📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


«دیالوگ ماندگار مختارنامہ». «تو چرا از قافلہ ۍ عشق جا ماندۍ کیان..؟». «راه را گم کردم ابواسحاق …»

«راه بلدۍ چون تو کہ راه را گم کند راه نابلدان را چہ گناه …؟». «راه را بستہ بودند، از بیراهہ رفتم، هر چہ تاختم مقصد را نیافتم». «وقتی بہ نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود …». مختار:. " شرط عشق جنون است ماکہ ماندیم مجنون نبودیم … ...
  • گزارش تخلف

[۱۰/۲۴، ‏ ۱:۴۰ قبل‌ازظهر] انصافی مصطفی: ضلع چهارم مثلث: سانسور

همه‌ی این‌ها را اضافه کنید به این‌که ممیزی بی‌سابقه در دولت‌های نهم و دهم باعث تقویت اقتصاد زیرزمینی نشر شد. کتاب‌هایی که مجوز چاپ نمی‌گرفتند با کیفیتی مناسب (طبیعتا پایین‌تر از کیفیت چاپ توسط ناشر) توسط ناشران زیرزمینی افست می‌شد و به بساط دست‌فروشان میدان انقلاب راه می‌یافت و در نتیجه، سودی که حاصل زحمات مؤلف و ناشر بود به جیب افست‌کاران می‌رفت و این جریان هنوز هم ادامه دارد و هنوز هم به ناشران ضررهای اقتصادی وارد می‌کند. در‌حالی‌که در روزگار ما عملا هیچ کتابی در محاق توقیف نمی‌ماند و در بدترین حالت در اینترنت یافت می‌شود و به تبع آن به‌سادگی به صورت افست در بساط دست‌فروشان انقلاب پیدا می‌شود، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستگاه عریض و طویلی به نام اداره‌ی کتاب وجود دارد که از بیت‌المال تغذیه می‌کند تا به کتاب‌هایی که بالأخره روزی به دست مخاطبانش می‌رسد مجوز بدهد یا ندهد؛ از بودجه‌ی عمومی مردم ایران استفاده می‌کند تا به مردم بگوید چه کتابی بخوانند و چه کتابی نخوانند، چه کتابی خوب است چه کتابی بد …در بالا به مسئله‌ی بی‌اعتمادی مردم به نویسندگان اشاره شد. یکی دیگر از دلایل بی‌اعتمادی ...
  • گزارش تخلف

مصطفی انصافی: دولت هم هیچ کمکی نمی‌تونه بکنه. برامون تبلیغ کنه

کتابامون رو بخره. این دیگه نوبره به خدا. دست گدایی پیش دولت دراز کردن. حتا برای فرهنگ دستمون باید جلو دولت دراز باشه؟: مگه نظام آموزش و پرورش کسی جز معلمان مدارس هستند؟ یعنی دولت باید حتما بخشنامه صادر کنه که آهای معلم‌ها به بچه‌ها بگید کتاب بخونند؟. بلانسبت معلمان جمع، مامورهای خنگ به مزدوری! معلم‌ها خودشون کتاب نمی‌خونند. حسین اسدی معلمه. حمید بابایی معلمه. ...
  • گزارش تخلف

مصطفی انصافی: حرف من اینه دولت رو باید از این معادله حذف کنیم

دولت جز سانسوری که بر ما تحمیل می‌کنه هیچ نفع و ضرری به فرهنگ نمی‌تونه برسونه. معلم‌ها اگر خودشون معتقد باشند می‌تونند تغییر ایجاد کنند اما از نظام آموزش و پرورش هم هیچ کار برنمیاد. زحمت خودمون رو دوش دیگران و دولت نندازیم. توپ رو تو زمین دیگران نندازیم. فرهنگ واقعی ملت‌ها رو مردم می‌سازند. فرهنگ ما سال هاست به قهقهرا رفته. بس که دولت مردم را درگیر اقتصاد و سیاست بارآورده و متاسفانه مردم هم تن داده‌اند. ...
  • گزارش تخلف

مرتضی ملک محمدی: فکر می‌کنم مساله کتابخوانی اول از همه باید در خانواده نهادینه شود

یعنی از همان کودکی به فرزند خود نسبت به اهمیت کتاب تاکید کنیم. یکی از دلایل افت کتاب‌خوانی به‌نظرم کاهش تاثیرگذاری کتاب‌ها بر روی فرد است. میزان مطالعه قبل از انقلاب نسبت به جمعیت باسواد کشور خیلی بیشتر از الان بود. و کتاب‌ها مقدس و قابل‌احترام بودند. الان ما با دو مساله روبه‌رو هستیم: یکی مساله درونی و شخصی است و کمرنگ شدن میل کتاب‌خوانی و دیگری بیرونی است که شامل سانسور و تعطیلی انتشارات و نشریه‌هاست. ...
  • گزارش تخلف

حسین اسدی: البته معلم‌های واقعی کار میکنن ولی بعد تراژیک قضیه اینه که خودشون هم میدونن تاثیری نخواهند گذاشت

فقط حرصگ بیشتری میخورن و فقط ممکنه زودتر سکته بزنن و خلاص بشن. من در طول ده سال تدریس فقط تونستم یه دانش آموز رو کتاب خون کنم. اکثر همکارای من کتاب نمیخونن با افتخار تمام
  • گزارش تخلف

[۱۰/۲۴، ‏ ۱:۰۸ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: داوود و احمد و زهرا فکر کنم اول بحث رو به‌شکل جهانی مطرح کنیم و ببینیم وضعیت رمان و داستان د

[۱۰/۲۴، ‏ ۱:۱۲ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: داوود این معناها رو کاش واضح‌تر و روشن‌تر و تفاوتش در جهان و‌ غرب و ایران بیان می‌کردی. [۱۰/۲۴، ‏ ۱:۱۲ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: اون گوشه هم به‌شکل معناداری همه‌چیز تغییر کرده سعید جان. [۱۰/۲۴، ‏ ۱:۱۲ قبل‌ازظهر] آتش بیگ داود: وقتی پرفروشترین اثار معتبر غربی مثل اثار یوسا یا … نهایتن ٤ ٥ هزار جلد میفروشن دیگه بحث کیفیت اثار داخلی اساسن مطرح نیست. شاید فاصله هزار تا ٤ هزار بخاطر بی کیفیتی کتابها ی ایرانی و بی دقتی ناشرها باشه. ولی ایا ٤ هزار در جمعیت ٨٠ میلیونی امار قابل قبولیه؟. [۱۰/۲۴، ‏ ۱:۱۵ قبل‌ازظهر] بردستانی سعید: معنادار نه تا این حد. هنوز هر چیزی مخاطب خودش رو داره. [۱۰/۲۴، ‏ ۱:۱۵ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: چقدر مخاطب؟. ایا نسبت مخاطب نسبت به گذشته تغییر نکرده؟ ...
  • گزارش تخلف

جوادعاطفه: برای فرهنگ داشتن و فرهنگ ساختن کارهای بی‌شماری باید کرد

بی‌شک اصلی‌ترین کارها بر دوش دولت‌ها است. دولت‌ها موظفند تا به هنر و هنرمند احترام بگذارند! با هر شیوه و ابزاری باید واقعیت «گذشته» را نشان داد تا «حال» خوب شود و قدرت و شوکت «آینده» تضمین شود. آن‌هایی که دیروز را انکار می‌کنند، امروز و فرداد را بر باد می‌دهند. مردم بی‌گذشته، مردم بی‌فردایی هستند! در سفر آخرم به سوئد، در سر میز صبحانه، چشمم به تصویر آگوست استریندبرگ، بر جعبه‌ی شیر افتاد! چه می‌شد گفت؟! فهمیدن و دانستن درباره‌ی مردی که ادبیات، تئاتر و هنر سوئد مدیون او است، آن‌قدر برای سوئدی‌ها مهم است که می‌خواهند هرطور شده، حتی در حد خواندن سرسری بر سر میز صبحانه هم او را به یاد مردمی بیاورند که صد و سه سال از مرگ او فاصله گرفته‌اند. رد استریندبرگ در جای‌جای استکهلم دیده‌ می‌شود. ...
  • گزارش تخلف

علی قانع: سلام و ارادت. دیر وارد بحث شدم اما واقعا دردم گرفت

بشدت با گفته جوان عاطفه عزیز موافقم که هیچکس حرفی از ان نزد. بنظرم تا وقتی تریبون ادبیات دولتی فقط ساز خوش را می‌زند صحبت در باره تیراژ کتاب و حاشیه هایش کم فایده است و نباید انتظار معجزه داشت. ودر پاسخ دوست خوبم که گفت ناشر نباید کار کم کیفیت ونشر کند باید گفت کم لطفی نکنید به نوقلم‌ها و یا نویسندگانی که دیر دیده می‌شوندو عضو هیچ قبیله و طایفه‌ای نیستند. ارادت ...
  • گزارش تخلف

داود آتش بیگ: تفاوت واضحه سعید. در غرب طرف میشینه فکر میکنه بره سینما یا کتاب بخونه؟

بعد تصمیم میگیره که بشینه پای یک شبکه کابلی و واکینگ دد رو ببینه (قسمت اول فصل جدیدش اگه درست خاطرم باشه در امریکا ٢٠ میلیون بیننده داشته). ولی یکبار هم ممکنه نغمه اتش و یخ یا وان کیو عیتی فر رو انتخاب کنه. ولی در ایران مخاطب اصلن به کتاب فکر نمیکنه که بخواد انتخابش کنه. یا نکنه. جز یک جمعیت نهایتن ده هزار نفری. بقیه از بین تلگرام و جم و به ندرت هم سینما یکی رو انتخاب میکنند ...
  • گزارش تخلف

[۱۰/۲۴، ‏ ۱:۲۱ قبل‌ازظهر] بردستانی سعید: برای اونا کتاب خوندن امر ژستی نیست

حتا تو ملا عام …یادمه یه روز بچه‌ام رو برده بودم آرایشگاه. برا ی استفاده از وقتم کتاب لعنتی هادی تقی زاده رو دستم گرفته بودم و می‌خوندم، ناگهان دیدم دو نفر انگار دارند پچ پچ می‌کنند با هم. [۱۰/۲۴، ‏ ۱:۲۲ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: من خودم همه‌جا کتاب میخونم و البته تا حالا هم واکنش عجیبی ندیدم. حتا توی مترو سرپایی کتاب میخونم … ولی اینکه ما چکار میکنیم یه بحثه و ریزش شدید مخاطب هم یه بحث. سیصدتا مخاطب یعنی همین تعداد دوست و اشنا و قوم و‌خویش. [۱۰/۲۴، ‏ ۱:۲۳ قبل‌ازظهر] آتش بیگ داود: ما هیچ کاری از دستمون بر نمیاد سعید شریفی عزیز که موثر باشه. فقط و فقط معلمها و نظام اموزشی دوران دبستان و پایه میتونن نقشی داشته باشن و لاغیر. ما باید فقط به ارتقا سطح کیفی اثارمون فکر کنیم تا تیراژمون رو از هزار به دو سه هزار نهایتن برسونیم. که جز این کاری از دستمون بر نمیاد. ...
  • گزارش تخلف

مصطفی انصافی: من تمام مطالب رو دارم می‌خونم و مشکلم با عمده بحث اینه که همه تلاش دارند یکسویه به بحث نگاه کنند

یکی می‌گه قطعا تقصیر دولته. یکی می‌گه قطعا تقصیر طبقه متوسطه که کتاب نمی‌خونه. یکی می‌گه تقصیر ناشره. سوال من اینه که مگر همه اینها با هم نمی‌تونه اتفاق بیفته؟ مطلبی که چند ماه پیش در سایت ۵۱ منتشرکردم ناظر به همین مساله بود. که همه این‌ها دست به دست هم داده‌اند و تیراژ کتاب رو به این عدد رسوندند. ...
  • گزارش تخلف

مصطفی انصافی: ضلع اول مثلث: مردم.. از قدیم گفته‌اند سری را که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند

تا وقتی مردم به خواندن کتاب احساس نیاز نکنند، طبیعی است کتاب در سبد کالای‌شان جایی نداشته باشد …عوامل متعددی در شکل‌گیری این عدم نیاز تأثیرگذارند. ضرورت کسب اطلاعات به واسطه‌ی کتاب از بین رفته است و با توجه به همه‌گیر شدن اینترنت و دسترسی آسان به آن در هر زمان و مکان، یکی از دلایل اساسی نیاز عامه‌ی مردم به کتاب از بین رفته است. به جای خواندن یک رمان و به فکر فرو رفتن و تحلیل جهان رمان، می‌توان با چند کلیک (و حالا با وجود گوشی‌های هوشمند، با چند حرکت انگشت اشاره) به انواع‌و‌اقسام تحلیل‌ها از زوایای گوناگون دسترسی پیدا کرد. آن تحلیل، به مثابه فست‌فود، نیاز اولیه‌ی عامه‌ی مردم را به اطلاعات و تحلیل رفع می‌کند. در این جریان، کیفیت تحلیل اهمیتی ندارد، همان‌طور که ارزش غذایی فست‌فود اهمیتی ندارد. همچنین با توجه به وجود انواع‌و‌اقسام سرگرمی‌ها (بازی‌های رایانه‌ای، ایتنرنت، شبکه‌های اجتماعی و حتا تغییر سبک زندگی مردم و گرایش به گشت‌وگذار در مجتمع‌های تجاری) ضرورت مطالعه‌ی کتاب به عنوان سرگرمی هم از بین رفته است …یکی دیگر از دلایل عدم استقبال مردم از کتاب‌ها بی‌اعتماد شدن آن‌ها به کتاب‌ها و نوی ...
  • گزارش تخلف

همچنان با ما فاصله معنا داری دارند. اینجا به کسی که کتاب می‌خونه نگاه عاقل اندر سفیه میکنن

سعید شریفی: داود حرفت متین و خوبه که هنوز جای امیدواری وجود داره. اما چندتا سؤال:.۱. کتابها و رمان‌هایی که اون‌ها میخونن و تیراژشون بالاست چه مدل کتابهاییه؟.۲. نسبت این مطالعه به نسبت مدیوم‌های دیگه مثل فیلم، سریال و بازی‌های کامپیوتری چطوره؟.۳. این درصد ایا نسبت به گذشته‌ی معین تغییر کرده یا نه؟ و اگر تغییر کرده، چقدر؟ قابل توجه و معناداره آیا؟. باید دقیقتر و با وضوح بیشتری حرف بزنیم تا اول از وضعیت خودمون، یک در جهان و بعد در ایران، اگاه بشیم و بعد دنبال دلایل و بعدتر دنبال راه‌حل و شدنی بودن یا نشدنی بودنش باشیم …. من فکر میکنم و هرچند میدونم که اغلب با این حرفم مخالفند و ازجمله بخشی از وجود خودم هم مخالفه، اما به‌نظرم شکل ارائه‌ی روایت و قصه و داستان و حتا ضدداستان و اندیشه کاملا تغییر کرده. ...
  • گزارش تخلف

میترا معینی: من امروز در جمع دوستانی بودم که بعضی کتابخوان‌های حرفه ایی و تعدادی معمولی بودند بحث برسر این بود که قبل‌تر‌ها که این

همه گفتند کتاب میخواندیم!!!!. جالب اینجاست که هیچکدام هم مایل نبودند از این بقول خودشان اعتیاد اینترنتی دست بکشند گرچه با حسرت از سالهای کتابخوانی شان یاد می‌کردند. احمد ابوالفتحی: یه جمله عباس صفاری داشت که به نظر من ابعاد بحران تیراژ کتاب رو به خوبی نمود می‌ده و معماگونه‌گی این بحران رو: یک ملت هفتاد ملیونی ختا اگر قحطی زده هم باشد باید بیش از هزار و دویست تیراژ کتابش باشد. این حرف رو صفاری سه سال پیش زده بود. الان جمعیت روی هشتاد میلیون چرخ می-خوره و تیراژ چنان که نوری گفته داره میل می‌کنه به پانصد نسخه و آن هم فروش نمی‌ره. من حس می‌کنم مطالعه برای بخش عمده‌ای از جامعه‌ی ما نه تنها دیگر فضیلت نیست که نوعی رذیلت محسوب می‌شه. مجموعه‌ای از مسائل به این انجامیده که بی‌سوادی و بی‌شعوری فخر بشه و این رو مشاهدات عینی به خوبی اثبات می-کنه. سعید شریفی: [۱۰/۲۴، ‏ ۱۲:۲۲ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: به‌نظرم یک شب یا دو شب به‌طور جدی و به دور از روشن‌فکرنمایی و شبه‌روشن‌فکری در مورد کتاب نخواندن و داستان نخواندن مردم و تیراژ بسیار بسیار پایین کتابها و به‌خصوص داستان‌ها بحث کنیم بدون این‌که اولا بخواهی ...
  • گزارش تخلف