📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


‌ﻓﻀﺎ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ.. ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻮﺍ ﺻﺎﻑ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﺮﻋﮑﺲ، ‌ ﺍﺑﺮﯼ ﺍﺳﺖ

ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺷﺐ، ‌ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺍﺯ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ‌ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﺳﺖ، ‌ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﯼ ﺍﺑﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﻧﺒﺴﺎﻁ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ، ‌ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﯼ ﺻﺎﻑ. ﯾﮑﯽ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﺎﺳﺐ‌ﺗﺮ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﺪ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮﺍﺕ ﺭﻭﺍﻧﯽ، ‌ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺟﺰﺋﯿﺎﺕ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻀﺎ ﺭﺍ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺧﺎﺹ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﺗﺄﺛﯿﺮﺍﺕ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﻪ‌ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ. ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﻀﺎ، ﻻ‌ﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ، ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﻤﺎﻥ ﻓﻌﺎﻝ ﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺎ ‌ﺁﺗﺸﯽ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺩﯼ ﺑﺮﻧﺨﯿﺰﺩ، ﻣﺎ ﺑﻮﯼ ﻫﯿﺰﻡ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﺸﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﯿﻢ. ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻮﺟﺪ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺧﻮﺩ، ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻭﺍﺣﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﻧﺪ. ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‌ ﺁﻥ‌ﻫﺎ، ﻓﻀﺎﯼ ﺍﺛﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺳﺎﺯﻧﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﯿﻢ: ﻫﻮﺍ ﺍﺑﺮﯼ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺍﺳﺖ، ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ، ﺻﺎﻑ ﺍﺳﺖ … ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﺗﺠﺴﻢ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ‌ﺍﯾﻢ. ...
  • گزارش تخلف

ﻢ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ. ﺑﻮﺩ

ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺩﺭ ﺍﻋﻤﺎﻕ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺧﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻪ ﻏﻠﯿﻈﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﺧﯽ ﻣﺨﻮﻓﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﯽ‌ﺑﺨﺸﯿﺪ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺖ. ﺑﺎﺩﯼ ﺳﺮﺩ ﺍﺯ ﺟﻠﮕﻪ ﻣﯽ‌ﻭﺯﯾﺪ. ﺑﯿﺸﻪ ﻇﻠﻤﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩ، ﺑﯽ‌ﻫﯿﭻ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﮒ‌ﻫﺎ، ‌ ﺑﯽ‌ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ‌ﻫﺎﯼ ﻣﺒﻬﻢ ﻭ ﺧﻨﮏ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ. ﺷﺎﺧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻋﻈﯿﻢ ﺑﻪ ﻭﺿﻌﯽ ﻣﻮﺣﺶ، ﺳﯿﺦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻋﻠﻒ‌ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ، ﺯﯾﺮ ﻧﺴﯿﻢ، ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺭﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﺭﻣﻮﺭ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺩﺭﺧﺖ‌ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺩﺍﺭ، ‌ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎﺯﻭﻫﺎﯼ ﻃﻮﯾﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﺢ ﺑﻪ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ‌ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﭘﯿﭽﯿﺪﻧﺪ. ﭼﻨﺪ ﺑﻮﺗﻪ ﺧﺸﮏ، ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ؛ ﮔﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺳﺪ ﻣﯽ‌ﮔﺮﯾﺨﺘﻨﺪ. ﮐﻮﺯﺕ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺟﺰ ﯾﮏ ﻓﮑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ. ...
  • گزارش تخلف

چگونه می‌توانم داستان بنویسم -

چه کوتاه و چه بلند از لابلای تفکر و نوع نگاه نویسنده‌اش به مسائل پیرامونش سرچشمه می‌گیرد و این نه تنها تعریفی برای خلق یک داستان که تعریفی برای خلق هر اثر هنری است. در این نوشتار زیاد به جنبه‌های خلق هر اثر هنری کاری ندارم بلکه به صراحت می‌خواهم به خودم یادآوری کنم که چگونه می‌توانم یک داستان بنویسم …. یادآوری اول. به خودم باید متذکر شوم که من برای چه چیزی داستان می‌نویسم؟ آیا هدف من از داستان نوشتن صرفا نوشتن برای خودم است و یا اینکه قصد و نیتم از نویسش آن است که دیگران نیز داستان من را بخوانند.؟. اگر فقط برای خودم به هر دلیلی داستان می‌نویسم این یادآوری هیچ کمکی به من نمی‌کند اما اگر قصد دارم تا داستانی کم عیب و نقص بنویسم تا دیگران هم آن را خوانده و از آن لذت ببرند باید نکاتی را حتما رعایت کنم. اینکه گفتم داستانی کم عیب و نقص از این روی است که برترین داستان‌های دنیا و حتی شاهکارهای ادبی هم به گونه‌ای دچار عیب هستند و داستانی مقبول‌تر و مورد پسند‌تر است که از عیب و نقص کمتری برخوردار باشد …حرفی برای گفتن دارم. قبل از اینکه شروع به نوشتن داستان کنم ابتدا باید تکلیفم را با خودم روشن کن ...
  • گزارش تخلف

ید سوم شخص است و اگر اول شخص بیان کننده و پیش برنده داستان است باید نوع تعاریف و تصویر سازی‌ها منطبق با دید اول سشخص باشد

هرکدام از این موضوعات نوع نگاه منحصر به خودش را می‌طلبد که من به عنوان نویسنده داستان باید آن را در نظر بگیرم. البته داستان هایی نیز وجود دارند که هم توسط اول شخص و هم توسط سوم شخص روایت می‌شوند که این به هنر نویسنده در بکار گیری جملات و زمان سازی‌ها و مکان سازی‌ها و تصویرسازی‌ها برمی گردد. ادامه … و اجزاء. برای نوشتن یک داستان باید عناصر و اجزای درگیر در داستان را از ابتدا در نظر بگیریم و به مرور و با توجه به پیشرفت داستان آن را با چینشی مناسب و منطقی وارد داستان کنیم. این عناصر و اجزا شامل اجسام، موقعیت‌ها و مکان‌ها و همچنین شخصیت‌های مختلف هستند. داستانی موفق خواهد بود که ورود عناصر و اجزا در داستان به صورتی هوشمندانه و با برنامه ریزی همراه باشد …شروع داستان. شروع داستان مهمترین بخش داستان است. داستان‌های درخشان معمولا شروعی درخشان داشته‌اند. باید از تصویرسازی‌های بدیع و روح نواز برای شروع داستان استفاده کنیم. ...
  • گزارش تخلف

اصول نویسندگی.. به روایت والتر بنیامین...... نویسنده والتر بنیامین

مترجم متین مسیحا...۱-هرکسی پیش از آغاز نوشتن بصورت حرفه‌ای می‌بایست یک خصلت -ناپسند- را در خود بکشد. و آن هم تعصب و جزمیت روی متنی ست که نوشته‌اید. البته این شرط تنها برای کسانی ست که میخواهند پیشرفت کنند و یک نویسنده حرفه‌ای بشوند …۲-بحث در مورد نوشته‌های شما بدون آگاهی از مطالعات و ذهنیات شما غیر ممکن است. بنابراین مراقب باشید که چه آشغالی را به خورد مغزتان میدهید. برخی از متنها شما را به بیراهه می‌برند و تمایل روبه رشد شما را عقیم میسازند. نگذارید موتور محرکه ذهن تان تحت هیچ شرایطی خاموش شود. برای ان سوخت مناسب تهیه کنید. سوخت مناسب و با کیفیت.۳-از نوشته اتفاقی و اللا بختکی خودداری کنید. میدانم ممکن است بگویید که شما در شرایطی خارج از زمان همیشگی احساس یا فرصت نوشتن پیدا میکنید. ...
  • گزارش تخلف

****************

لئوناردو بیکن: هر هنرمندی در ابتدا مبتدی بوده است.۱- این کارگاه برای داستان‌نویس شدن کافی نیست. شما برای نویسنده‌شدن نیاز به این دارید که سه کار را جدی پیگیری کنید و آن، اینکه بخوانید بخوانید و بخوانید.۲- این کارگاه به شما یاد می‌دهد که داستان‌نویسی و فن داستان‌نویسی در بستر تاریخی به چه استنتاجی رسیده. این مطلقا درست نیست. یعنی شما می‌توانید هر یک از این موارد را نقض کنید اما یک داستان‌نویس باشید. برای این کار لازم است اصول دیالکتیک را رعایت کنید. یعنی به ما و تاریخ بگویید «چه چیزی» و «چرا» اشتباه است. و بعد خب البته برای چیزی که اشتباه است راه حلی ارایه بدهید. ارسطو: هنر، آنچه را طبیعت از تکمیل آن ناتوان است کامل می‌کند.۳- اگر کار دوم را نکنید؛ یعنی نه در فرم و نه در محتوا چیزی تازه‌ای ارایه ندهید خوب خوب هم که بنویسید یک کپی‌برداری تاریخی هستید و تاریخ شانه از زیر بار شما خالی خواهد کرد.۴- ما نمی‌توانیم برای تغییر یا تربیت یک داستان‌نویس کاری کنیم که اگر حتی، حتی یک راه حل داشته باشیم آن را خود به کار می‌بندیم. پس ما کنار همیم تا همه تلاشمان را بکنیم. ...
  • گزارش تخلف

اینگونه تبیین شد که داستان یک سری اصول‌اولیه دارد. اما سر مفاهیم می‌شود جنگ هفتاد و دو ملت

در ارایه اثر از میان قبایل امریکای‌جنوبی تعبیر استفهامی‌هنر داریم تا جوامع متمدن. باری یک اصل کلی در مورد داستان هست و آن اینکه شما را با جهانی دیگر روبرو می‌کند. بدوی‌ترین جهان. «در آغاز هیچ نبود، کلمه بود، و آن کلمه خدا بود». ایده و نوع ارایه؛. همین تفاوت‌هایی که موجب بحث شد. اورحان پاموک در درخت‌ها می‌گوید: شما تصور کنید یک نقاشید؛ به اندازه یک چشم بر هم زدن، چشم از درختی که می‌کشید بر می‌دارید بر بوم می‌گذارید. همین یک‌چشم بر هم زدن، همین چشم بر هم زدن شما را از دنیای‌واقعیت به دنیای تفاوت و خیال می‌برد. ...
  • گزارش تخلف

افسانه‌ای درباره یک روباه برنده جایزه «واتراستونز» شد

داستان «افسانه روباه» با پشت سر گذاشتن کتاب‌های پرفروشی چون «دختری در قطار» و «برو نگهبانی بگمار» برنده جایزه سال ۲۰۱۵ فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتاب «واتراستونز» شد. افسانه‌ای درباره یک روباه برنده جایزه «واتراستونز» شد. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «روباه و ستاره» نخستین اثر «کورالی بیکفورد-اسمیت» که حکایت روباهی را روایت می‌کند که در جنگل تنها دوست خود، ستاره‌ای در آسمان را گم می‌کند، برنده جایزه سال فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتاب «واتراستونز» شد.. «بیکفورد» که در انتشارات «پنگوئن» به‌عنوان طراح ارشد کتاب فعالیت دارد گفته است بردن این جایزه برای او افتخار بزرگی محسوب می‌شود. وی اظهار کرد: «این جایزه برایم غیرقابل انتظار است و هنوز فکر می‌کنم این یک رویا است.». این طراح کتاب نوقلم در فاصله ۶ ماه مرخصی فرصت مطالعاتی خود داستان «روباه و ستاره» را نوشته و تصویرگری کرده است.. «بیکفورد» با اشاره به این‌که این داستان را از شعر «ابدیت» اثر «ویلیام بلیک» و آثار گرافیکی «ویلیام موریس» الهام گرفته است گفت: «می‌خواستم کتابی برای کودکان بنویسم اما گویا نخستین اثر من برای بزرگسالان نیز جذاب است. ...
  • گزارش تخلف

روز گذشته در خبری اعلام شد که رمان ˝نگهبان˝ به عنوان بهترین رمان ۲۰۰ سال گذشته انگلیس برگزیده شد

ایسنا نوشت: مشتریان «هچاردز» قدیمی‌ترین کتاب‌فروشی شهر لندن رمان‌های پرفروش «دن براون» و «ای. ال. جیمز» را رها کرده و «نگهبان» آنتونی ترولوپ را به عنوان برترین رمان ۲۰۰ سال اخیر انتخاب کردند. «هچاردز» برای این نظرسنجی، فهرستی از ۱۰۰ اثر محبوبی را که طی ۲۱۸ سال عمر این کتاب‌فروشی به چاپ رسیده‌اند تهیه کرد و از میان آن‌ها با رأی صدها نفر از مشتریانش به شش برگزیده نهایی رسید … «نگهبان» (Warden) اثری هجوآمیز درباره کلیسای انگلستان است و اولین‌بار در سال ۱۸۵۵ به چاپ رسیده است …رمان ترولوپ قدیمی‌ترین اثر این فهرست و اولین بخش از مجموعه «روز‌نگار بارست‌شایر» این نویسنده است. داستان این اثر که در شهر خیالی «بارست‌شایر» اتفاق می‌افتد، درباره زندگی کشیشی است که به سوءاستفاده از منابع مالی خیریه برای اهداف شخصی متهم می‌شود …فرهاد کاوه درباره این شخصیت بنام ادبی می‌نویسد:. «آنتونی ترولوپ» نویسنده مشهور بریتانیایی است که توانست تصویری واقع گرایانه از جامعه خود ترسیم کند. او بهترین داستان‌های خود را در بستر شهری خیالی در انگلستان به نام «بارست شایر» خلق کرد. او در اتوبیوگرافی ای که به رشته تحریر درآ ...
  • گزارش تخلف

موفقیت ادبی «ترولوپ» با انتشار چهارمین رمانش با عنوان «نگهبان» آغاز شد که در همان شهر خیالی «بارست شایر» اتفاق افتاد

داستان درباره زندگی کشیشی است که به سوءاستفاده از منابع مالی خیریه برای اهداف شخصی متهم می‌شود. اما سیر موفقیت «ترولوپ» در اینجا متوقف نشد و با انتشار «روزنگار بارست شایر»، «خانه‌ای کوچک در آرلینگتون» و «آخرین روزنگار بارست» ادامه یافت که اثر آخرین به عنوان بهترین رمان عمر نویسندگی او به شمار می‌رود. «ترولوپ» در طول زندگی خود بیش از ۴۰ رمان، مقاله، سفرنامه و داستان کوتاه خلق کرد که از آنها می‌توان به «فرزندان دوک»، «نخست وزیر» و «می‌توانی او را ببخشی؟» اشاره کرد. این نویسنده برجسته عاقبت در ۶ آوریل ۱۸۸۲ در زادگاه خود لندن درگذشت. آثار او در خلال جنگ جهانی دوم خوانندگانی بسیار داشت اما از اوایل دهه هفتاد با اینکه از ارزش تاریخی برخی از آثار او کاسته شد اما به عنوان نویسنده‌ای اخلاق گرا شهرت یافت. ...
  • گزارش تخلف

مادرم هیچ وقت نمی‏پرسید که آیا ما سیبی را خورده‏ایم یا نه، چون اگر می‏پرسید ما حاشا می‏کردیم، می‏پرسید چندتا، و با زیرکی مساله‏ای

با نکته‏سنجی و ظرافتی که با ذکر تعداد سیب‏ها به کار می‏بست، ما گول می‏خوردیم و می‏گفتیم فقط یک سیب خورده بودیم …تونل/ ارنستو ساباتو/ مصطفی مفیدی.
  • گزارش تخلف

برای دوستداران رمانهای جنایی پلیسی:. از این کتاب چنین است: «آن شب عملا خوابم نبرد

با اعصابی برانگیخته، گوش به زنگ، سکوت خانه را ارزیابی می‌کردم. وقتی می‌گویم سکوت، این یک استعاره است، چون سکوت این خانه‌های بزرگ همیشه با صداهای خفیفی که به دشواری قابل تشخیص هستند، قطع می‌شود: صدای تک خوردن چوب، قژ قژ قطعه آهنی که باد تکانش می‌دهد، زمزمه‌های خفیفی که انگار از میان لب‌های مردگان خارج شده است … وقتی آدم خوابش نمی‌برد، هیچ چیزی ازین تپش‌های شبانه واضح‌تر نیست. صدبار از پنجره تا جلوی در نیمه باز اتاقم رفتم …همیشه فکر می‌کردم صدای قژ قژ دری را، در طبقه زیرین، یا لغزیدن پایی را در راهرو می‌شنوم … ولی هر بار، ناگزیر، می‌پذیرفتم که اشتباه کرده‌ام. آملی که در زیر سقف عمارت، اتاقی را اشغال کرده بود، مثل موتوری خرخر می‌کرد و گاهی در باز یافتن نفسش دچار مشکل می‌شد و کارش به حالت خفگی می‌کشید.». از این رمان یک فیلم سینمایی هم ساخته شده است. تویی «در ۱۵۸ صفحه و با قیمت ۱۰ هزار تومان منتشر شده است. اما کتاب ژرژ سیمنون از سری آثار کمیسر مگره است و با نام» مگره در اتاق اجاره‌ای «منتشر شده. این کتاب هم توسط عباس آگاهی ترجمه شده است …بخشی از این رمان:» اولین باری که بیدار شد، کمی قبل از ...
  • گزارش تخلف

نشان‌ دادن‌ خود بازتابندگی‌

در آخر باید بگویم‌ که‌ بهترین‌ نمونه‌های‌ آثار فراداستانی‌ عبارت‌اند از: برخی‌ آثار خورخه‌ لوییس‌ بورخس‌، «زن ستوان فرانسوی‌» اثر جان‌ فولز، «مردمان‌ دوره‌گرد» اثر بی‌ اس‌. جانسون‌، «جفت‌ جفت‌ یا هیچ‌» اثر ریموند فدرمن‌، «صبحانه‌ی‌ قهرمانان‌» و «سلاخ‌خانه‌ی‌ شماره‌ ۵» اثر کورت‌ وونه‌گات‌، و سرانجام‌ «نام‌ گل‌ سرخ‌» اثر امبرتو اکو. ابراهیم میر قاسمی ...
  • گزارش تخلف

متافیکشن- ۱. حال‌ با این‌ مقدمات‌ ببینیم‌ «فراداستان‌» دقیقا چیست‌

در سال‌ ۱۹۷۰ میلادی‌، ویلیام‌ گاس‌ مقاله‌ای‌ نوشت‌ و در آن‌، رمان‌هایی‌ را که‌ گرایش‌ «خودبازتابنده‌ ۶» داشتند، «فراداستان‌» (متافیکشن‌) لقب‌ داد. طولی‌ نکشید که‌ اصطلاح‌ فراداستان‌ در نوشته‌های‌ منتقدان‌ و نویسندگان زیادی‌ مطرح‌ شد و افرادی‌ چون‌ جان‌ بارت‌، رابرت‌ اسکولز، لیندا هاچن‌، پاتریشیاوو، ویکتوریا ارلووسکی‌، ونچ‌ اماندنسون‌، آن جفرسون‌ و … به‌ اظهار نظر در این‌ زمینه‌ پرداختند. این‌ منتقدان‌ و نویسندگان‌، تعاریف‌ متفاوتی‌ برای‌ فراداستان‌ ارایه‌ کرده‌اند. برای‌ مثال‌ جان‌ بارت‌ که‌ البته‌ در ارایه‌ی‌ تعریفی‌ جامع‌ از فراداستان‌ تأثیرگذار بوده‌ است‌ فراداستان‌ را این‌ طور تعریف‌ می‌کند: «رمانی‌ که‌ رمانی‌ دیگر را به‌ جای‌ جهان‌ واقعی‌ مورد تقلید قرار می‌دهد.» نویسنده‌ و منتقدی‌ دیگر، پاتریشیا وو، فراداستان‌ را نوشتاری‌ داستانی‌ می‌داند که‌ به‌شکلی‌ خودآگاهانه‌ و نظام‌مند، به‌ وضعیت‌ خود به‌ مثابه‌ی‌ یک‌ شی‌ء مصنوع‌ توجه‌ می‌کند تا پرسش‌هایی‌ راجع‌ به‌ ارتباط‌ بین‌ داستان‌ و واقعیت‌ مطرح‌ سازد. او کتابی‌ درباره‌ی‌ فراداستان‌ نوشته‌ است‌ با نام‌ «فراداستان‌: نظریه‌ و کاربرد آن‌ ...
  • گزارش تخلف

+ماهیگیر گفت: میدونی. من خیلی گشتم لب دریاها. دریاچه‌ها

رودها. نهایتا به مرداب رسیدم. توی مرداب هیچ ماهی ندیدم. چندسال اول قلابم او نجا اویزیون بود. اما همه قورباغه بودن و میومندند قلاب رو نوک میزدند. بعدها اومدن کنارم نشستن و منتظر ماهی شدن. من چوب ماهی گیری رو یادگاری بهشون دادم. بعد رفتم و بیابونگرد شدم. گاهی شتری یا ساربانی یا یه کفتار. ...
  • گزارش تخلف

رمان «برافروخته» نوشته مرتضی کربلایی لو با حضور نویسنده و بهناز پورگسگری و محمدرضا گودرزی نقد و بررسی می‌شود

کتاب برافروخته جلد اول از رمان ۳جلدی «چهره» است که بر اساس و با نگاهی به رمان «چهره مرد هنرمند در جوانی» نوشته جیمز جویس نویسنده ایرلندی نوشته شده است: «پرده‌ها را آخرین روز امتحانات خرداد از روی چوب پرده‌ها پیاده می‌کردند. یک طرف چوب پرده را آزاد می‌گذاشتند و از کمر پرده می‌گرفتند و به همان طرف ‌می‌تکاندند تا قلتک‌هاش توی شیار بلغزند و رها شوند بیفتند پائین.». مکان: فرهنگسرای گلستان، رسالت، میدان هلال احمر، خ گلستان. زمان: سه شنبه ۲۴ آذر ماه از ساعت ۱۷ الی ۱۹ ...
  • گزارش تخلف

مرگ تدریجی یک رویا.. | محمدباقر محمودزاده | مدیر انتشارات «علم معمار» |

من به‌عنوان یکی از ناشران دانشگاهی که نزدیک به یک دهه در این حیطه فعالیت می‌کنم می‌بینم که به نسبت‌ سال‌گذشته با افت فروش محسوسی مواجه بوده‌ایم. همچنین با توجه به کاهش حاشیه سود ناشران در سال‌های اخیر به‌دلیل افزایش هزینه‌های تولید و هزینه‌های جاری باعث شده نسبت به سرمایه‌گذاری برای چاپ کتاب جدید با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شویم. درحال‌حاضر چندین کتاب نفیس در زمینه معماری در دست داریم ولی برای چاپ آنها دچار تردید و یأس شده‌ایم، چراکه عملا می‌بینیم به‌رغم هزینه‌هایی که برای چاپ این کتاب‌ها انجام می‌دهیم با فروش و اقبال مناسبی برخوردار نمی‌شوند، بنابراین با خودمان فکر می‌کنیم چرا چند‌میلیون‌تومان برای چاپ یک کتاب هزینه کنیم؟! درواقع رکود اقتصادی حال‌حاضر جامعه گریبان حوزه نشر را هم گرفته است و با توجه به آسیب‌پذیر بودن اقتصاد نشر وضعیت را غیرقابل تحمل ساخته و آن یار مهربان امروزه دستخوش نامهربانی بسیار شده است. از اینها گذشته، موجی از بی‌علاقگی و دلسردی دانشجویان نسبت به ادامه تحصیل به چشم می‌خورد که طبعا بر خرید کتاب از سوی آنان هم اثر گذاشته است. طبیعی است که وقتی دانشجویان می‌‌بینند بع ...
  • گزارش تخلف

فروش پایین، هزینه‌های سرسام‌آور

| عبدالعظیم فریدون | رئیس سابق اتحادیه فرهنگی ناشران، مدیر انتشارات «محراب قلم» |. طی سال‌های اخیر به وضوح دیده‌ایم که مشکلات در حوزه نشر در مقایسه با سال‌های گذشته تقریبا رشد چند برابری داشته‌است. البته انتشارات «محراب‌قلم» امسال به نسبت‌ سال گذشته تولیدات بیشتری داشته‌است، به‌عنوان مثال ما ‌سال گذشته ١٠٠عنوان کتاب منتشر کردیم و امسال تعداد آن دوبرابر شده‌است. با این‌حال بر این باورم که تولیدات بیشتر به معنی فروش نیست، یعنی باوجود این‌که تولیدات‌مان زیاد شده است فروش خوبی نداشته‌ایم. ضمن این‌که همیشه شرایط به این شکل بوده که بازگشت سرمایه به ناشر به شکل تدریجی صورت‌می‌گیرد، یعنی هیچ‌وقت آن سود خالص دست ناشر را نمی‌گرفته. امروز هم اوضاع به این شکل است، هزینه‌ها سرسام‌آور و فروش پایین است. گذشته از اینها هم وجود ناشران دولتی باعث می‌شود تا آنها از رانت و پاره‌ای امکانات برخوردار شوند، حالا بماند که معضلاتی چون نبود ویترین مناسب، مشکل توزیع، ورود رسانه‌های دیجیتال و گرایش مردم به سمت شبکه‌های اجتماعی و آثار مینی‌مال هم باعث شده نشر به قهقهرا برود، به‌طوری که درباره خودمان می‌توانم بگویم ...
  • گزارش تخلف