کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۲۲:۳۸ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ چشم در چشم اسپینوزا. سیداشکان خطیبی نه آنکس که میداند ماجرا چیست و باز با قهرمانبازیهای سریال پایتخت همدلی میکند و از پیروزیشان دلشاد میشود، و نه آن که نفسی از سر غرور میکشد هنگامی که بر پرده میبیند جوانی را که از سوداگران تنفروشی انتقام گرفته است (آنطور که از فیلم ندیدۀ لاتاری دستگیرم شده)، و نه هیچکس دیگر در موقعیت مشابه دیگر نباید از دلشادی و غرور خود شرمزده باشد: پیروزی آنجا که با هستی آدمی و دار و ندار او درمیافتند، هم مایۀ دلشادی است و هم مایۀ غرور. نه شرمزدگی، نه سرزنش؛ هیچکدام. اما مسأله این نیست. چنانکه اسپینوزا ساخته و ژیل دلوز پرداخته است، میان مورال morale و اتیک éthique (که ما هر دو را «اخلاق» خواندهایم) تفاوتی هست. مورال، بر پایۀ مفهومی سلسلهمراتبی از هستی، نظامی از داوری است که آوردهاش این است: اگر در فلان موقعیت بودی، چنین و چنان رفتار کن؛ هنگام خشمگینی، خشم را فروبخور. اما اتیک چنین نیست. اتیک قاعدۀ عمل در فلان یا بهمان موقعیت را به دست نمیدهد؛ آنچه اتیک میآموزد این است که موقعیتها ناگزیر به نتایج مشخص منجر میشوند. از منظر اتیک، ناسزا شنیدن همان و خشمگین شدن همان. در اتیک چنین نسبتی چ ... کژ نگریستن ۱۹:۳۵ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ سرمستی (ارضاء) وجود ندارد ✍فرهاد قنبری … منظور لاکان از (روابطه جنسی وجود ندارد) این نیست که مردم با یکدیگر روابط جنسی در اشکال گوناگونش ندارند، بلکه لاکان از رابطهای بسیار بنیادیتر سخن میگوید، از امکان ناپذیری پیوند کامل جنسی میان دو فرد. شاید یکی از نافذترین خیالپردازیهای فرهنگی دوران ما جستجوی شریک کامل زندگیمان و برقراری رابطهای کاملا دوستانه و به لحاظ جنسی ارضا کننده با «نیمهی دیگر» مان باشد. به نزد لاکان، طرز تلقی مذکور خیالپردازی زیان آوری است. و روانکاوی باید افشا کند که برقراری رابطهی هماهنگ اساسا امکان ناپذیر است و چیزی به نام رابطهی جنسی محال است. ما در رابطه یا سعی میکنیم دیگری را به آن چیزی بدل کنیم که تصور میکنیم بدان میل میورزیم (مثال بسیار دقیق فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک) یا میکوشیم خود را به آن چیزی بدل کنیم که تصور میکنیم دیگری بدان میل میورزد اما چنین اقدامی هرگز کاملا با میل دیگری منطبق نمیشود. (کتاب لاکان، شون هومر). به عبارت، هیچ گاه به آن چیزی که در دیگری جستجو میکنیم نمیرسیم و میلمان ارضا نمیشود …لاکان میگوید ما هرگز یکی نمیشویم و چیزی به نام رابطهی جنسی وجود ندارد.. ا ... کژ نگریستن ۱۴:۳۳ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ مشکل اصلی، مشکل وحشت برهنگی بیشرمانه آن چیزی نیست که در زیر چادر است، بلکه بیشتر خود طبیعت چادر است میبایست این حجاب زنانه را برطبق خوانش لاکان از لطیفه راجع به رقابت میان زویخس و پارهاسیوس، دو نقاش یونان باستان، فهمید؛ موضوع این لطیفه این است که کی قادر است تخیل قویتری را نقاشی کند. نخست زویخس چنان تصویر واقعی از انگور کشید که پرندگان به دام آن افتادند و به انگورهای دروغین نوک زدند. اما پارهاسیوس مسابقه را برد، چون بر روی دیوار اطاقاش یک پرده کشید. وقتی پارهاسیوس نقاشیاش را به زویخس نشان داد، او گفت: «خوب، اما حالا پرده را کنار بزن و به من نشان بده چه کشیدی.» در نقاشی زویخس تخیل چنان مجابکننده بود که او نقاشی را به جای واقعیت گرفت، اما در نقاشی پارهاسیوس تخیل درست در این پندار بود که آنچه ما در برابر خود میبینیم فقطوفقط چادری است که پشت آن حقیقت مستوری پنهان است. طبق نظر لاکان دگردیسی زنانه هم اینطور عمل میکند: نقابی بر چهره دارد تا ما مانند زویخس به نقاشی پارهاسیوس واکنش نشان بدهیم: خوب، اما حالا نقاب را بردار و به من چهره واقعیات را نشان بده!. لکان به روایت ژیژک. ... کژ نگریستن ۱۳:۳۲ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ کلبی مسلکی معاصر انسان «کلبی مسلک» معاصر نیز به مانند همتای باستانیاش هنجارها، عرف و قراردادهای اجتماعی را تحقیر کرده و نادیده میگیرد. کلبیمسلک معاصر به قانون و یا ارزشهای فرهنگی بیاعتماد است و سیاست را ناپاک و پلید میداند. از نگاه او «سیاست پدر و مادر ندارد» و تنها اصلی را که در سیاست به رسمیت میشناسد این است که «هدف وسیله را توجیه میکند». تفاوت این نسخه امروزین با همتای باستانی این است که کلبی مسلک معاصر، رفتار خود را وامدار هیچ فلسفه یا پشتوانهای نظری نیست. نه تنها هدفی اجتماعی را مد نظر ندارد و به دنبال راهکار منحصر به فردی برای خیر جمعی نیست، بلکه حتی در منفعتطلبی شخصی نیز توان حفظ استقلال فردی و نظارت و کنترل بر نیازهایی که او را در بند شرایط موجود سیاسی و اجتماعی قرار میدهند را ندارد. کلبیمسلک یونانی ادعا میکرد که سیاست و هنجارهای اجتماعی بر طبیعت آزاد انسان عارضی هستند، اما به خوبی میدانست که برای رهایی از این عارضه باید با آن درگیر شد. اما کلبی مسلک امروزین از هرگونه جدال و درگیری با سیاست یا اجتماع پرهیز میکند و به «سازگاریطلبی» و «مماشات» (که با رواداری فعال متفاوت است) روی ... کژ نگریستن ۰۱:۲۸ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ پیرمرد گمنام آذربایجانی که به اصرار نوههایش برای اولین بار بیرون از خانه کمانچه میزند! مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 03:43, 5.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام ببینید موسیقی اصیل آذربایجان چگونه بر روح و روان آدم تأثیر میگذارد❤️. کژ نگریستن ۰۰:۳۷ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ «همانند مرحلهی آینهای در مراحل رشد کودک در روان کاوی لاکان که طفل خردسال در مواجهه با تصویر خود در آینه، درک و شناختی نادرست از آنگاه مسلح به این خود خیالی، قادر است به شیوه هایی عمل کند که از لحاظ اجتماعی مقبول باشد». تری ایگیلتون. کژ نگریستن ۲۳:۲۰ ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ خواست انقلابی تنها یک پیامد دارد: این خواست همواره به گفتمان ارباب ختم میشود، تجربه این را ثابت کرده است شما انقلابیها آرزومند ارباب هستید و صاحب ارباب خواهید شد … لاکان کژ نگریستن ۲۰:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ 🔷 همۀ بدبختیها تقصیر خودمان است که میدانیم ولی دست به اصلاحات اساسی نمیزنیم، همین بیعلاقگی جلوی هر اقدام سودمندی را گرفته و هرکس مگر ممالک اروپا از روز اول آباد بوده یا مردمش همان هستند که از ١٠٠٠ سال پیش بودهاند؟ خیر فقط فرق ما با آنها این است که اروپائیان زمامداران با علاقه داشتهاند، دلسوزی کردهاند و کارها را پیش بردند ولی حاکمان ما سالهاست همهاش دله دزدی و جاسوسی و دغلی کردهاند و حرف صد تا یک غاز زدهاند و ملت را در فقر نگه داشتند و هنوز هم مشغولند. آیا تمام این خرابیها تقصیر ملت است؟ هر ملتی مربی لازم دارد راهنما لازم دارد، وقتی که رئیس مملکت دزدید، وکیل و وزیر و معاون اداره و رئیس شهربانی هم میدزدند آن وقت چه توقع بیجاییست که از مشدی حسن بقال تعجب بکنیم که میوهاش را میگنداند و دور میریزد اما حاضر نیست به قیمت ارزان بفروشد؟ اینها مثل زنجیر به هم بستگی دارد پس باید اصلاح اساسی بشود. سخن گفتن کار ما را به جایی نمیکشاند یا باید تغییرات اساسی انجام دهیم مثل همه جای دنیا که کردند و نتیجهاش را دیدند و یا باید به ننگینترین طرز ممکن در نکبت زندگی کنیم تا نابود شویم …✍صادق هدایت. ... کژ نگریستن ۱۲:۲۲ ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ ✅ دلایل رفتار متفاوت مردم ایران و ترکیه در بحران ارزی اخیر!.. ✍ مهران صولتی 🌱 در حالی که مردم ایران از چندماه پیش صفهای طولانی برای خرید دلار تشکیل داده و سهمی جدی در تلاطم بازار ارز ایفا کرده بودند، مردم ترکیه به فراخوان اردوغان برای حراست از پول ملی پاسخ مثبت داده و با ایستادن در صفهای طولانی، ارزهای خود را به لیر ترک تبدیل کردند. نشانهای از وجود اعتماد میان دولت- ملت در روزگاری که برخی کشورها از جمله ایران به نحوی تاریخی از فقدان آن رنج میبرند. اما واقعا چه دلایلی موجب تفاوت رفتار مردم ترکیه و ایران در بحران ارزی اخیر شده است؟. 🔹 ملیت سرکوب شده: برخلاف ترکیه که دورانی از ملی گرایی را بعد از فروپاشی عثمانی پشت سر نهاده و توانست در مقاطعی آن را با لائیسیته یا اسلام گرایی تلفیق کند، ایران در چهاردهه گذشته همواره شاهد پایمال شدن ملیت در پای امت یا اسلامیت بوده است. سیاستی که حتی بازگشت مقطعی به عنصر ملیت در هنگامه بحران هایی مانند تحریم یا تهدید به جنگ را بی اثر ساخته است. در مجموع میتوان گفت که ما هنوز به تلفیق کارآمدی میان ملیت و مذهب در ایران دست نیافتهایم!. 🔹 دموکراسی و آزادی انتخابات: دولت ترکیه از دل یک دموکراسی پارلمانی و متکی بر رقابت چند حزبی به ... کژ نگریستن ۲۳:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ «نیچه وداستایفسکی فریادگران نیهیلیسم آلمان وروس» ✍عسگر موسوی … دو متفکر دردمند متوجه نیهیلیسم میشوند یکی نیچه و دیگری داستایفسکی که متوجه نیهیلیسم آلمان و روس میگردند نیچه «ابطال تدریجی کلیه ارزشهای مابعدالطبیعی را» و جایگزینی خرد انسانی بجای امر قدسی را و در ادامه جایگزینی غزایر و نفسانیت بجای خرد را به مرگ خدا و نیهیلیسم تعبیر مینماید و در نظر وی «اعتقاد به مقولات خرد علت اصلی نیهیلیسم است» و «هر ارزشگذاری اخلاقی به نیهیلیسم میانجامد» و به اعتقاد شایگان «دیانت نیز از نیروی خلاقی که بتواند از سیر نزولی این جنبه جلوگیری کند، محروم است» بنابراین نیچه از کارکرد منفعل آسمانی، در پی ابر انسان زمینی میگردد که آورندهی آرمانهای جدید و اراده معطوف به قدرت است اما تفکر غربی بجای انسان وی، به قول هاکسلی «مردان پرماهیچه» را بر میگزیند و هیتلر، موسولینی و استالین بی کم و کاست نظر ماکیاولی را که درست عکس معنویت آسیایی است؛ در عمل بکار بستند. شایگان ادعای هگل به اینکه مشعل تفکری را که در یونان افروختند آلمان زنده نگه داشت، آن را چندان بی اساس نمیداند اما این مشعل خاموش میگرددواینجاست که در آلمان اولین بار نیچه بر نهیلیسم غربی پی میبرد ک ... کژ نگریستن ۱۶:۲۵ ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ …در نقد بی طرفی: …. «سیاسی نبودن» دقیقا سیاسی بودن است منتها در حمایت از حاکمان! ادعای نفی ایدئولوژی، ایدئولوژیکترین امر ممکن است؛ حذف سایر جریانات به نفع ایدئولوژی حاکم!. «بی تفاوتها» بی طرف نیستند؛ در طرف سرکوب گرانند!. حال راز این جمله را درمی یابیم که چرا گرامشی میگفت: «از بی تفاوتها متنفرم!». دانته آلیگری در کمدی الهی خود این موضوع را با زبان دیگری بیان میکند: «ظلمانیترین مکانها در دوزخ از آن کسانی است که در زمانه بی اخلاقی بی طرف میمانند!» …. ... کژ نگریستن ۱۶:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر/ مصاحبه بخش پایانی …پرسش هفتم: شما اهمیت زیادی برای دقت کردن قائل هستید، بالاخص دقت در واژگان. دلیل این موضوع چیست؟. یک کلام واحد مخلص عملکرد حاکم بر کنش فلسفی است: «ترسیم خط انفصال» میان ایدههای صادق و کاذب. این کلام لنین است …اما همین کلام خلاصه یکی از کارکردهای ضروری در سامان بخشی عمل مبارزه طبقاتی میباشد: «ترسیم خط انفصال» میان طبقات متخاصم. میان دوستان و دشمنان طبقاتی ما …این همان کلام است. خط انفصال تئوریک میان ایدههای صادق و کاذب. یک خط انفصال سیاسی میان مردم (پرولتاریا و هم پیمانانش) و دشمنان مردم …فلسفه تجسم مبارزه طبقاتی مردم در تئوری است. بازگشت بدان یاری بخش مردم برای تمایز قائل شدن میان ایدههای صادق و کاذب از یکدیگر در تئوری و دیگر] حوزه [ایدهها (سیاسی، اخلاقی، زیبایی شناسی و.) است. اصولا ایدههای صادق همیشه در خدمت مردم؛] و [ایدههای کاذب همواره در خدمت دشمنان مردم هستند …چرا فلسفه بر سر واژگان میجنگد؟ ... کژ نگریستن ۲۰:۰۴ ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ خواهد. ✍ عبدالله صمدیان …. راه درهشتادمیلیون دوراهى. گیج مى خوردو. فرفره. هنوز. درفریب. مى چرخد. بااین همه. بادازهرطرف که. فریادشود،. کژ نگریستن ۱۳:۲۴ ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر/ مصاحبه. قسمت چهارم …ادامه … ☝️ سه-فلسفه متناظر با گستره تئوریک بوجود میآید: به محض اینکه یک علم (به معنای دقیق کلمه) بوجود میآید. بدون علوم فلسفهای وجود ندارد و صرفا جهان بینیها خواهند بود. میان نیت [xii] نبرد و میدان نبرد باید تمایز قائل شد. نیت غایی جدال فلسفی مبارزه برای هژمونی [xiii] میان دو گرایش بزرگ در جهان بینی است (ماتریالیست و ایدئالیست). میدان نبرد اصلی در این مبارزه دانش علمی است: له یا علیه آن. بدین ترتیب در درجهی اول در مرز میان امر علمی و ایدئولوژیک واقع میگردد. در مقابل فلسفههای ایدئالیستی که علوم را استثمار میکنند، فلسفههای ماتریالیستی هستند که در خدمت علوم میباشند. جدال فلسفی بخشی از مبارزه طبقاتی میان جهان بینیها است. در گذشته، ماتریالیسم همواره زیر سلطه ایدئالیسم قرار داشته است …چهار-علمی که توسط مارکس بنا نهاده شد وضعیت حاکم بر گستره تئوریک را کاملا دگرگون ساخت. ... کژ نگریستن ۰۰:۴۶ ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر/ مصاحبه قسمت سوم …ادامه …☝️ در مقابل روشنفکران به عنوان یک توده حتی آنهایی که به طور «حرفه» ای توجه شان معطوف به این موضوع است (متخصصان علوم انسانی، فیلسوفها) به درستی این مسئله را درنیافتهاند، یا از یازشناسی ابعاد اکتشاف علمی بی نظیر مارکس آن سرباز میزنند، چنانچه آن را نکوهش و تحقیر مینمایند و به هنگام بحث آن را تحریف میکنند …با در نظرگرفتن برخی استثنائات، حتی امروز یکصدسال پس از سرمایه، هنوز در اقتصاد سیاسی، علوم اجتماعی، فرهنگ سنجی [ix]، انسان شناسی، روانشناسی اجتماعی و… از پرداختی «سرسری» فراتر نمیرود، همچون فیزیکدانان ارسطویی کهپنجاه سال پس از گالیله در زمینه فیزیک از پرداختی «سرسری» فراتر نرفتهاند. «تئوری» های آنها نابهنجاریهای ایدئولوژیک هستند، که با شماری از حیلهگریهای روشنفکرانه و تکنیکهای فرا-مدرن ریاضیاتی دوباره نیرو یافتهاند …این ننگ و رسوایی نظری به هیچ عنوان ننگ نیست. این یکی از تأثیرات مبارزه طبقاتی ایدئولوژیک میباشد: چراکه این ایدئولوژی بورژوایی، «فرهنگ» بوژوایی است که بر قدرت متکی است که بهرمند از «هژمونی» است. به جز برخی استثنائات به عنوان توده روشنفکران از جمله ... کژ نگریستن ۱۲:۱۲ ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر. برگردان: فرشاد نوروزی و شروین طاهری قسمت دوم …ادامه …☝️ تئوری مارکسیستی-لنینیستی محاط بر یک علم (ماتریالیسم تاریخی) و یک فلسفه (ماتریالیسم دیالکتیک) است …از اینروی فلسفه مارکسیستی-لنینیستی یکی از دو جنگ افزار نظری ضروری برای مبارزه طبقاتی پرولتاریا است. مبارزان کمونیست باید اصول این نظریه را ضمن فهم در عمل نیز به کار بندند: علم و فلسفه. انقلاب پرولتالیایی به مبارزینی نیاز دارد که هم دانشمند (ماتریالیسم تاریخی) و هم فیلسوف (ماتریالیسم دیالکتیک) باشند تا بتوانند ضمن دفاع از تئوری به گسترش و بهبود آن نیز یاری رسانند …تشکیل چنین فلاسفهای با دو مشکل اساسی مواجه است …مسئلهی اول سیاسی است. فیلسوف با تجربهای که به حزب میپیوندد، از نظر ایدئولوژی هنوز خرده بورژوا است. او باید انقلابی در اندیشهاش ایجاد کند تا بتواند موضع طبقاتی در فلسفه پرولتاریایی را درک کند …مسئله سیاسی نقشی تعیین کننده دارد …مسئلهی دیگر تئوریک است. برای ما روشن است که از چه مسیری و با چه اصولی باید به تعریفی از موضع طبقاتی در فلسفهدست یابیم. اما ما باید فلسفه مارکسیستی را توسعه دهیم: تحقق این امر نیازمند وجه تئوریک و سیاسی است. بای توجه داشت این کاری سترگ ... کژ نگریستن ۰۰:۵۱ ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ با چشمها.. صدای مخملی شاملو تقدیم اعضای محترم کانال کژ نگریستن با چشمها شاملو shamlou.3gp ( 2.0 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۰۰:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ ✍ رویا شاه حسین زاده ….. بیا تونلی بزنیم. من ناخن ناخن میکنم. تو. توی جیبهایت. ببر. بریز توی محوطه و برگرد. بیا تونلی بزنیم. ازین آزادی بزرگ. ازین آزادی خیلی بزرگ. به یک سلول انفرادی. کژ نگریستن ۱۸:۵۵ ۱۳۹۷/۰۵/۲۵ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [i]. لویی آلتوسر. برگردان: فرشاد نوروزی و شروین طاهری قسمت اول. |این مقاله مصاحبهای است با لویی آلتوسر که توسط «Maria Antonietta Macciocchi» صورت گرفته است و ترجمه آن به زبان انگلیسی توسط «Andy Blunden» انجام شده است …| منتشر شده در حلقه تجریش …پرسش نخست: قدری دربارهی خودتان بگویید؟ چه شد که به فلسفه مارکسیسم گرایش پیدا کردید؟. در سال ۱۹۴۸ یعنی در سن سی سالگی معلم فلسفه شدم و] همان وقت بود که [به حزب کمونیست [iii] فرانسه پیوستم. فلسفه از علایق من بود: من تلاش میکردم که آن را به عنوان شغل خودم انتخاب کنم. سیاست برایم یک اشتیاق شدید] درونی [بود. سعی داشتم یک کمونیست مبارز باشم. علاقه شخصی من به فلسفه به خاطر ماتریالیسم و کنش انتقادی آن ایجاد شد: ایستادن در برابر تمامی رازگونگیهای «دانش» ایدئولوژیک به خاطر دانش علمی. ایستادن در برابر نکوهش کاملا اخلاقی افسانهها و دروغها با هدف نقد شدید و عقلانی آنها. ... کژ نگریستن ۱۳:۵۷ ۱۳۹۷/۰۵/۲۵ مرگ و جاودانگی.. ✍ محمدمهدی اردبیلی …۱. منظر فرد: *طلوع کثرتگرایی، «من»، خنکای صبحگاه*. بدن پس از مرگ فرومیپاشد، کرمها و مردهخوارها جشن میگیرند. چقدر بیمعنی است زندگی. «من» اما برای تحمل این پوچی باید به جاودانگی امید ببندد. انسان موجودی جاودانه را ابداع کرد و آن را «جوهر» نامید و به «من» تزریقش کرد تا نامیرایی جوهر را به «من» تسری دهد. من حقیقتم، اما میرا. پس باید منی خلق کرد که نامیرا باشد: اختراع مفهوم نفس یا روح فردی. ایده: جاودانگی نفس فردی (افلاطون: امکان حیات بعد از مرگ با هدف توجیه معرفت/مسیحیت: امکان حیات پس از مرگ با هدف توجیه مجازات).۲. منظر کل:. ... ‹ 62 63 64 65 66 67 68 ›
کژ نگریستن ۲۲:۳۸ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ چشم در چشم اسپینوزا. سیداشکان خطیبی نه آنکس که میداند ماجرا چیست و باز با قهرمانبازیهای سریال پایتخت همدلی میکند و از پیروزیشان دلشاد میشود، و نه آن که نفسی از سر غرور میکشد هنگامی که بر پرده میبیند جوانی را که از سوداگران تنفروشی انتقام گرفته است (آنطور که از فیلم ندیدۀ لاتاری دستگیرم شده)، و نه هیچکس دیگر در موقعیت مشابه دیگر نباید از دلشادی و غرور خود شرمزده باشد: پیروزی آنجا که با هستی آدمی و دار و ندار او درمیافتند، هم مایۀ دلشادی است و هم مایۀ غرور. نه شرمزدگی، نه سرزنش؛ هیچکدام. اما مسأله این نیست. چنانکه اسپینوزا ساخته و ژیل دلوز پرداخته است، میان مورال morale و اتیک éthique (که ما هر دو را «اخلاق» خواندهایم) تفاوتی هست. مورال، بر پایۀ مفهومی سلسلهمراتبی از هستی، نظامی از داوری است که آوردهاش این است: اگر در فلان موقعیت بودی، چنین و چنان رفتار کن؛ هنگام خشمگینی، خشم را فروبخور. اما اتیک چنین نیست. اتیک قاعدۀ عمل در فلان یا بهمان موقعیت را به دست نمیدهد؛ آنچه اتیک میآموزد این است که موقعیتها ناگزیر به نتایج مشخص منجر میشوند. از منظر اتیک، ناسزا شنیدن همان و خشمگین شدن همان. در اتیک چنین نسبتی چ ...
کژ نگریستن ۱۹:۳۵ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ سرمستی (ارضاء) وجود ندارد ✍فرهاد قنبری … منظور لاکان از (روابطه جنسی وجود ندارد) این نیست که مردم با یکدیگر روابط جنسی در اشکال گوناگونش ندارند، بلکه لاکان از رابطهای بسیار بنیادیتر سخن میگوید، از امکان ناپذیری پیوند کامل جنسی میان دو فرد. شاید یکی از نافذترین خیالپردازیهای فرهنگی دوران ما جستجوی شریک کامل زندگیمان و برقراری رابطهای کاملا دوستانه و به لحاظ جنسی ارضا کننده با «نیمهی دیگر» مان باشد. به نزد لاکان، طرز تلقی مذکور خیالپردازی زیان آوری است. و روانکاوی باید افشا کند که برقراری رابطهی هماهنگ اساسا امکان ناپذیر است و چیزی به نام رابطهی جنسی محال است. ما در رابطه یا سعی میکنیم دیگری را به آن چیزی بدل کنیم که تصور میکنیم بدان میل میورزیم (مثال بسیار دقیق فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک) یا میکوشیم خود را به آن چیزی بدل کنیم که تصور میکنیم دیگری بدان میل میورزد اما چنین اقدامی هرگز کاملا با میل دیگری منطبق نمیشود. (کتاب لاکان، شون هومر). به عبارت، هیچ گاه به آن چیزی که در دیگری جستجو میکنیم نمیرسیم و میلمان ارضا نمیشود …لاکان میگوید ما هرگز یکی نمیشویم و چیزی به نام رابطهی جنسی وجود ندارد.. ا ...
کژ نگریستن ۱۴:۳۳ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ مشکل اصلی، مشکل وحشت برهنگی بیشرمانه آن چیزی نیست که در زیر چادر است، بلکه بیشتر خود طبیعت چادر است میبایست این حجاب زنانه را برطبق خوانش لاکان از لطیفه راجع به رقابت میان زویخس و پارهاسیوس، دو نقاش یونان باستان، فهمید؛ موضوع این لطیفه این است که کی قادر است تخیل قویتری را نقاشی کند. نخست زویخس چنان تصویر واقعی از انگور کشید که پرندگان به دام آن افتادند و به انگورهای دروغین نوک زدند. اما پارهاسیوس مسابقه را برد، چون بر روی دیوار اطاقاش یک پرده کشید. وقتی پارهاسیوس نقاشیاش را به زویخس نشان داد، او گفت: «خوب، اما حالا پرده را کنار بزن و به من نشان بده چه کشیدی.» در نقاشی زویخس تخیل چنان مجابکننده بود که او نقاشی را به جای واقعیت گرفت، اما در نقاشی پارهاسیوس تخیل درست در این پندار بود که آنچه ما در برابر خود میبینیم فقطوفقط چادری است که پشت آن حقیقت مستوری پنهان است. طبق نظر لاکان دگردیسی زنانه هم اینطور عمل میکند: نقابی بر چهره دارد تا ما مانند زویخس به نقاشی پارهاسیوس واکنش نشان بدهیم: خوب، اما حالا نقاب را بردار و به من چهره واقعیات را نشان بده!. لکان به روایت ژیژک. ...
کژ نگریستن ۱۳:۳۲ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ کلبی مسلکی معاصر انسان «کلبی مسلک» معاصر نیز به مانند همتای باستانیاش هنجارها، عرف و قراردادهای اجتماعی را تحقیر کرده و نادیده میگیرد. کلبیمسلک معاصر به قانون و یا ارزشهای فرهنگی بیاعتماد است و سیاست را ناپاک و پلید میداند. از نگاه او «سیاست پدر و مادر ندارد» و تنها اصلی را که در سیاست به رسمیت میشناسد این است که «هدف وسیله را توجیه میکند». تفاوت این نسخه امروزین با همتای باستانی این است که کلبی مسلک معاصر، رفتار خود را وامدار هیچ فلسفه یا پشتوانهای نظری نیست. نه تنها هدفی اجتماعی را مد نظر ندارد و به دنبال راهکار منحصر به فردی برای خیر جمعی نیست، بلکه حتی در منفعتطلبی شخصی نیز توان حفظ استقلال فردی و نظارت و کنترل بر نیازهایی که او را در بند شرایط موجود سیاسی و اجتماعی قرار میدهند را ندارد. کلبیمسلک یونانی ادعا میکرد که سیاست و هنجارهای اجتماعی بر طبیعت آزاد انسان عارضی هستند، اما به خوبی میدانست که برای رهایی از این عارضه باید با آن درگیر شد. اما کلبی مسلک امروزین از هرگونه جدال و درگیری با سیاست یا اجتماع پرهیز میکند و به «سازگاریطلبی» و «مماشات» (که با رواداری فعال متفاوت است) روی ...
کژ نگریستن ۰۱:۲۸ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ پیرمرد گمنام آذربایجانی که به اصرار نوههایش برای اولین بار بیرون از خانه کمانچه میزند! مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 03:43, 5.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام ببینید موسیقی اصیل آذربایجان چگونه بر روح و روان آدم تأثیر میگذارد❤️.
کژ نگریستن ۰۰:۳۷ ۱۳۹۷/۰۵/۳۰ «همانند مرحلهی آینهای در مراحل رشد کودک در روان کاوی لاکان که طفل خردسال در مواجهه با تصویر خود در آینه، درک و شناختی نادرست از آنگاه مسلح به این خود خیالی، قادر است به شیوه هایی عمل کند که از لحاظ اجتماعی مقبول باشد». تری ایگیلتون.
کژ نگریستن ۲۳:۲۰ ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ خواست انقلابی تنها یک پیامد دارد: این خواست همواره به گفتمان ارباب ختم میشود، تجربه این را ثابت کرده است شما انقلابیها آرزومند ارباب هستید و صاحب ارباب خواهید شد … لاکان
کژ نگریستن ۲۰:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ 🔷 همۀ بدبختیها تقصیر خودمان است که میدانیم ولی دست به اصلاحات اساسی نمیزنیم، همین بیعلاقگی جلوی هر اقدام سودمندی را گرفته و هرکس مگر ممالک اروپا از روز اول آباد بوده یا مردمش همان هستند که از ١٠٠٠ سال پیش بودهاند؟ خیر فقط فرق ما با آنها این است که اروپائیان زمامداران با علاقه داشتهاند، دلسوزی کردهاند و کارها را پیش بردند ولی حاکمان ما سالهاست همهاش دله دزدی و جاسوسی و دغلی کردهاند و حرف صد تا یک غاز زدهاند و ملت را در فقر نگه داشتند و هنوز هم مشغولند. آیا تمام این خرابیها تقصیر ملت است؟ هر ملتی مربی لازم دارد راهنما لازم دارد، وقتی که رئیس مملکت دزدید، وکیل و وزیر و معاون اداره و رئیس شهربانی هم میدزدند آن وقت چه توقع بیجاییست که از مشدی حسن بقال تعجب بکنیم که میوهاش را میگنداند و دور میریزد اما حاضر نیست به قیمت ارزان بفروشد؟ اینها مثل زنجیر به هم بستگی دارد پس باید اصلاح اساسی بشود. سخن گفتن کار ما را به جایی نمیکشاند یا باید تغییرات اساسی انجام دهیم مثل همه جای دنیا که کردند و نتیجهاش را دیدند و یا باید به ننگینترین طرز ممکن در نکبت زندگی کنیم تا نابود شویم …✍صادق هدایت. ...
کژ نگریستن ۱۲:۲۲ ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ ✅ دلایل رفتار متفاوت مردم ایران و ترکیه در بحران ارزی اخیر!.. ✍ مهران صولتی 🌱 در حالی که مردم ایران از چندماه پیش صفهای طولانی برای خرید دلار تشکیل داده و سهمی جدی در تلاطم بازار ارز ایفا کرده بودند، مردم ترکیه به فراخوان اردوغان برای حراست از پول ملی پاسخ مثبت داده و با ایستادن در صفهای طولانی، ارزهای خود را به لیر ترک تبدیل کردند. نشانهای از وجود اعتماد میان دولت- ملت در روزگاری که برخی کشورها از جمله ایران به نحوی تاریخی از فقدان آن رنج میبرند. اما واقعا چه دلایلی موجب تفاوت رفتار مردم ترکیه و ایران در بحران ارزی اخیر شده است؟. 🔹 ملیت سرکوب شده: برخلاف ترکیه که دورانی از ملی گرایی را بعد از فروپاشی عثمانی پشت سر نهاده و توانست در مقاطعی آن را با لائیسیته یا اسلام گرایی تلفیق کند، ایران در چهاردهه گذشته همواره شاهد پایمال شدن ملیت در پای امت یا اسلامیت بوده است. سیاستی که حتی بازگشت مقطعی به عنصر ملیت در هنگامه بحران هایی مانند تحریم یا تهدید به جنگ را بی اثر ساخته است. در مجموع میتوان گفت که ما هنوز به تلفیق کارآمدی میان ملیت و مذهب در ایران دست نیافتهایم!. 🔹 دموکراسی و آزادی انتخابات: دولت ترکیه از دل یک دموکراسی پارلمانی و متکی بر رقابت چند حزبی به ...
کژ نگریستن ۲۳:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ «نیچه وداستایفسکی فریادگران نیهیلیسم آلمان وروس» ✍عسگر موسوی … دو متفکر دردمند متوجه نیهیلیسم میشوند یکی نیچه و دیگری داستایفسکی که متوجه نیهیلیسم آلمان و روس میگردند نیچه «ابطال تدریجی کلیه ارزشهای مابعدالطبیعی را» و جایگزینی خرد انسانی بجای امر قدسی را و در ادامه جایگزینی غزایر و نفسانیت بجای خرد را به مرگ خدا و نیهیلیسم تعبیر مینماید و در نظر وی «اعتقاد به مقولات خرد علت اصلی نیهیلیسم است» و «هر ارزشگذاری اخلاقی به نیهیلیسم میانجامد» و به اعتقاد شایگان «دیانت نیز از نیروی خلاقی که بتواند از سیر نزولی این جنبه جلوگیری کند، محروم است» بنابراین نیچه از کارکرد منفعل آسمانی، در پی ابر انسان زمینی میگردد که آورندهی آرمانهای جدید و اراده معطوف به قدرت است اما تفکر غربی بجای انسان وی، به قول هاکسلی «مردان پرماهیچه» را بر میگزیند و هیتلر، موسولینی و استالین بی کم و کاست نظر ماکیاولی را که درست عکس معنویت آسیایی است؛ در عمل بکار بستند. شایگان ادعای هگل به اینکه مشعل تفکری را که در یونان افروختند آلمان زنده نگه داشت، آن را چندان بی اساس نمیداند اما این مشعل خاموش میگرددواینجاست که در آلمان اولین بار نیچه بر نهیلیسم غربی پی میبرد ک ...
کژ نگریستن ۱۶:۲۵ ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ …در نقد بی طرفی: …. «سیاسی نبودن» دقیقا سیاسی بودن است منتها در حمایت از حاکمان! ادعای نفی ایدئولوژی، ایدئولوژیکترین امر ممکن است؛ حذف سایر جریانات به نفع ایدئولوژی حاکم!. «بی تفاوتها» بی طرف نیستند؛ در طرف سرکوب گرانند!. حال راز این جمله را درمی یابیم که چرا گرامشی میگفت: «از بی تفاوتها متنفرم!». دانته آلیگری در کمدی الهی خود این موضوع را با زبان دیگری بیان میکند: «ظلمانیترین مکانها در دوزخ از آن کسانی است که در زمانه بی اخلاقی بی طرف میمانند!» …. ...
کژ نگریستن ۱۶:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر/ مصاحبه بخش پایانی …پرسش هفتم: شما اهمیت زیادی برای دقت کردن قائل هستید، بالاخص دقت در واژگان. دلیل این موضوع چیست؟. یک کلام واحد مخلص عملکرد حاکم بر کنش فلسفی است: «ترسیم خط انفصال» میان ایدههای صادق و کاذب. این کلام لنین است …اما همین کلام خلاصه یکی از کارکردهای ضروری در سامان بخشی عمل مبارزه طبقاتی میباشد: «ترسیم خط انفصال» میان طبقات متخاصم. میان دوستان و دشمنان طبقاتی ما …این همان کلام است. خط انفصال تئوریک میان ایدههای صادق و کاذب. یک خط انفصال سیاسی میان مردم (پرولتاریا و هم پیمانانش) و دشمنان مردم …فلسفه تجسم مبارزه طبقاتی مردم در تئوری است. بازگشت بدان یاری بخش مردم برای تمایز قائل شدن میان ایدههای صادق و کاذب از یکدیگر در تئوری و دیگر] حوزه [ایدهها (سیاسی، اخلاقی، زیبایی شناسی و.) است. اصولا ایدههای صادق همیشه در خدمت مردم؛] و [ایدههای کاذب همواره در خدمت دشمنان مردم هستند …چرا فلسفه بر سر واژگان میجنگد؟ ...
کژ نگریستن ۲۰:۰۴ ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ خواهد. ✍ عبدالله صمدیان …. راه درهشتادمیلیون دوراهى. گیج مى خوردو. فرفره. هنوز. درفریب. مى چرخد. بااین همه. بادازهرطرف که. فریادشود،.
کژ نگریستن ۱۳:۲۴ ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر/ مصاحبه. قسمت چهارم …ادامه … ☝️ سه-فلسفه متناظر با گستره تئوریک بوجود میآید: به محض اینکه یک علم (به معنای دقیق کلمه) بوجود میآید. بدون علوم فلسفهای وجود ندارد و صرفا جهان بینیها خواهند بود. میان نیت [xii] نبرد و میدان نبرد باید تمایز قائل شد. نیت غایی جدال فلسفی مبارزه برای هژمونی [xiii] میان دو گرایش بزرگ در جهان بینی است (ماتریالیست و ایدئالیست). میدان نبرد اصلی در این مبارزه دانش علمی است: له یا علیه آن. بدین ترتیب در درجهی اول در مرز میان امر علمی و ایدئولوژیک واقع میگردد. در مقابل فلسفههای ایدئالیستی که علوم را استثمار میکنند، فلسفههای ماتریالیستی هستند که در خدمت علوم میباشند. جدال فلسفی بخشی از مبارزه طبقاتی میان جهان بینیها است. در گذشته، ماتریالیسم همواره زیر سلطه ایدئالیسم قرار داشته است …چهار-علمی که توسط مارکس بنا نهاده شد وضعیت حاکم بر گستره تئوریک را کاملا دگرگون ساخت. ...
کژ نگریستن ۰۰:۴۶ ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر/ مصاحبه قسمت سوم …ادامه …☝️ در مقابل روشنفکران به عنوان یک توده حتی آنهایی که به طور «حرفه» ای توجه شان معطوف به این موضوع است (متخصصان علوم انسانی، فیلسوفها) به درستی این مسئله را درنیافتهاند، یا از یازشناسی ابعاد اکتشاف علمی بی نظیر مارکس آن سرباز میزنند، چنانچه آن را نکوهش و تحقیر مینمایند و به هنگام بحث آن را تحریف میکنند …با در نظرگرفتن برخی استثنائات، حتی امروز یکصدسال پس از سرمایه، هنوز در اقتصاد سیاسی، علوم اجتماعی، فرهنگ سنجی [ix]، انسان شناسی، روانشناسی اجتماعی و… از پرداختی «سرسری» فراتر نمیرود، همچون فیزیکدانان ارسطویی کهپنجاه سال پس از گالیله در زمینه فیزیک از پرداختی «سرسری» فراتر نرفتهاند. «تئوری» های آنها نابهنجاریهای ایدئولوژیک هستند، که با شماری از حیلهگریهای روشنفکرانه و تکنیکهای فرا-مدرن ریاضیاتی دوباره نیرو یافتهاند …این ننگ و رسوایی نظری به هیچ عنوان ننگ نیست. این یکی از تأثیرات مبارزه طبقاتی ایدئولوژیک میباشد: چراکه این ایدئولوژی بورژوایی، «فرهنگ» بوژوایی است که بر قدرت متکی است که بهرمند از «هژمونی» است. به جز برخی استثنائات به عنوان توده روشنفکران از جمله ...
کژ نگریستن ۱۲:۱۲ ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [¡]. لویی آلتوسر. برگردان: فرشاد نوروزی و شروین طاهری قسمت دوم …ادامه …☝️ تئوری مارکسیستی-لنینیستی محاط بر یک علم (ماتریالیسم تاریخی) و یک فلسفه (ماتریالیسم دیالکتیک) است …از اینروی فلسفه مارکسیستی-لنینیستی یکی از دو جنگ افزار نظری ضروری برای مبارزه طبقاتی پرولتاریا است. مبارزان کمونیست باید اصول این نظریه را ضمن فهم در عمل نیز به کار بندند: علم و فلسفه. انقلاب پرولتالیایی به مبارزینی نیاز دارد که هم دانشمند (ماتریالیسم تاریخی) و هم فیلسوف (ماتریالیسم دیالکتیک) باشند تا بتوانند ضمن دفاع از تئوری به گسترش و بهبود آن نیز یاری رسانند …تشکیل چنین فلاسفهای با دو مشکل اساسی مواجه است …مسئلهی اول سیاسی است. فیلسوف با تجربهای که به حزب میپیوندد، از نظر ایدئولوژی هنوز خرده بورژوا است. او باید انقلابی در اندیشهاش ایجاد کند تا بتواند موضع طبقاتی در فلسفه پرولتاریایی را درک کند …مسئله سیاسی نقشی تعیین کننده دارد …مسئلهی دیگر تئوریک است. برای ما روشن است که از چه مسیری و با چه اصولی باید به تعریفی از موضع طبقاتی در فلسفهدست یابیم. اما ما باید فلسفه مارکسیستی را توسعه دهیم: تحقق این امر نیازمند وجه تئوریک و سیاسی است. بای توجه داشت این کاری سترگ ...
کژ نگریستن ۰۰:۵۱ ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ با چشمها.. صدای مخملی شاملو تقدیم اعضای محترم کانال کژ نگریستن با چشمها شاملو shamlou.3gp ( 2.0 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۰۰:۱۸ ۱۳۹۷/۰۵/۲۶ ✍ رویا شاه حسین زاده ….. بیا تونلی بزنیم. من ناخن ناخن میکنم. تو. توی جیبهایت. ببر. بریز توی محوطه و برگرد. بیا تونلی بزنیم. ازین آزادی بزرگ. ازین آزادی خیلی بزرگ. به یک سلول انفرادی.
کژ نگریستن ۱۸:۵۵ ۱۳۹۷/۰۵/۲۵ جنگ افزاری انقلابی به نام فلسفه [i]. لویی آلتوسر. برگردان: فرشاد نوروزی و شروین طاهری قسمت اول. |این مقاله مصاحبهای است با لویی آلتوسر که توسط «Maria Antonietta Macciocchi» صورت گرفته است و ترجمه آن به زبان انگلیسی توسط «Andy Blunden» انجام شده است …| منتشر شده در حلقه تجریش …پرسش نخست: قدری دربارهی خودتان بگویید؟ چه شد که به فلسفه مارکسیسم گرایش پیدا کردید؟. در سال ۱۹۴۸ یعنی در سن سی سالگی معلم فلسفه شدم و] همان وقت بود که [به حزب کمونیست [iii] فرانسه پیوستم. فلسفه از علایق من بود: من تلاش میکردم که آن را به عنوان شغل خودم انتخاب کنم. سیاست برایم یک اشتیاق شدید] درونی [بود. سعی داشتم یک کمونیست مبارز باشم. علاقه شخصی من به فلسفه به خاطر ماتریالیسم و کنش انتقادی آن ایجاد شد: ایستادن در برابر تمامی رازگونگیهای «دانش» ایدئولوژیک به خاطر دانش علمی. ایستادن در برابر نکوهش کاملا اخلاقی افسانهها و دروغها با هدف نقد شدید و عقلانی آنها. ...
کژ نگریستن ۱۳:۵۷ ۱۳۹۷/۰۵/۲۵ مرگ و جاودانگی.. ✍ محمدمهدی اردبیلی …۱. منظر فرد: *طلوع کثرتگرایی، «من»، خنکای صبحگاه*. بدن پس از مرگ فرومیپاشد، کرمها و مردهخوارها جشن میگیرند. چقدر بیمعنی است زندگی. «من» اما برای تحمل این پوچی باید به جاودانگی امید ببندد. انسان موجودی جاودانه را ابداع کرد و آن را «جوهر» نامید و به «من» تزریقش کرد تا نامیرایی جوهر را به «من» تسری دهد. من حقیقتم، اما میرا. پس باید منی خلق کرد که نامیرا باشد: اختراع مفهوم نفس یا روح فردی. ایده: جاودانگی نفس فردی (افلاطون: امکان حیات بعد از مرگ با هدف توجیه معرفت/مسیحیت: امکان حیات پس از مرگ با هدف توجیه مجازات).۲. منظر کل:. ...