📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢شاهکار نیست اما حالت را دگرگون می‌کند

یزدانی خرم: رمانی که شاهکار ادبی نیست و ادعای اش را هم ندارد، اما حال آدم را دگرگون می‌کند … «مردی به نام اوه» به خاطر دو ترجمه‌ی دیگر هم که از آن به بازار آمده به اندازه‌ی کافی می‌شناسیم احتمالن …هرچند زمانی که این ترجمه به ارشاد رفت ترجمه‌های دیگر ثبت نشده بودند هنوز و البته این امر در فضای کار نشر کاملن طبیعی ست و گاهی پیش می‌آید که کتاب موفقی با چند ترجمه درآید و این امر نه تقصیر ناشران است نه مترجمان که فقط از عدم وجود کپی رایت است و لاغیر …القصه …اگر می‌خواهید رمانی به معنای واقعی کلمه مفرح و سرخوش بخوانید اوه یک پیشنهاد جدی ست …داستان پیرمردی عبوس و جدی که معتقد است احمق‌ها به کامپیوتر اعتماد دارند …از بی ام دابلیو متنفر است و به نطرش مرد واقعی ساب یا نهایتن ولو سوار می‌شود …و ماجرا از روزی آغاز می‌شود که ماشین یک زن باردار ایرانی و همسرش با صندوق پست او تصادف می‌کند …رمان را حسین تهرانی به فارسی برگردانده …قطعن این رمان می‌تواند اوقات مفرحی را برای بیشتر خواننده گان اش رقم بزند. ...
  • گزارش تخلف

📢رمان عاشقانه از نویسنده‌ای که به روش سامورایی خودکشی کرد

میشیما نویسنده‌ی مطرح ژاپنی در سال ۱٩٢۵ متولد شد و در سال ۱٩٧۰ در اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ژاپن، هاراگیری (خودکشی آیینی سامورایی‌ها) کرد. حاصل عمر کوتاه این نویسنده هشت رمان، چهار نمایش‌نامه، پنجاه داستان کوتاه، ده نمایش‌نامه‌ی تک‌پرده‌ای، یک سفرنامه‌ و چندین مقاله است. معروف‌ترین اثر وی چهارگانه‌ی «دریای حاصلخیزی» است که آخرین جلد آن را صبح روزی که اقدام به هاراگیری کرد تحویل ناشرش داد … «آوای امواج» داستان عاشقانه‌ی ساده‌ای از یوکیو میشیما ست که با برگردان پارسی فرناز حائری به همت نشر قطره منتشر شده است. این رمان در سال ۱٩۵۴ در ژاپن موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی «شینچوشا» Shinchosha شد. ...
  • گزارش تخلف

📢📢📢کتابی که به زودی در انجمن ماتیکان داستان نقد و بررسی می‌شود. خاک می‌آمد. بوی خاکی نمناک

چشم دوخته بودم به صورت مادر مرتضا. مثل قبل نبود. مثل آن روزهایی نبود که تهران دیده بودمش. انگار داشت شبیه فرشید می‌شد کم‌کم؛ فرشیدی که کلی چین‌وچروک بکاری دور لب‌ها و چشم‌ها و روی پیشانی‌اش. اما چشم‌ها خودش بود، خود چشم‌های فرشید، درشت، با رنگ قهوه‌ای روشن و مژه‌های بلند. فقط انگار گود افتاده بود چشم‌خانه‌ها، مثل چشم‌های مرتضا. بادی خنک از درز پنجره‌ای که قد یک بند انگشت باز شده بود، می‌آمد تو اتاق. اتاقی که سقفش بلندتر از همه‌ی خانه‌هایی بود که تابه‌حال دیده بودم. انگار مال حالا نبود، مال همان نیشابور چند قرن پیش بود، با آن پنجره‌های چوبی بلند و تعاقچه‌های پهن پای پنجره‌ها. ...
  • گزارش تخلف

📢سیاستمدار از دید نویسنده

رضا امیرخانی: آیت الله هاشمی به تصویری کلان نظر داشت و وارد مسائل پیش پا افتاده و مبتذل نمی‌شد/ با آقای هاشمی دشمنی کودکانه می‌کردند.
  • گزارش تخلف

📢دلیل گسترش ادبیات آپارتمانی. کشاورز: حدود سی درصد روستانشین داریم و هفتاد درصد هم شهرنشین

چه بسا نیمی از همان شهرنشین‌ها هم جهانی فکر می‌کنند. پس، ریشه‌ی گسترش ادبیات آپارتمانی را باید در همین دلایل جست. نویسندگان امروز می‌خواهند تجربه‌ی خویش از زیستن در جامعه‌ی متفاوت شهری را طرح کنند تا از این طریق خود و فضای پیرامونشان را بهتر بشناسند. همین است که داستان‌ها پر شده از کافه و رستوران و بزرگراه و… وقتی این گرایش در دهه‌ی ۷۰ آغاز شد، خیلی‌ها با اشتیاق فراوان داستان‌ها را می‌خواندند. (منبع: الف یا). ...
  • گزارش تخلف

📢شکسپیر چهارصدساله و نکته مهم در ترجمه آثارش

در چهارصدمین سالگرد تولد ویلیام شکسپیر، «حکایت زمستانی» (ترجمۀ فؤاد نظیری، تهران: ثالث، ۱۳۹۵) منتشر شد. اثر حاضر، بعد از «تیمون آتنی» و «رومئو و ژولیت»، سومین نمایش‌نامه از شکسپیر است که با ترجمۀ نظیری منتشر می‌شود. نظیری، بعد از تجربۀ ترجمۀ آثاری از شکسپیر، در «حکایت زمستانی» به زبانی روان و از همه مهم‌تر قابل‌اجرا بر صحنه رسیده است. یکی از مسائل برخی از ترجمه‌های آثار شکسپیر این است که زبان فارسی آن‌ها قابلیت اجرا روی صحنه را ندارد و این برای دانشجویان و حتی کارگردان‌های حرفه‌ای مشکل‌ساز است. بنابراین، انتشار ترجمه‌های جدید از مترجمان گوناگون گام مهمی در رفع این مشکل است. (منبع: مجله شهرکتاب). ...
  • گزارش تخلف

📢داستان دانش بنیاد و اقتصاد

فاضل بخششی: داستان دانش‌بنیاد، داستانی است که دران دستاوردهای گوناگون علمی و یا رخدادهای اجتماعی نوین که به دنبال زنجیره فعلی توسعه علم به دست می‌آیند ویل رخ می‌دهند، به‌گونه‌ای در داستان به کار گرفته‌شده باشند که بدون معرفی این نوآوری رخدادهای اجتماعی، امکان شکل‌گیری رویدادهای داستان وجود نداشته باشد …بسیاری از پژوهشگران ادبی براین باور هستند که ادبیات دانش‌بنیان دستاورد دو قرن اخیر و پیشرفت روزافزون علم در جهان غرب است ولی من برای کشور خودمان این باور را ندارم شاید ساده­ترین و بارزترین دلیل برای رد این نگره، داستان پرواز جمشید شاه به آسمان و یا نوشدارو برای سهراب در ادبیات کهن این سرزمین باشد که به‌خوبی نشان می‌دهد در بازه‌ای از زمان مردم این سرزمین دانش و خواسته خود را در هم می‌آمیختند و داستان‌های دانش‌بنیاد دوران خود را خلق می‌کردند. داستان پرواز جمشید راه‌حل‌های برای مقابله با مشکلات پرواز یک انسان را با توجه به دانش روز جامعه پیشنهاد کرده، که این همان شاکله داستان دانش‌بنیان است …با کاهش زمان مطالعه و کتاب‌خوانی خارج از متون درسی، که بخشی از آن به سبب ساختار آموزش‌وپرورش کشور اس ...
  • گزارش تخلف

📢اتفاق شرم آور و اربابان مهربان!

ستم سفیدپوستان و بهره کشی از سیاهان کتابهای داستانی گوناگونی نوشته شده که چند نمونه‌ی پارسی شده‌اش در کشور ما شهرت بیشتری دارد؛ کلبه عمو توم از هریت بیچراستو، محبوب (دلبند) از تونی موریسون، بردگان سیاه (مندینگو) از کایل آنستوت و …. این مورد آخر، شاید شیرین‌ترین این رمانها باشد؛ اثر حدودن ۶۵۰ صفحه‌ای آنستوت که گیرایی ماجراها و موضوع متفاوت و البته ترجمه شیوای مرحوم محمد قاضی از آن رمانی خواندنی ساخته و پرداخته است. در بردگان سیاه، مسئله، نامهربانی و ضرب و شتم سیاهان در ایالتهای جنوبی آمریکا نیست؛ اتفاقن اربابها مهربان اند! جنایت واقعی در اینجا این است که آنها برای نسل کشی از بردگان نیرومند و تندرست و خوش هیکل خود آنها را به جفتگیری با هم وا می‌دارند؛ ولو این جفتها پدر و دختر یا پسر و مادر یا برادر و خواهر باشند و حتا خود اربابان کنیزکان خوش بر و روی خود را آبستن می‌کنند و فرزندان دورگه شان را همراه دیگر غلامان می‌فروشند …. این کتاب خواندنی و تکان دهنده احیانن چند دهه‌ای است که بازچاپ نشده اما هنوز می‌توانید آن را در کتابفروشیهای دست دوم فروش پیدا کنید. ...
  • گزارش تخلف

از بایگانی ماتیکان.. ✒ماجرای جایزه مجله سخن به بهترین ترجمه و بهترین اثر ادبی ایرانی

🔔مترجمی که جایزه را نپذیرفت. مرحوم عبدالرحیم جعفری: سال ۱٣٣۶ بود که مجله سخن به مدیریت دکتر پرویز ناتل خانلری برای اولین بار اعلام کرد که به بهترین ترجمه سال و یک اثر ادبی ایرانی جایزه خواهد داد. من هم کتاب کلبه عموتم را بدون اطلاع خانم [منیر] مهران [مترجم کتاب] با چند کتاب دیگر برای شرکت در مسابقه بهترین ترجمه سال به دفتر مجله سخن فرستادم. مدتی گذشت، تا اینکه روزی از دفتر مجله تلفن کردند و اطلاع دادند که می‌خواهند کتابهای برنده جوائز را اعلام کنند. و چند روز بعد کارت دعوتی برای من و خانم مهران فرستادند که در جلسه‌ای که در باشگاه دانشگاه تهران تشکیل می‌شد شرکت کنیم. کارت دعوت را با خوشحالی زایدالوصفی برای خانم مهران بردم. وقتی کارت را دید با کمال بی اعتنایی گفت خوب بود شما قبلن به من اطلاع می‌دادید، من کتاب را برای جایزه ترجمه نکرده‌ام، و به این جلسه هم نخواهم آمد. من یکه خوردم و افسردم. خداحافظی کردم و از خانه شان بیرون آمدم. ...
  • گزارش تخلف

📢وقتی جلال با آن معلم دست به یقه شد!. از کلاس درس جلال آل‌احمد

اصغر شیرازی: ◀در کلاس دوازده رشتۀ ادبی در دبیرستان شاهپور شمیران شاگرد آقای آل‌احمد بودم. به علت تغییر محل سکونت خانواده از دبیرستان علمیه به این مدرسه کوچ کرده بودم. او معلم ادبیات بود. آن‌قدر که به یاد می‌آورم او علاقۀ چندانی به تدریس، دست‌کم در آن کلاس را نداشت. ترکیب شاگردان کلاس هم آن‌طور نبود که او را بر سر ذوق بیاورد …◀از شاگردان ناتوان حمایت می‌کرد. یادم می‌آید که یک بار با معلمی که مایل نبود به یک شاگرد کند‌ذهن نمرۀ قبولی بدهد نزدیک در ورودی مدرسه دست به یقه شد. یک بار هم از اعتراضی حمایت کرد که من به برخی از همکلاسی‌های بومی شمیران کرده بودم. علت اعتراض برخورد تمسخرآلودی بود که آن‌ها با یک شاگرد تازه‌وارد خراسانی داشتند …◀یک بار واکنشی شگفت‌انگیز، ولی عاقلانه به یکی از انشاهای من از خود نشان داد. موضوع، مشاهدات ما در روزهای عید نوروز بود. ...
  • گزارش تخلف

📌معرفی کتاب. در محله گم نشوی. ✒پاتریک مودیانو (برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۴)

✏انوشه برزنونی. 📎نشر ماهی. تا در محله گم نشوی بازی دائمی نور و سایه است، مبارزه‌ی بی‌پایان خاطره و فراموشی است. ژان درگان نویسنده‌ای میانسال است که به ملال گرفتار آمده و عزلت‌نشینی اختیار کرده. روزی شخصی به نام ژیل اتولینی با او تماس می‌گیرد و خبر از پیدا شدن دفترچه‌ای می‌دهد که درگان در ایستگاه قطار لیون گم کرده بود. در این دفترچه اسمی آمده که کنجکاوی اتولینی را برانگیخته و حالا می‌خواهد از درگان اطلاعاتی درباره‌ی شخص مذکور به دست آورد. کنجکاوی اتولینی درگان را به گذشته‌‎های دور می‌برد و بهانه‌ای می‌شود برای باز کردن کلاف‌های درهم‌تنیده‌ی روزگار کودکی‌اش. ...
  • گزارش تخلف

📢آگاتا کریستی در ایران؛ کاراگاه پارکر پاین

مناسبت سالمرگ آگاتا کریستی …نوید فرخی: … هواداران ادبیات پلیسی و معمایی می‌دانند آگاتا کریستی، سه بار به ایران سفر کرده است (در این سفرها با چند نشریه‌ی داخلی هم مصاحبه می‌کند که گفتگوهایش شنیدنی است). یکی از داستان‌های آگاتا کریستی «خانه‌ای در شیراز» نام دارد که به بررسی رویداد مرموزی در شهر شیراز می‌پردازد. آگاتا کریستی در زندگی نامه‌اش درباره شهر شیراز و زیبایی‌های آن نوشته:. «خوب یادم هست که شیراز چقدر قشنگ بود. باغ‌های شیراز مثل یک زمرد سبز خالص بودند که رگه‌هایی از خاکستری و قهوه‌ای را در خود جای داده بودند. شیراز یک زمرد سبز زیباست!». کاراگاه این داستان، فرد بازنشسته‌ای به نام پارکر پاین است. پارکر پاین در سه کتاب آگاتا کریستی حضور دارد:.۱-معمای رگتا.۲-مشکل خلیج پولنسا.۳-تحقیقات پارکر پاین. کتاب سوم مجموعه‌ای داستان کوتاه است و تنها داستان ایرانی (واقع در ایران) آگاتا کریستی، «خانه‌ای در شیراز» در آن جای گرفته است. ...
  • گزارش تخلف

📢صدرای رمان من و آیت الله رفسنجانی... نسرین ارتجایی: - «امیرکبیر …»

تاکسی ایستاد و من در را که بستم و نشستم، صدای آهنگ، آن هم از نوع خیلی خیلی شاد و آن ور آبی اش محاصره‌ام کرد و نچ نچ و پوزخند دو مسافر کناری. عدم تعادل روحی راننده را وقتی فهمیدم که زن مسافر تشر زد: «آقا ناسلامتی اینجا تاکسیه!!!» و راننده برگشت و گفت که سالها دست کومله‌ها اسیر بوده است و در زندان دولتو. - «یه ترکش توی سرمه. اینجا، پشت سرم. بر دارم یا می‌میرم یا می‌افتم رو تخت برا همیشه. رو اعصابم اثر گذاشته. دکتر گفته همیشه با هر آهنگی که شاده به خودم کمک کنم.». سوژه افتاد در دام. در ذهنم داستانی شکل گرفت. ...
  • گزارش تخلف