📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


زن ممکن است مرد را با قساوت تا دم مرگ عذاب بدهد و مسخره‌اش کند و ابدا هم احساس ناراحتی و عذاب وجدان نکند

چون هر بار وقتی نگاهت می‌کند در دل می‌گوید: «خوب، حالا این‌قدر اذیتش می‌کنم و مرگش را جلو چشمش می‌آورم. در عوض بعد این عذاب‌ها را با شربت عشق خودم جبران می‌کنم.». «ابله فیودور ترجمه‌ی سروش حبیبی».
  • گزارش تخلف

میرخان: واویلا_که عقلا فرموده‌اند این کتاب چشم و گوش زنان را باز می‌کند!

روشنک: لازم نیست بترسی وقتی به زودی برای همیشه چشم و گوش می‌بندم!. رخسان: خیال نمی‌کنی زنی که چشم و گوشش بسته باشد، زودتر گول مردی را می‌خورد که چشم و گوشش باز است؟ …. ☞
  • گزارش تخلف

ولادیمیر: عالیجناب میل دارند از حقوق قانونی خودشون استفاده کنند!. استراگون: یعنی ما هیچ حقی نداریم؟

(خنده‌ی ولادیمیر که فورا آن را فرو می‌خورد و لبخندی باقی می‌ماند). ولادیمیر: اگر خنده ممنوع نبود از دستت خنده‌ام می‌گرفت. استراگون: یعنی ما حقوقمون رو از دست دادیم؟. ولادیمیر: نه! از اون‌ها صرف نظرکردیم …. ☞ ...
  • گزارش تخلف

شماره ۱۰۸ بخارا منتشر شد

صد و هشتمین شماره مجله بخارا با مقالاتی از محمدرضا شفیعی کدکنی، داریوش شایگان، ایرج افشار، داریوش آشوری، نصرالله پورجوادی، مینو مشیری و …. به همراه یادنامه‎‌های پاتریشیا کرون و دکتر محمود صناعی منتشر شد و از فردا پنجشنبه ۳۰ مهر ماه ۱۳۹۴ در دسترس علاقمندان قرار دارد. و مروری داریم بر فهرست شماره ۱۰۸ بخارا در پیوند زیر. ...
  • گزارش تخلف

نوبل خوانی

بخش نوبل خوانی در نشست هفته آینده‌ی انجمن ماتیکان داستان به نقد و بررسی داستان کوتاه «یک میهمانی یک رقص» از ایزاک باشویس سینگر اختصاص دارد. ***همچنین این داستان در گروه انجمن در تلگرام، پنجشنبه ساعت ۱۰ شب نقد و بررسی خواهد شد …***یادآور می‌شود که بخش داستان خوانی حاضران به قوت خود باقی است …. نشست هفتگی انجمن ماتیکان داستان …پنجشنبه‌ها از ساعت ۴:۳۰ تا ۶:۳۰ عصر. نشانی: مشهد مقدس-. بولوار سجاد - حامد جنوبی۱۲- پلاک ۱۰۸ - کافه گالری رادین. ورود برای همه علاقه مندان ادبیات داستانی و داستان نویسی آزاد و رایگان است …به کانال انجمن ماتیکان داستان در تلگرام بپیوندید و این کانال را به دوستان خود و دیگر گروههای ادبی معرفی کنید …فضایی برای دوستداران داستان و داستان نویسی. در گروهها به اشتراک بگذارید ...
  • گزارش تخلف

میلاد ظریف:. سوار بر اسب مرده/ مهدی جعفری/ نشر افق/ ۱۳۹۳. کافکا در واقع هیچ وقت نمیخواست بگریزد

آن چه او میخواست این بود که مثل یک تبعیدی درون این فضای پدرانه زندگی کند. از مقاله کافکا نوشته ژرژ باتای/ ترجمه‌ی امیر احمدی آریان. در فیلم عجیب‌تر از داستان ساخته مارک فورستر (۲۰۰۶/ آمریکا) صحنه. ای عجیبی وجود دارد: پرسوناژ نویسنده فیلم با شخصیتی که همزمان مشغول نوشتن داستان زندگیاش است ملاقات می. کند. رودروی هم. این ملاقات زمانی است که شخصیت در حال نوشته شدن توسط نویسنده فیلم صداهای عجیبی می. شنود؛ صداهایی که همزمان اعمال او را روایت میکند. روایتی که نویسنده از زندگی شخصیت فیلم و یا همان شخصیت داستانی که در حال نوشتنش است همزمان در ذهن شخصیت هم به صدا در میآید و ناطق میشود. ...
  • گزارش تخلف

ف و ترس و صد البته درد و رنج ناشی از آن را در زندگی دیگری تکثیر کند

سوار بر اسب مرده پر است از این ریشه‌های امر غریب که در متن به صورت. ها و شمایلی هیولا مانند چون شخصیتی به نام گورزاد و یا آدم هایی با شمایلی کولاژ مانند و ترکیبی از اجزای بدن چند نفر در زیرزمین خانه پدری خسرو فیروز ظهور می. کنند. نمونه. هایی از این ریشه. ها و یا بازگشت امر سرکوب شده در زندگی کودکی و جوانی خسرو فیروز می. توان جستجو کرد. مانند دلبستگی. اش به سیمین دختر همسایه که پدرش دلاک بوده و به قول فیروز خانواده. ...
  • گزارش تخلف

سپاس از دوستان گرامی برای روشن نگه داشتن چراغ گروه، و تشکر ویژه برای مشارکت در بررسی داستان دیوار از ژان پل سارتر؛

نوبل خوانی هفته آینده یعنی پنجشنبه شب ساعت ۱۰ به نقد و بررسی داستان کوتاه «یک مهمانی یک رقص» از آیزاک باشویس سینگر اختصاص دارد.
  • گزارش تخلف

داستان دیوار از ژان پل سارتر. این داستان با یک محاکمه خشک وفاشیستی شروع میشود

راوی داستان اول شخص و یکی از شخصیتهای داخل داستان به نام پابلو است. پابلو که شخصیت اصلی داستان هم هست با دونفر دیگر به نام تام وخوان محکوم به اعدام هستند. اغاز داستان: مارا به داخل تالار بزرگ سفیدی راندند. روشنایی چشمهایم را زد و پلکهایم تند تند به هم میخورد. راوی در جمله روشنایی چشمهایم را …. بلافاصله به موقعیت مکانیش قبل از تالار اشاره میکند. که جایی تاریک ونمور بوده. قبل از اعدام پابلو، تام و خوان را در یک زیر زمین سرد که متعلق به یک بیمارستان است زندانی میکنند. تمام این اتفاقات ونقل مکانها و محاکمه‌های عجولانه فضای داستان را که کشوری اشغال شده (اسپانیا) توسط فاشیستهاست نشان میدهد. ...
  • گزارش تخلف