📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢سیانور؛ شهدی گوارا برای سینمای بی روایت

نوروزی: سیانور برای سینمایی که تاریخ نمی‌داند، روایت تاریخی را پس زده و با ایدئولوژی بیگانه است موهبتی گرانقدر است. سینمای ایران سالهاست تاریخ را از یاد برده و بالتبع هویت تاریخی اش را. نتیجه منطقی این رخداد بی مبالاتی هنری و بی سامانی معرفتی در سینماست که به کرات به نظاره آن نشسته‌ایم. بنابراین باید قدر دانست این روایت را … روایتی که شوریدگی و شیدایی نسلی را عرضه می‌کند که بجای آبادانی ویرانی به بار آورد و بجای لطافت قلب خوی درندگی … نسلی که تا پای جان برای آرمان ایستاده بود و در نهایت آرمان را در پای قواعد مبارزه قربانی کرد و آرمانگرایان را ترور و حذف. از این روست که باید سیانور را در صدر نشاند. جرات رجعت به تاریخ را هر سینماگری ندارد و می‌تواند گل و بلبلی طنازانه بسازد و بفروشد و نظاره کند و مکنت به هم بزند. جسارت و دغدغه رضوی و شعیبی که در این وانفسا به سراغ تاریخ رفته‌اند را باید ستود و ارج نهاد نه آنکه بی مهری‌های متوال را برای این فقره نیز به کار بست. سیانور از حیث فرم نمادی از یک تلاش خوب است. فضای شسته رفته با قاب زیبای دوربین، حوصله و ظرافت برای طراحی صحنه و لباس و در یک کلام ...
  • گزارش تخلف

آدم‌ها می‌میرند، سکته می‌کنند یا زیر ماشین می‌روند، گاهی حتی کسی عمدا از بالای صخره‌ای پرتشان می‌کند پایین!

این‌ها البته مهم است، ولی مهم‌تر، همان نبودن آن هاست!. این که آدم بیدار شود و ببیند که نیستش، کنار تو خالی است. بعد دیگر جایشان خالی می‌ماند، روی بالش، حتی روی صندلی که آدم بعد از مردنشان خریده است. آن وقت است که آدم حسابی گریه‌اش می‌گیرد، بیشتر برای خودش، که چرا باید این چیزها را تحمل کند!. (آینه‌های دردار/. هوشنگ گلشیری). ...
  • گزارش تخلف

«هرچه فکر می‌کنم نمی‌فهمم منظورش از مصلحت چه بوده و برایم مهم هم نیست که بدانم

تنها چیزی که برای من اهمیت دارد این است که بتوانم به کار ناتمامی بپردازم که تمام کردنش سال‌ها فلسفه‌ی وجودی ام بوده … به ناری فکر می‌کنم. به ناهیده، به سرهنگ، به رازهای پنهانی که ممکن است توی آن خمره‌ها و صندوقچه و لای آن رخت خواب‌های توی پستو باشند.» صفحات ۵۰ و ۵۱. برشی از: رمان پاییز از پاهایم بالا می‌رود،. اثر: لیلا صبوحی. ...
  • گزارش تخلف

زدن. ✒توماس برنهاد. ✏شهروز رشید

📎نشر روزنه. توماس برنهارد، نویسنده‌ی اتریشی، در داستان «قدم زدن» علت و سبب بروز دیوانه‌گی کارر، و نیز اندیشه به هستی و تفکر را موضوع خود قرار داده است. درون‌مایه‌ی بیماری روانی، جنون، که در اینجا چونان نتیجه‌ی اندیشیدن به جهان و تفکر به نمایش گذاشته می‌شود از همان رمان نخستین‌اش «زمهریر» در آثار برنهارد نقش برجسته‌ دارد. در قدم زدن یک من بی‌نام و ناشناس، که خود خاموش است و یا به‌ندرت به سخن در می‌آید داستان را از زبان شخص دوم (اوهلر) روایت می‌کند که با راوی سخن می‌گوید و یا آنچه شخص سوم (کارر) به شخص دوم (اوهلر) گفته. به همین سبب در داستان قدم زدن چهارصدوهفتادوچهار بار از اوهلر نقل قول می‌شود. گرانیگاه این داستان، فرم وزبان است تا ابلاغ محتوا. به نمایش گذاشتن اندیشیدن؛ تبدیل روند رنج‌بار اندیشیدن به زبان. ...
  • گزارش تخلف

📢 «قیصر پرتغال» – گرد اندوه او بر چهره‌ی او. بر مبنای این رمان فیلم‌ها ساخته شده است

در مورد این رمان کتاب‌ها نوشته شده است. قیصر پرتغالانگار منبع آفرینش افسانه‌ها است؛ سازی که از صدا می‌سوزد …◀قیصر پرتغال ماجرای عشق دیوانه‌وار پدری است به دخترش. عشق و دیوانه‌گی خود افسانه‌ساز اند؛ که قیصر پرتغال انگار افسانه‌سازی است که ما را به خوانش‌ها می‌خواند. جایی آیا برای خوانشی دیگر مانده است؟ نمی‌دانیم.. ◀یان صاحب دختری شده است که همه‌ی معنای زنده‌گی‌ی او است. زمین‌دار بزرگ روستا از یان می‌خواهد که بهای زمین کلبه‌اش را بپردازد. دختر یان به شهر می‌رود تا کاری بیابد و به پدر کمک کند؛ سرنوشت دختر و پدر اما سرنوشت غم‌انگیزی است. دختر تن‌فروش می‌شود؛ پدر مجنون. ...
  • گزارش تخلف

گرجی انگار بخواهد سه بچه گربه را طوری با هم بگیرد که هیچ‌کدام‌شان فرار نکند، آرام‌ آرام جلو آمد تا سایه‌اش افتاد روی سر‌مان

هزار‌بار آرزو کردم کاش جای عیدی بودم. رسول گفت: «به خدا تقصیر اسی بود»، و زد زیر گریه؛ بعد نقاشی را داد به گرجی. گرجی زل زد به کاغذ نقاشی و ما انگار برای لحظه‌ای دری به بهشت باز شود از زیر دست و پای او فرار کردیم. برشی از: مرغابی‌های باغ وحش سینما مولن روژ: مصطفی مستور. ...
  • گزارش تخلف

📢انقلاب و رمان عربی. خوب می‌دانیم که قرار نیست دموکراسی جدیدی ابداع کنیم

اما برای اولین بار است که ما، عرب‌ها، خودمان را از استعمارگرایی عثمانی آزاد می‌کنیم. برای اولین بار، دور یک میز می‌نشینیم و علی‌رغم تفاوت‌های ایدئولوژیکی درباره‌ شرایط زندگی‌مان بحث می‌کنیم. برای اولین بار، حق تفاوت دیدگاه‌هایمان را پذیرفتیم. دوباره مفاهیم فرهنگ و دموکراسی را امتحان می‌کنیم. در طول این ده سال اخیر، ادبیات ایده‌ واسازی فرد را به بار آورده، رمان عربی خود را در مقابل تخریب مجموعه‌ای از مفاهیم جمعی، مثل مذهب، آداب و سنت‌ها و فرهنگ نیاکان‌شان یافته‌است. برای اولین بار، ما از حالت انشاء خارج شده‌ایم و به سوی روایت رفتیم و تنها ادبیات است که این امر را به پیش می‌برد. کاری که مردم هم‌نسل من انجام دادند، سهم بسیار کمی در تخریب فرهنگ جمعی و زبان تمامیت‌خواه داشته‌است. فایده‌ این ادبیات این است که بدون آنکه هیچ غرابتی و بدون رها کردن علل اصلی‌ای که از آنها دفاع می‌کرد، با جامعه ادغام شده است. (منبع: کانال عصر اندیشه). ...
  • گزارش تخلف

📢کاش در ایران هم از روی داستان‌ها فیلم ساخته شود

قائد: در مقدمه کتاب «بچه رزمری» آورده‌ام، رمان‌هایی که از روی آنها فیلم ساخته می‌شود، بعد از فیلم فراموش می‌شوند. حرف من اینجا ایجاز مخل بود، زیرا فقط در مورد «بچه رزمری» این اتفاق نیفتاده است. بسیاری از فیلم‌های مشهور، رمان‌های فراموش‌شده‌ای هستند و فقط یک اسم از آن‌ها باقی مانده است. بسیاری از فیلم‌های هالیوود براساس داستان‌های کوتاهی ساخته شده‌اند که در مجله‌ای چاپ شده است. مانند «ماجرای نیمروز» یا «صلات ظهر» که از رمانی فراموش‌شده ساخته شده‌ است یا فیلم «صبحانه در تیفانی». این سرنوشت قالب آثار نوشتنی است که وقتی به فیلم برگردانده می‌شوند، از یادها می‌روند. امیدوارم علمای سینما و منتقدین در ایران هم این‌جور کارکردن را تشویق کنند تا از روی نوشته‌ای که قبلا چاپ شده است، فیلم بسازند تا بشود خیلی چیزها را اصلاح و بهتر کرد. به‌عنوان‌مثال، در مورد «بچه رزمری»، پایان فیلم به‌مراتب بهتر از کتاب است. در فیلم تقریبا از چشم‌های زرد، چنگال‌ها، شاخ و دم شیطان در رمان، خبری نیست. ...
  • گزارش تخلف