى خیره به دوربین در کنار پیکاسو که در مرکز تصویر دست بر سینه است ایستاده. آلبرکامو به سگ پیکاسو خیره مانده است. نقاشى هاى پیکاسو در سرتاسر اتاق چیده شده است و گوشه سمت چپ تصویر ژک لکان دست بر کمر ایستاده و آنقدر از شیطنتهای آنروزش مشعوف است که تکانهاى پشت سر هم سر او باعث فلو شدن عکسش شده. سگ نژاد افغان پیکاسو کازبک نام دارد، او متفکرانه پشت به دوربین رو به جماعت نشسته و نگاه میکند، شاید با خود میگوید، شما این جهان را تغییر داده‌اید؟ ...
  • گزارش تخلف

بساط پت و پهنی چیده بودم، سردی هوا و درد مزمن کلیه‌ام ضرورتی پیش آورد (ضرورت برای …) که نتوانستم حتا از همسایه‌ها یا حتا از رهگذرا

همه‌ای این پانزده دقیقه را به این فکر میکردم که چند نفر با خیال راحت به همدیگر کتاب تعارف میکنند و هر کی هر چی میخواسته، بر داشته ورفته!!. خوشبختانه وقتی بر گشتم همه چیز سر جایش بود!!. هیچ وقت از این همه بی علاقگی مردم به کتاب خوشحال نشده بودم!. ظهور و سقوط یک کتابفروش:. اثر حشمت الله ناصری. ...
  • گزارش تخلف

، نشریه‌ای از مجموعه نشریه‌های همشهری است که تا بحال ٦٠ شماره از آن بصورت ماه نامه منتشر شده است

این نشریه فعالیت خود را به داستان کوتاه، به صورت تالیفی و ترجمه، و مسابقات پیامکی تصویری اختصاص داده است. اگر فرصت کتاب خواندن نداریم، این نشریه گزینه خوبی برای مطالعه است.
  • گزارش تخلف