کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۱۰:۰۲ ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ 🔶 مارتین لوترکینگ ….. مردمان ﺳﺴﺖ اندیشه،. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ «دگرگونی» ﻣﯽ ترسند آنها ﺩﺭ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﯽکنند ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ «ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﺎﺯﮔﯽ» هستند. ﺑﺮﺍﯼ آنان ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩ، ﺩﺭﺩ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﯽ ﺗﺎﺯه ﺍﺳﺖ …. کژ نگریستن ۰۹:۰۰ ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ من همیشه گفتهام خود غرب مشکل را بوجود آورده است! نمونهی این وضعیت را میتوان در افغانستان دید ۴۰ سال پیش، افغانستان کشوری بی نهایت غیرمذهبی و بامدارا در خاورمیانه بود. رهبری کشور در دست پادشاهی بود غیرمذهبی، تکنوکرات و تا حدودی طرفدار غرب، با حزب کمونیست محلی و قدرتمند. بعد چه اتفاقی افتاد؟. حزب کمونیست کودتا کرد، شوروی و غرب مداخله کردند و آمریکا از بنیادگرایان مسلمان پشتیبانی کرد و در نتیجه، امروز شاهد بنیادگرایی در افغانستان هستیم! آیا این تناقضی زیبا نیست؟. افغانستان جامعهای سنتی، قدیمی و بنیادگرا نیست که باید از جهالت بیرونش آوریم، بلکه کشوری است که در سیاستهای جهان گرفتار شده و در اثر این سیاستها، به سوی بنیادگرایی سوق داده شده است. بنیادگرایی را سیستم لیبرال جهانی بوجود آورده است. در مورد کشورهای عربی هم همین امر صادق است …ژیژک /کتاب خواست ناممکن …. ... کژ نگریستن ۰۰:۳۷ ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ 🔶 نیچه … «خستگی» بود که خدایان و آخرتها را همه آفرید: خستگیای که میخواهد با یک جهش، با جهش مرگ، به نهایت رسد؛ خستگیای مسکین و نادان که دیگر «خواستن» نمیخواهد …. کژ نگریستن ۲۳:۴۲ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔴 فیلمی کوتاه از پیش بینیهای مارکس … 4_6014908600613339969.wmv ( 4.3 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۲۲:۴۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ دیگر قهرمان وجود ندارد؛ همه بازیگران دسته جمعی اند توده یعنی مجموع تربیت ناشدهها سیطره تام و تمام تودهها: «توده» آدم متوسط است. آدم در حالتی که بر دیگران هیچگونه امتیازی نداشته باشد، بلکه یک تیپ عمومی ایی، که دائما تکرار شود. در روزگار ما توافق آرزوها، افکار و اشکال زندگی در نزد افرادی است که متعلق به این جمعیت وتودههای اجتماعی اند …اورتگا یی گاست … ... کژ نگریستن ۱۸:۲۲ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔶 مقاله فرضیهی کمونیسم. 🔹 نویسنده: آلن بدیو. 🔹 مترجم: صالح نجفی … Pdf_224.pdf ( 280.4 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۱۸:۰۷ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ «پس میل من کو؟». ✍ رضا مجد …باید یادآور شد، که میل همیشه میل دیگری است، این یعنی چه؟ از نظر لاکان، یعنی میل من همیشه متکی به میل دیگری است، من به آنچه دیگری میل میکند میل میکنم، با این توضیح میتوان مثالهای عینی این مساله را در ساحت اجتماعی نشان داد. باید پرسید الان ذهنیت و خیال ورزی جوانان را چه نهاد یا سیستمی ساخت مند و مدیریت میکند؟ و چقدر خانواده در این جهت دهی و ساخت مندی تاثیر گذار است؟ من که میگویم خیلی کم، درصد بالای تاثیر گذاری را دیگری بزرگ (اعم از فرهنگ رایج، صدا و سیما، چه درون مرزی و چه برون مرزی، رسانههای جمعی، و سیاستها و از همه بیشتر سرمایه داری) با در اختیار داشتن امکانات تبلیغی و سیطرهی رسانههای تحت انقیاد خود، سبب میشود. این همان خلع سلاح شدن خانوادهها در مقابل تکانهها و مطالبات و تمنامندیهای جنون آمیز و خیالی است که هیچ جای پای محکمی در ساحت رئال و واقعی زیست اجتماعی ندارد، و همچنین، خارج شدن از جایگاه تاثیر گذاری خانواده هاست، خانواده از ذات خودش تهی شده است، و قوهی ثقلش به بیرون از خودش پرتاپ شده است، به دل بحرانها و اوج و فرودهای جنون آمیز بازار و سیاست، و به دل اغتشاشی به نام جامعهی مصرفی و تضادهای منبعث از آن. جالب اینجاست که خیا ... کژ نگریستن ۱۴:۰۴ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔶 اسلاوی ژیژک ….. در سیاست امروز، خطر نه بی کنشی که فعال نمایی است؛ یعنی اصرار به فعالیت و مشارکت مردم همواره مداخله میکنند و تلاش دارند کاری بکنند؛ مانند آکادمیسین هایی که مباحثههای بی معنی ترتیب میدهند …کاری که واقعا سخت است، گام به عقب نهادن و پس نشستن است. قدرتمندان معمولا حتی مداخلهای انتقادی را هم به سکوت ترجیح میدهند و تلاش میکنند ما را درگیر دیالوگ کنند تا مطمئن شوند بی کنشی یا انفعال نامیمون مان شکسته شده است …ما تمام مدت در تکاپوییم تا مطمئن شویم چیزی تغییر نمیکند. در برابر این وضعیت درون انفعالی، نخستین قدم انتقادی راستین پس نشستن، انفعال و رویگردانی از مشارکت است. این گام آغازین راه را برای کنش راستین میگشاید، کنشی که به شکلی موثر مختصات همه چیز را تغییر دهد …. اسلاوی ژیژک /خواست ناممکن. ... کژ نگریستن ۱۳:۰۵ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔶🔶نظام سرمایهداری، غیرعقلانی است!.. 🔹دیوید هاروی. 🔹ترجمه: رحمان بوذری 🔻میلیونها نفر در سقوط مالی ۸-۲۰۰۷ خانههایشان را از دست دادند. آینده آنها مسدود و توقیف شد. ولی در عینحال، اقتصاد بدهیپرور از بین نرفت.. 🔸فکر میکردیم بعد از بحران ۸-۲۰۰۷ وقفهای در خلق بدهی میافتد. ولی در واقعیت شاهد افزایش سرسامآور بدهی هستیم. سرمایهداری معاصر بیش از پیش کمر ما را زیر بار بدهی خم میکند. همه ما باید به این قضیه توجه کنیم. این بدهیها چطور قرار است پرداخت شود؟ به چه وسیلهای؟ ... کژ نگریستن ۱۲:۴۸ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ کارل مارکس …در یک جامعه طبقاتی، ثروت در یک سو و فقر و فلاکت در سوی دیگر جمع میشود در حالی که طبقه محروم، مولد ثروتاند …سرمایه برای ثروتمندان امکانات ایجاد میکند، اما برای کارگر محرومیت به بار میآورد. قصرھا میسازد، اما کارگر در کلبه به سر میبرد. برای ثروتمند زیبایی فراھم میآورد، اما برای کارگر موجب نقص عضو میشود. به نفع ثروتمند کار بدنی را به ماشینآلات میسپارد، اما کارگران را به اشکال بربریت به استثمار در میآورد و بعضیھا را ھم به ماشینآلات کارخانه تبدیل میکند. برای ثروتمند شعور را بالا میبرد، اما حماقت تولید کرده و از کارگر انتقاد میکند! … ... کژ نگریستن ۰۰:۳۶ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔴 دیوید هاروی در مورد منطق طبقاتی نولیبرالیسم میگوید … مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 05:26, 22.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۲۳:۲۵ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ «توهم جهش طبقاتی». ✍ رضا مجد در جوامعی که فاصله طبقاتی بیداد میکند، قدرت حاکم، برای سرپوش گذاشتن روی فاصلهها و شکافها و تفاوتهای موجود از یک نوع توهم سود میبرد، «توهم جهش طبقاتی»، کارکرد این توهم بازتولید امید در سطح روئی یک «ناامیدی ریشهای» آنهم در طبقات پایین و زیر خط فقر، یا همان طبقه بیچیزان است، سازوکار این توهم در سطح کلان بازتولید و قوام بخشیدن به ساختار این سیستم نابرابر و پوشاندن شکافهای آن است. توهمی که با چنگ انداختن به پارهای روانشناسیهای موفقیت، انواع شانس بخت و انواع قرعه کشیهای خرد و کلان که هر روزه شاهدش هستیم، به ما بقبولاند که میتوانیم با تلاش و استفادهی بهینه از موقعیتها و با کمی هم برخورداری از شانس، به زندگی دلخواه و بهتری دست پیدا کنیم، (در حالی که در واقعیت امر فاصله بین فقیر و مرفه، کیلومترهاست، ما میتوانیم، با یک جهش طبقاتی این فاصله را طی کرده، و از دل فقر مطلق به دل رفاه مطلق بجهیم، و دنیای خیالی خودمان را مبدل به دنیایی واقعی بکنیم، چیزی که اینجا کاذب است این نیست که آنها وعدهی دروغ میدهند یا به وعده خود عمل نمیکنند، و یا تقلب میکنند، بلکه دقیقا کاذب است چون به وعدهی خود ... کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ «بهترین ژست سیاسی چپ در برابر شعار سیاسی راست – هر کس سر جای خود – زیرسوال بردن نظم سفت و سخت جهانی توسط سیمپتوم هایش، توسط بخش ها این روش هویت یابی با سیمپتوم دقیقا آن روی سکه مفاهیم انتزاعی جهانی را نشان داده و بی طرفی آن مفاهیم را زیرسوال میبرد: (انسان در حقوق بشر در واقع انسانی مذکر، سفیدپوست و صاحب مقام است). میتوان به شکلی همدلانه این نقطهی استثناء / بیرون بودگی ذاتی، این تفالهی نظم مستقر را به عنوان نقطهای که حقیقت جهانی شدن را نشان میدهد به حساب آورد» …اسلاوی ژیژک … ... کژ نگریستن ۱۷:۵۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ احتمالا هر نسلی خویشتن را عهدهدار بازساختن جهان میبیند اما نسل من میداند که دنیا را از نو نخواهد ساخت، و به همین دلیل شاید تکلیفی سنگینتر بر دوش داشته باشد، زیرا موظف به بازداشتن جهان از نابود کردن خویش است. نسل من وارث تاریخی فاسد و درآمیخته با انقلابهای آفتزده و صناعتهای به خطا رفته و خدایان مرده و ایدئولوژیهای فرسوده است و ناچار بوده به غیر از منفینگریهای خود، از هیچ شروع کند و دستکم، برخی کرامت زندگی و حرمت مرگ را دوباره پی بریزد. شاید هیچگاه موفق نشود این کار عظیم را به پایان ببرد، ولی به تحقیق در سراسر عالم برای اینکه خویشتن را سزاوار راستی و آزادی نشان دهد به میدان رفته است و گاهی حتی ثابت کرده است که میتواند با سینهای تهی از کینه و نفرت جان خود را فدا کند …. خطابه آلبر کامو هنگام دریافت جایزه نوبل … ... کژ نگریستن ۱۳:۰۴ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ گذشتهای «از دست رفته» که دیگر هرگز به دست نخواهد آمد «دوران طلایی» برخورداری از سرمستی مطلق. آیا احساس ما نسبت به کودکیمان همیشه اینگونه نیست؟ دوران معصومیت و سادگی و خاطرات خوش!. یا احساس ما نسبت به دورههای تاریخی پیشین؟ «زندگیها راحتتر و روابط آدمها بهتر بود؛ پول کم بود اما همه راضی بودیم؟». آیا بسیاری از ما دورهای از زندگیمان را به خاطر نمیآوریم که در آن غنیترین دمهای زندگیمان را تجربه کردهایم؟ دمهایی که برای همیشه از کف رفتهاند؟. و آیا در همان لحظه هایی که این خاطرات رخ دادهاند به راستی همین احساس غنی اکنون را داشتهایم؟. آیا اکنون دلمان برای همان نیمکت و گچ و تختهای تنگ نمیشود که روزگاری کابوس هر روزمان بود؟. ... کژ نگریستن ۲۳:۰۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ از آن همه. پلاک برگشت خوردهی غمگین. سیگارهای پیا پی به تو رسید سر دردهای همیشگی به من. و این وطن. باری به هر جهت. رنج میکشد …ناهید عرجونی. کژ نگریستن ۲۰:۵۰ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ علیه تمامیت خواهی. گفتگو با انزو تراورسو. ترجمه؛ نیما عیسی پور ArticleFile.pdf ( 410.4 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۲۰:۵۰ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ «علیه تمامیتخواهی». گفتوگو با انزو تراورسو / ترجمه: نیما عیسیپور طی پانزده سال اخیر انزو تراورسو، مورخ ایتالیایی و استاد دانشگاه کرنل آمریکا، به یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران انتقادی اروپا بدل شده است. کتابهای او همچون «خاستگاههای خشونت نازیسم»، «چهرههای جدید فاشیسم»، «ماخولیای چپگرایانه: مارکسیسم، تاریخ و خاطره» به سرعت مخاطبان خود را پیدا میکند. یکی از این کتابها که کمتر شناخته شده «توتالیتاریسم: داستان یک درگیری» (۲۰۰۲) است و در آن به بحثها و مناقشات درباره این مفهوم از اوایل قرن بیستم تاکنون میپردازد. به اعتقاد تراورسو، اکنون شکل جدیدی از تمامیتخواهی نولیبرال دارد پا به عرصه وجود میگذارد که در لباس مبدل ضدیت با تمامیتخواهی ظاهر میشود (بازار و فردگرایی در هیأت نمادهایی برای آزادی علیه جمعگرایی نژادی و طبقات).. ممنون از اینکه دعوتمان را برای گفتگو با نخستین شماره مجله «مارجینالیا» در خصوص تمامیتخواهی (totalitarianism) پذیرفتید. در مقام مورخی که مفصل درباره این موضوع کار کرده میشود نخست خلاصهای از تاریخچه این مفهوم ارائه دهید؟ اگرچه این اصطلاح در تاریخ دهشتانگیز قرن بیستم اروپا ریشه دارد، اما علت تداومیافتن کاربرد این اصطلاح ر ... کژ نگریستن ۱۵:۴۸ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ #یادداشت✍ رضا مجدگاهی رنجی که می کشیم بی معنی ست، و اصلا لزومی ندارد آن را متحمل بشویم، ولی ایدئولو ✍ رضا مجد …گاهی رنجی که میکشیم بی معنی ست، و اصلا لزومی ندارد آن را متحمل بشویم، ولی ایدئولوژی در نابترین شکل آن، سعی میکند به رنج بی معنای ما، معنایی درخور حوالت کند، این ایدئولوژی را در نابترین شکلش، در دین میتوان دید، وقتی سیستم سلطه، زندگی را برای ما به جهنم مبدل میکند و رنج را یگانه افق زیست میسازد، ایدئولوژی دقیقا در کار تخدیر ما بر میآید و سعی میکند رنج مزخرف و بی معنی ما را معنادار و زیباشناسانه کند، آنهم به شکل پرداختن به سناریوی آخرت و بهشت و جهنم و روز جزا، و اینکه چگونه ما از خلال رنجی که کشیدهایم، پاداشی صد برابر خواهیم گرفت، پس رنجمان بیهوده نبوده. ولی من میخواهم با انگشت گذاشتن به بدیل آن در خود دین، نشان بدهم که این رنجها هیچ توجیه و معنایی در خود ندارند، ایوب نبی، در عهد عتیق نمونه بارز یک نهیلیست تمام عیار است، وقتی خدا به انواع و اقسام عذابها و رنجها او را به امتحان میکشد، ایوب تا اخر به بی معنایی رنجش تاکید میکند، حتی سه الهی دان هم که به نوعی میآیند تا رنجهای او را نمادین کنند، (اینکه، خداوند میخواهد تو را آزمایش بکند، و صبر تو را محک بزند و همه این ... کژ نگریستن ۱۰:۲۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ ✍سیاوش طلایی زاده …داستان «ز» (ویکتور فلمینگ، ۱۹۳۳) روایت داستان دختری است به نام دوروتی که چون گوش شنوایی در خانه نمییابد در عال جادوگر مهربان به دوروتی میگوید «از راه سنگفرش زردرنگ برو تا نزد جادوگر شهر از برسی و به کمک او به خانه برگردی». از اینجا دیگر با داستان عزیمت به سوی جادوگر از، همو که چاره همه دردهاست مواجهیم. در راه سه شخصیت دیگر به دوروتی میپیوندند: مترسکی که گمان میکند مغز ندارد و در پی ستاندن «مغزی» از جادوگر با دوروتی همراه میشود، مرد حلبی مهربانی که در پی «قلب» پا در این مسیر میگذارد و شیری که برای یافتن «شجاعت» به آن سه میپیوندد. چهار مسافر سرانجام به سرزمین جادوگر یعنی «امرلند» میرسند: آرمانشهری خیالی که در آن آرامش و شادی و رفاه مطلق برقرار است و همه آرزوها بی درنگ برآورده میشود. اما جادوگر به مسافرین میگوید برای رسیدن به آرزوهایشان (خانه، مغز، قلب و شجاعت) باید نخست «جادگر خبیث» را از پا درآورند. مسافران ما اکنون درگیر پیکاری با جادوگر و سپاهش میشوند و در نهایت با درایت و مهر و بی باکی بر او چیره میشوند. وقتی مبارزان برای اجرای عدالت نزد جادوگر بازمیگردند ناگهان با صحنه تکان دهندهای مواجه میشوند: جادوگری در کار نیست؛ کله بزرگی که پیشتر در میان دودها دیده بودند تنها تصویری است که کلانتر با ت ... ‹ 44 45 46 47 48 49 50 ›
کژ نگریستن ۱۰:۰۲ ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ 🔶 مارتین لوترکینگ ….. مردمان ﺳﺴﺖ اندیشه،. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ «دگرگونی» ﻣﯽ ترسند آنها ﺩﺭ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﯽکنند ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ «ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﺎﺯﮔﯽ» هستند. ﺑﺮﺍﯼ آنان ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩ، ﺩﺭﺩ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﯽ ﺗﺎﺯه ﺍﺳﺖ ….
کژ نگریستن ۰۹:۰۰ ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ من همیشه گفتهام خود غرب مشکل را بوجود آورده است! نمونهی این وضعیت را میتوان در افغانستان دید ۴۰ سال پیش، افغانستان کشوری بی نهایت غیرمذهبی و بامدارا در خاورمیانه بود. رهبری کشور در دست پادشاهی بود غیرمذهبی، تکنوکرات و تا حدودی طرفدار غرب، با حزب کمونیست محلی و قدرتمند. بعد چه اتفاقی افتاد؟. حزب کمونیست کودتا کرد، شوروی و غرب مداخله کردند و آمریکا از بنیادگرایان مسلمان پشتیبانی کرد و در نتیجه، امروز شاهد بنیادگرایی در افغانستان هستیم! آیا این تناقضی زیبا نیست؟. افغانستان جامعهای سنتی، قدیمی و بنیادگرا نیست که باید از جهالت بیرونش آوریم، بلکه کشوری است که در سیاستهای جهان گرفتار شده و در اثر این سیاستها، به سوی بنیادگرایی سوق داده شده است. بنیادگرایی را سیستم لیبرال جهانی بوجود آورده است. در مورد کشورهای عربی هم همین امر صادق است …ژیژک /کتاب خواست ناممکن …. ...
کژ نگریستن ۰۰:۳۷ ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ 🔶 نیچه … «خستگی» بود که خدایان و آخرتها را همه آفرید: خستگیای که میخواهد با یک جهش، با جهش مرگ، به نهایت رسد؛ خستگیای مسکین و نادان که دیگر «خواستن» نمیخواهد ….
کژ نگریستن ۲۳:۴۲ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔴 فیلمی کوتاه از پیش بینیهای مارکس … 4_6014908600613339969.wmv ( 4.3 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۲۲:۴۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ دیگر قهرمان وجود ندارد؛ همه بازیگران دسته جمعی اند توده یعنی مجموع تربیت ناشدهها سیطره تام و تمام تودهها: «توده» آدم متوسط است. آدم در حالتی که بر دیگران هیچگونه امتیازی نداشته باشد، بلکه یک تیپ عمومی ایی، که دائما تکرار شود. در روزگار ما توافق آرزوها، افکار و اشکال زندگی در نزد افرادی است که متعلق به این جمعیت وتودههای اجتماعی اند …اورتگا یی گاست … ...
کژ نگریستن ۱۸:۲۲ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔶 مقاله فرضیهی کمونیسم. 🔹 نویسنده: آلن بدیو. 🔹 مترجم: صالح نجفی … Pdf_224.pdf ( 280.4 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۱۸:۰۷ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ «پس میل من کو؟». ✍ رضا مجد …باید یادآور شد، که میل همیشه میل دیگری است، این یعنی چه؟ از نظر لاکان، یعنی میل من همیشه متکی به میل دیگری است، من به آنچه دیگری میل میکند میل میکنم، با این توضیح میتوان مثالهای عینی این مساله را در ساحت اجتماعی نشان داد. باید پرسید الان ذهنیت و خیال ورزی جوانان را چه نهاد یا سیستمی ساخت مند و مدیریت میکند؟ و چقدر خانواده در این جهت دهی و ساخت مندی تاثیر گذار است؟ من که میگویم خیلی کم، درصد بالای تاثیر گذاری را دیگری بزرگ (اعم از فرهنگ رایج، صدا و سیما، چه درون مرزی و چه برون مرزی، رسانههای جمعی، و سیاستها و از همه بیشتر سرمایه داری) با در اختیار داشتن امکانات تبلیغی و سیطرهی رسانههای تحت انقیاد خود، سبب میشود. این همان خلع سلاح شدن خانوادهها در مقابل تکانهها و مطالبات و تمنامندیهای جنون آمیز و خیالی است که هیچ جای پای محکمی در ساحت رئال و واقعی زیست اجتماعی ندارد، و همچنین، خارج شدن از جایگاه تاثیر گذاری خانواده هاست، خانواده از ذات خودش تهی شده است، و قوهی ثقلش به بیرون از خودش پرتاپ شده است، به دل بحرانها و اوج و فرودهای جنون آمیز بازار و سیاست، و به دل اغتشاشی به نام جامعهی مصرفی و تضادهای منبعث از آن. جالب اینجاست که خیا ...
کژ نگریستن ۱۴:۰۴ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔶 اسلاوی ژیژک ….. در سیاست امروز، خطر نه بی کنشی که فعال نمایی است؛ یعنی اصرار به فعالیت و مشارکت مردم همواره مداخله میکنند و تلاش دارند کاری بکنند؛ مانند آکادمیسین هایی که مباحثههای بی معنی ترتیب میدهند …کاری که واقعا سخت است، گام به عقب نهادن و پس نشستن است. قدرتمندان معمولا حتی مداخلهای انتقادی را هم به سکوت ترجیح میدهند و تلاش میکنند ما را درگیر دیالوگ کنند تا مطمئن شوند بی کنشی یا انفعال نامیمون مان شکسته شده است …ما تمام مدت در تکاپوییم تا مطمئن شویم چیزی تغییر نمیکند. در برابر این وضعیت درون انفعالی، نخستین قدم انتقادی راستین پس نشستن، انفعال و رویگردانی از مشارکت است. این گام آغازین راه را برای کنش راستین میگشاید، کنشی که به شکلی موثر مختصات همه چیز را تغییر دهد …. اسلاوی ژیژک /خواست ناممکن. ...
کژ نگریستن ۱۳:۰۵ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔶🔶نظام سرمایهداری، غیرعقلانی است!.. 🔹دیوید هاروی. 🔹ترجمه: رحمان بوذری 🔻میلیونها نفر در سقوط مالی ۸-۲۰۰۷ خانههایشان را از دست دادند. آینده آنها مسدود و توقیف شد. ولی در عینحال، اقتصاد بدهیپرور از بین نرفت.. 🔸فکر میکردیم بعد از بحران ۸-۲۰۰۷ وقفهای در خلق بدهی میافتد. ولی در واقعیت شاهد افزایش سرسامآور بدهی هستیم. سرمایهداری معاصر بیش از پیش کمر ما را زیر بار بدهی خم میکند. همه ما باید به این قضیه توجه کنیم. این بدهیها چطور قرار است پرداخت شود؟ به چه وسیلهای؟ ...
کژ نگریستن ۱۲:۴۸ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ کارل مارکس …در یک جامعه طبقاتی، ثروت در یک سو و فقر و فلاکت در سوی دیگر جمع میشود در حالی که طبقه محروم، مولد ثروتاند …سرمایه برای ثروتمندان امکانات ایجاد میکند، اما برای کارگر محرومیت به بار میآورد. قصرھا میسازد، اما کارگر در کلبه به سر میبرد. برای ثروتمند زیبایی فراھم میآورد، اما برای کارگر موجب نقص عضو میشود. به نفع ثروتمند کار بدنی را به ماشینآلات میسپارد، اما کارگران را به اشکال بربریت به استثمار در میآورد و بعضیھا را ھم به ماشینآلات کارخانه تبدیل میکند. برای ثروتمند شعور را بالا میبرد، اما حماقت تولید کرده و از کارگر انتقاد میکند! … ...
کژ نگریستن ۰۰:۳۶ ۱۳۹۷/۰۸/۰۳ 🔴 دیوید هاروی در مورد منطق طبقاتی نولیبرالیسم میگوید … مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 05:26, 22.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۲۳:۲۵ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ «توهم جهش طبقاتی». ✍ رضا مجد در جوامعی که فاصله طبقاتی بیداد میکند، قدرت حاکم، برای سرپوش گذاشتن روی فاصلهها و شکافها و تفاوتهای موجود از یک نوع توهم سود میبرد، «توهم جهش طبقاتی»، کارکرد این توهم بازتولید امید در سطح روئی یک «ناامیدی ریشهای» آنهم در طبقات پایین و زیر خط فقر، یا همان طبقه بیچیزان است، سازوکار این توهم در سطح کلان بازتولید و قوام بخشیدن به ساختار این سیستم نابرابر و پوشاندن شکافهای آن است. توهمی که با چنگ انداختن به پارهای روانشناسیهای موفقیت، انواع شانس بخت و انواع قرعه کشیهای خرد و کلان که هر روزه شاهدش هستیم، به ما بقبولاند که میتوانیم با تلاش و استفادهی بهینه از موقعیتها و با کمی هم برخورداری از شانس، به زندگی دلخواه و بهتری دست پیدا کنیم، (در حالی که در واقعیت امر فاصله بین فقیر و مرفه، کیلومترهاست، ما میتوانیم، با یک جهش طبقاتی این فاصله را طی کرده، و از دل فقر مطلق به دل رفاه مطلق بجهیم، و دنیای خیالی خودمان را مبدل به دنیایی واقعی بکنیم، چیزی که اینجا کاذب است این نیست که آنها وعدهی دروغ میدهند یا به وعده خود عمل نمیکنند، و یا تقلب میکنند، بلکه دقیقا کاذب است چون به وعدهی خود ...
کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ «بهترین ژست سیاسی چپ در برابر شعار سیاسی راست – هر کس سر جای خود – زیرسوال بردن نظم سفت و سخت جهانی توسط سیمپتوم هایش، توسط بخش ها این روش هویت یابی با سیمپتوم دقیقا آن روی سکه مفاهیم انتزاعی جهانی را نشان داده و بی طرفی آن مفاهیم را زیرسوال میبرد: (انسان در حقوق بشر در واقع انسانی مذکر، سفیدپوست و صاحب مقام است). میتوان به شکلی همدلانه این نقطهی استثناء / بیرون بودگی ذاتی، این تفالهی نظم مستقر را به عنوان نقطهای که حقیقت جهانی شدن را نشان میدهد به حساب آورد» …اسلاوی ژیژک … ...
کژ نگریستن ۱۷:۵۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ احتمالا هر نسلی خویشتن را عهدهدار بازساختن جهان میبیند اما نسل من میداند که دنیا را از نو نخواهد ساخت، و به همین دلیل شاید تکلیفی سنگینتر بر دوش داشته باشد، زیرا موظف به بازداشتن جهان از نابود کردن خویش است. نسل من وارث تاریخی فاسد و درآمیخته با انقلابهای آفتزده و صناعتهای به خطا رفته و خدایان مرده و ایدئولوژیهای فرسوده است و ناچار بوده به غیر از منفینگریهای خود، از هیچ شروع کند و دستکم، برخی کرامت زندگی و حرمت مرگ را دوباره پی بریزد. شاید هیچگاه موفق نشود این کار عظیم را به پایان ببرد، ولی به تحقیق در سراسر عالم برای اینکه خویشتن را سزاوار راستی و آزادی نشان دهد به میدان رفته است و گاهی حتی ثابت کرده است که میتواند با سینهای تهی از کینه و نفرت جان خود را فدا کند …. خطابه آلبر کامو هنگام دریافت جایزه نوبل … ...
کژ نگریستن ۱۳:۰۴ ۱۳۹۷/۰۸/۰۲ گذشتهای «از دست رفته» که دیگر هرگز به دست نخواهد آمد «دوران طلایی» برخورداری از سرمستی مطلق. آیا احساس ما نسبت به کودکیمان همیشه اینگونه نیست؟ دوران معصومیت و سادگی و خاطرات خوش!. یا احساس ما نسبت به دورههای تاریخی پیشین؟ «زندگیها راحتتر و روابط آدمها بهتر بود؛ پول کم بود اما همه راضی بودیم؟». آیا بسیاری از ما دورهای از زندگیمان را به خاطر نمیآوریم که در آن غنیترین دمهای زندگیمان را تجربه کردهایم؟ دمهایی که برای همیشه از کف رفتهاند؟. و آیا در همان لحظه هایی که این خاطرات رخ دادهاند به راستی همین احساس غنی اکنون را داشتهایم؟. آیا اکنون دلمان برای همان نیمکت و گچ و تختهای تنگ نمیشود که روزگاری کابوس هر روزمان بود؟. ...
کژ نگریستن ۲۳:۰۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ از آن همه. پلاک برگشت خوردهی غمگین. سیگارهای پیا پی به تو رسید سر دردهای همیشگی به من. و این وطن. باری به هر جهت. رنج میکشد …ناهید عرجونی.
کژ نگریستن ۲۰:۵۰ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ علیه تمامیت خواهی. گفتگو با انزو تراورسو. ترجمه؛ نیما عیسی پور ArticleFile.pdf ( 410.4 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۲۰:۵۰ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ «علیه تمامیتخواهی». گفتوگو با انزو تراورسو / ترجمه: نیما عیسیپور طی پانزده سال اخیر انزو تراورسو، مورخ ایتالیایی و استاد دانشگاه کرنل آمریکا، به یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران انتقادی اروپا بدل شده است. کتابهای او همچون «خاستگاههای خشونت نازیسم»، «چهرههای جدید فاشیسم»، «ماخولیای چپگرایانه: مارکسیسم، تاریخ و خاطره» به سرعت مخاطبان خود را پیدا میکند. یکی از این کتابها که کمتر شناخته شده «توتالیتاریسم: داستان یک درگیری» (۲۰۰۲) است و در آن به بحثها و مناقشات درباره این مفهوم از اوایل قرن بیستم تاکنون میپردازد. به اعتقاد تراورسو، اکنون شکل جدیدی از تمامیتخواهی نولیبرال دارد پا به عرصه وجود میگذارد که در لباس مبدل ضدیت با تمامیتخواهی ظاهر میشود (بازار و فردگرایی در هیأت نمادهایی برای آزادی علیه جمعگرایی نژادی و طبقات).. ممنون از اینکه دعوتمان را برای گفتگو با نخستین شماره مجله «مارجینالیا» در خصوص تمامیتخواهی (totalitarianism) پذیرفتید. در مقام مورخی که مفصل درباره این موضوع کار کرده میشود نخست خلاصهای از تاریخچه این مفهوم ارائه دهید؟ اگرچه این اصطلاح در تاریخ دهشتانگیز قرن بیستم اروپا ریشه دارد، اما علت تداومیافتن کاربرد این اصطلاح ر ...
کژ نگریستن ۱۵:۴۸ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ #یادداشت✍ رضا مجدگاهی رنجی که می کشیم بی معنی ست، و اصلا لزومی ندارد آن را متحمل بشویم، ولی ایدئولو ✍ رضا مجد …گاهی رنجی که میکشیم بی معنی ست، و اصلا لزومی ندارد آن را متحمل بشویم، ولی ایدئولوژی در نابترین شکل آن، سعی میکند به رنج بی معنای ما، معنایی درخور حوالت کند، این ایدئولوژی را در نابترین شکلش، در دین میتوان دید، وقتی سیستم سلطه، زندگی را برای ما به جهنم مبدل میکند و رنج را یگانه افق زیست میسازد، ایدئولوژی دقیقا در کار تخدیر ما بر میآید و سعی میکند رنج مزخرف و بی معنی ما را معنادار و زیباشناسانه کند، آنهم به شکل پرداختن به سناریوی آخرت و بهشت و جهنم و روز جزا، و اینکه چگونه ما از خلال رنجی که کشیدهایم، پاداشی صد برابر خواهیم گرفت، پس رنجمان بیهوده نبوده. ولی من میخواهم با انگشت گذاشتن به بدیل آن در خود دین، نشان بدهم که این رنجها هیچ توجیه و معنایی در خود ندارند، ایوب نبی، در عهد عتیق نمونه بارز یک نهیلیست تمام عیار است، وقتی خدا به انواع و اقسام عذابها و رنجها او را به امتحان میکشد، ایوب تا اخر به بی معنایی رنجش تاکید میکند، حتی سه الهی دان هم که به نوعی میآیند تا رنجهای او را نمادین کنند، (اینکه، خداوند میخواهد تو را آزمایش بکند، و صبر تو را محک بزند و همه این ...
کژ نگریستن ۱۰:۲۳ ۱۳۹۷/۰۸/۰۱ ✍سیاوش طلایی زاده …داستان «ز» (ویکتور فلمینگ، ۱۹۳۳) روایت داستان دختری است به نام دوروتی که چون گوش شنوایی در خانه نمییابد در عال جادوگر مهربان به دوروتی میگوید «از راه سنگفرش زردرنگ برو تا نزد جادوگر شهر از برسی و به کمک او به خانه برگردی». از اینجا دیگر با داستان عزیمت به سوی جادوگر از، همو که چاره همه دردهاست مواجهیم. در راه سه شخصیت دیگر به دوروتی میپیوندند: مترسکی که گمان میکند مغز ندارد و در پی ستاندن «مغزی» از جادوگر با دوروتی همراه میشود، مرد حلبی مهربانی که در پی «قلب» پا در این مسیر میگذارد و شیری که برای یافتن «شجاعت» به آن سه میپیوندد. چهار مسافر سرانجام به سرزمین جادوگر یعنی «امرلند» میرسند: آرمانشهری خیالی که در آن آرامش و شادی و رفاه مطلق برقرار است و همه آرزوها بی درنگ برآورده میشود. اما جادوگر به مسافرین میگوید برای رسیدن به آرزوهایشان (خانه، مغز، قلب و شجاعت) باید نخست «جادگر خبیث» را از پا درآورند. مسافران ما اکنون درگیر پیکاری با جادوگر و سپاهش میشوند و در نهایت با درایت و مهر و بی باکی بر او چیره میشوند. وقتی مبارزان برای اجرای عدالت نزد جادوگر بازمیگردند ناگهان با صحنه تکان دهندهای مواجه میشوند: جادوگری در کار نیست؛ کله بزرگی که پیشتر در میان دودها دیده بودند تنها تصویری است که کلانتر با ت ...