ویراستار حسین جاویددانشجوی دکتریمدیر نشر مشاوره و همکاری در زمینهی همهی مراحل تولید کتاب: ۰۹۱۲۲۴۷۲۸۳۸ صرفاً پیام ضروری و کاری: ویراستار ۱۰:۳۱ ۱۳۹۹/۰۸/۱۸ غذایی که پخته بودی خوردم.. غذایی را که پخته بودی خوردم کتابی را که گفته بودی خواندم …این جملات میتوانند اینطور هم در محاوره به کار روند:. غذایی رو که پخته بودی خوردم. کتابی رو که گفته بودی خوندم …یکی از ویژگیهای زبان محاوره این است که گاهی «را» را که نشانهی مفعول است (و معرفهسازی هم میکند) حذف میکند. علل رواج چنین رویکردی بین گویشوران زبان فارسی نیاز به بررسیهای ویژه دارد، اما آنچه به کار ویرایش و ویراستار مربوط است این است که «را» ی نشانهی مفعول نباید از جملات حتی در ضبط محاوره حذف شود. ... ویراستار ۱۶:۱۰ ۱۳۹۹/۰۸/۱۷ چرا باید چنین طرحهایی زد که خواننده چند بار روتیت شود و از چپ و راست بیاید و برود تا بتواند نام کتاب را بخواند؟ حیف است از کتابها و ناشران خوب. ویراستار ۱۵:۲۴ ۱۳۹۹/۰۸/۱۷ چه خوب بود اگر کتابفروشیها را (حتی در پاساژها) از محدودیتهای کرونایی مشاغل معاف میکردند کسی که با کتاب سروکار دارد هم بهخوبی شیوهی حفاظت از سلامتی خودش را میداند و هم مراقب است به کسی آسیب نرساند. معاف کردن کتابفروشیها از محدودیتها ارجوقرب کتاب را بالا میبرد و روزنهای است مطمئن برای کسانی که به هر دلیلی شاید نیاز به وقتگذرانی در خارج از منزل داشته باشند. ... ویراستار ۲۱:۴۹ ۱۳۹۹/۰۸/۱۶ ادبیات با نامهایی چون و گره خورده و همواره جنبهی جادویی و فراواقعی آن بر صورت واقعگرایش چربیده، مگر وقتی که پای تمهای سیاسی در اما گونهای دیگر از ادبیات هم در این سرزمین رواج دارد که در آن خبری از سفر با ملافه و اثری از هزارتوهای خیالی و ردپایی از دیکتاتورهای بیرحم و آشتیناپذیر نیست، ادبیاتی واقعگرا با روایت آنچه زیر پوست که نه، دقیقا در سطح جامعه جریان دارد مواد مخدر، فقر، تبعیض، خشونت، فحشا، تجارتهای غیرقانونی، فساد مقامات و … ی_خرگوش یکی از آثاری است که در همین دستهبندی جا میگیرد، رمانی که اغراق نیست اگر آن را شاهکاری کوتاه بدانیم. داستان را پسربچهای به نام توچتلی روایت میکند، پسری پیشرس که عاشق فرهنگ لغت، کلاههای جورواجور، ساموراییها و گیوتین است. توچتلی قطعهای نهچندان مهم از پازلی است که مشغول چیدن آن است. انگار دوربین روی سوژهای در فاصلهی نزدیک زوم شده، اما آنچه در بکگراند دیده میشود بخش نظرگیرتر و اساسیتر ماجرا است تار است و مبهم، و بیننده وسوسه میشود چشم تنگ کند و دنبال جزئیاتش بگردد. خواننده بخش عمدهی ماجرا را غیرمستقیم و بر اساس شواهد در ذهن خود میسازد و صدالبته که چنین ساختمان هوشمندانهای تأثیر وقایع را دوچندان میکند. ضرباهنگ اثر بسیار تند است. شخصیتها قوامیافتهاند و ر ... ویراستار ۲۱:۴۷ ۱۳۹۹/۰۸/۱۶ منتشر شد. ی_خرگوش.. ترجمهی ویراستار ۲۳:۲۰ ۱۳۹۹/۰۸/۱۴ املای درست کلمهی «طاقچه» فقط به همین شکل است و بس برخی آن را به قیاس کلمات دواملایی نظیر «باطری/ باتری»، «اطاق/ اتاق»، «طوفان/ توفان» بهشکل «تاقچه» مینویسند که اشتباه است. ویراستار ۱۳:۵۹ ۱۳۹۹/۰۸/۱۲ «برخوردن به در میان شعرخوانی به این میماند که در یکی از زیباترین و خلوتترین لحظههای عاشقانهی شب بهناگهان زنگ در به صدا درآید مقدمهی بلندیهای ماچوپیچو، پابلو نرودا، ترجمهی فرامرز سلیمانی و احمد کریمی حکاک. ویراستار ۱۳:۴۵ ۱۳۹۹/۰۸/۱۱ «تمر هندی» درختی است گرمسیری که بیشتر در هند شرقی و آفریقا میروید و میوهی آن را هم با همین نام میشناسند برخی نام آن را «تمبر هندی» مینویسند که اشتباه است. ویراستار ۱۱:۳۲ ۱۳۹۹/۰۸/۱۱ اگر در جملهی پیرو از کلمات و عباراتی مانند «اگرچه»، «هرچند»، «با آنکه»، «باوجوداینکه» و … استفاده شود، در جملهی پایه نیازی به کل مثلا، در جملهی «اگرچه تولید ملی ایران از تحریمها آسیب دیده است، باوجوداین نشانههایی از رشد اقتصادی دیده میشود» نیازی به استفاده از عبارت «باوجوداین» نیست. این جمله را میتوانیم به این صورت بنویسیم: «اگرچه تولید ملی ایران از تحریمها آسیب دیده است، نشانههایی از رشد اقتصادی دیده میشود.» جملهی دوم فصیحتر و سلیستر است …. دو نکتهی مهم:.۱) نباید جملات پایه و پیرو را اشتباه گرفت. در موارد اینچنینی درواقع جملهی دوم جملهی «پایه» است و جملهی اول جملهی «پیرو». در مثالی که آورده شد «اگرچه تولید ملی ایران از تحریمها آسیب دیده است» جملهی پیرو است و «نشانههایی از رشد اقتصادی دیده میشود» جملهی پایه …۲) در اینگونه موارد بحث بین «درست» و «غلط» نیست. مثالهای زیادی از ادبیات کلاسیک ما وجود دارد که در جملهی پیرو آنها «اگرچه» و نظایر آن و در جملهی پایهی آنها «اما» و نظایر آن آمده است:. ✔️ اگرچه هلاک میان هر دو مشترک است اما عذر نابینا به نزدیک اهل خرد و بصارت مقبولتر باشد. (ابتدای کلیله و دمنه، و هو من کلام بزرجمهر البختکان). ✔️ قوت غذاکننده اگرچه نگهدار تن است لکن تن را به حرار ... ویراستار ۲۳:۵۷ ۱۳۹۹/۰۸/۰۹ ویراستارهایی که اصرار دارند همهی «ملافه» ها را بکنند «ملحفه» چرا «ملاقه» ها را نمیکنند «ملعقه»؟! هر دوی این کلمات طی فرایندی مشابه تحول آوایی یافتهاند. ویراستار ۱۹:۲۱ ۱۳۹۹/۰۸/۰۹ در کتاب نوشتهی از دبیری صاحبذوق و کاتبی تمام به نام سخن به میان آمده است هنگامی که میخواهد خبر کشته شدن عصیانگر ری را به خیمهگاه امیر برساند ناچار است شرح کامل وقایع را با کمترین جملات بنویسد، بهگونهای که کبوتر که در آن زمان برای رساندن پیغام استفاده میشد قادر به حمل کاغذ باشد. اسکافی «دو بند انگشت» کاغذ میگیرد و جملهای شگفتانگیز مینویسد: «و اما ماکان فصار کاسمه والسلام»، یعنی «ماکان همانند اسمش نابود شد» (مای نفی عربی + فعل کان به معنی بودن) … ... ویراستار ۲۱:۵۷ ۱۳۹۹/۰۸/۰۷ «احسن» یعنی «بهتر» و «نیکوتر» و «به نحو احسن» یعنی «به نیکوترین شکل» «احسنت» یعنی «مرحبا» و «آفرین» …پس «به نحو احسنت» عبارت اشتباهی است … ویراستار ۱۲:۵۰ ۱۳۹۹/۰۸/۰۷ فعلهای «شدن» و «گشتن» (یا «گردیدن») هممعنی و همپایه هستند و استفاده از آنها بهجای یکدیگر منعی ندارد با وجود این، بهتر است تا جای ممکن از «شدن» بهجای «گشتن» استفاده کرد و از «گشتن» برای جلوگیری از تکرار «شدن» بهره برد …بیت زیر بهترین مثال برای اثبات همپایه بودن این دو فعل است:. ز سم ستوران در آن پهندشت/ زمین شش شد و آسمان گشت هشت (فردوسی). ... ویراستار ۲۲:۳۹ ۱۳۹۹/۰۸/۰۵ «هزار سال بزی و هزار سال نوروز بخور او مهرگان تا ناژ سبز و زاغ سیاه و فلک اندر گشتن و شب به بیرون شدن و روز به اندر آمدن، تنت درست باد و دلت شاد باد.». قطعهای از تفسیری کهن، محفوظ در کتابخانهی خسروپاشا، ترکیه …قدیمیها چه زیبا آرزو میکردهاند!. ... ویراستار ۱۸:۳۲ ۱۳۹۹/۰۸/۰۴ آخرین چیزی که میخواست صحبت دربارهی روابط شخصیاش بود آخرین چیزی که انتظارش را میکشید خراب شدن اتومبیلش بود … جملاتی مانند جملات بالا مستقیما از جملات انگلیسی گرتهبرداری شدهاند و با ساخت زبان فارسی مطابقت ندارند. ما در فارسی فصیح نوشتاری و گفتوگوهای کوچه و خیابان جملاتی مثل آنها را نمیبینیم و نمیشنویم. بهجای آنها، خیلی ساده، میشود از چنین ساختهایی استفاده کرد:. اصلا دوست نداشت دربارهی روابط شخصیاش صحبت کند. هیچ دلش نمیخواست اتومبیلش خراب شود … ... ویراستار ۱۳:۳۶ ۱۳۹۹/۰۸/۰۳ از صفحهی توییترم ویراستار ۱۹:۵۸ ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ از صفحهی توییترم ویراستار ۱۷:۲۶ ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ لینک پیوستن به گروه اخبار کتاب، گروهی برای کتابخوانها و دستاندرکاران نشر … حداکثر ۲۴ ساعت فعال است و پس از آن، به روال همیشه و ویراستار ۱۵:۵۸ ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ مؤسسات انتشاراتی ایران بررسی و کارشناسی پذیرش کتاب را رایگان انجام میدهند، به این معنی که اگر شما کتابی برای چاپ به آنها پیشنهاد واقعیت این است که بررسی هر کتاب گاهی تا چند صد هزار تومان برای ناشران حرفهای هزینه دارد، چون کارشناس یا کارشناسانی باید کل اثر را بخوانند و نظر خود را دربارهی آن اعلام کنند و بدیهی است که دریافت چنین خدماتی از نیروهای متخصص برای ناشر هزینهبر است. اگر کار به مرحلهی چاپ برسد که هیچ، اما اگر کار رد شود، هزینههای انجامشده هیچ نفعی برای ناشر نداشته است. طی سالهای طولانی کارم، برای ناشران زیادی کار کارشناسی کتاب انجام دادهام و کم پیش نیامده که اثری را پذیرفتهایم و بعد که به مرحلهی دعوت از صاحب اثر برای عقد قرارداد رسیدهایم متوجه شدهایم او اثر را به ناشر دیگری واگذار کرده است. درواقع، صاحب اثر، همزمان، کار را برای چندین ناشر فرستاده بوده و با اولین کسی که پاسخ مثبت داده قرارداد بسته است. در چنین شرایطی، زمان و هزینههای انجامشدهی ناشران دیگری که به کارشناسی اثر پرداختهاند هدر رفته است. منطقی و ایدئال این است که کار بررسی رایگان نباشد و، نظیر آنچه در اغلب کشورها شاهدیم، صاحب اثر ملزم به مراجعه به آژانسهای ادبی باشد؛ دستکم، کسی که اثرش به مرحلهی بررسی وارد میشود باید تعهد د ... ویراستار ۱۰:۴۹ ۱۳۹۹/۰۸/۰۱ را نباید در نظر گرفت و آن را باید بیشتر مبحثی مربوط به خط دانست این را گفتم تا بگویم (یعنی زبانی که در دورهی زبان اصلی امپراتوری ایران بوده و بهنوعی پدر فارسی امروز ماست) زبانی است توانا و زایا که بسیار اندک … ‹ 4 5 6 7 8 9 10 ›
ویراستار ۱۰:۳۱ ۱۳۹۹/۰۸/۱۸ غذایی که پخته بودی خوردم.. غذایی را که پخته بودی خوردم کتابی را که گفته بودی خواندم …این جملات میتوانند اینطور هم در محاوره به کار روند:. غذایی رو که پخته بودی خوردم. کتابی رو که گفته بودی خوندم …یکی از ویژگیهای زبان محاوره این است که گاهی «را» را که نشانهی مفعول است (و معرفهسازی هم میکند) حذف میکند. علل رواج چنین رویکردی بین گویشوران زبان فارسی نیاز به بررسیهای ویژه دارد، اما آنچه به کار ویرایش و ویراستار مربوط است این است که «را» ی نشانهی مفعول نباید از جملات حتی در ضبط محاوره حذف شود. ...
ویراستار ۱۶:۱۰ ۱۳۹۹/۰۸/۱۷ چرا باید چنین طرحهایی زد که خواننده چند بار روتیت شود و از چپ و راست بیاید و برود تا بتواند نام کتاب را بخواند؟ حیف است از کتابها و ناشران خوب.
ویراستار ۱۵:۲۴ ۱۳۹۹/۰۸/۱۷ چه خوب بود اگر کتابفروشیها را (حتی در پاساژها) از محدودیتهای کرونایی مشاغل معاف میکردند کسی که با کتاب سروکار دارد هم بهخوبی شیوهی حفاظت از سلامتی خودش را میداند و هم مراقب است به کسی آسیب نرساند. معاف کردن کتابفروشیها از محدودیتها ارجوقرب کتاب را بالا میبرد و روزنهای است مطمئن برای کسانی که به هر دلیلی شاید نیاز به وقتگذرانی در خارج از منزل داشته باشند. ...
ویراستار ۲۱:۴۹ ۱۳۹۹/۰۸/۱۶ ادبیات با نامهایی چون و گره خورده و همواره جنبهی جادویی و فراواقعی آن بر صورت واقعگرایش چربیده، مگر وقتی که پای تمهای سیاسی در اما گونهای دیگر از ادبیات هم در این سرزمین رواج دارد که در آن خبری از سفر با ملافه و اثری از هزارتوهای خیالی و ردپایی از دیکتاتورهای بیرحم و آشتیناپذیر نیست، ادبیاتی واقعگرا با روایت آنچه زیر پوست که نه، دقیقا در سطح جامعه جریان دارد مواد مخدر، فقر، تبعیض، خشونت، فحشا، تجارتهای غیرقانونی، فساد مقامات و … ی_خرگوش یکی از آثاری است که در همین دستهبندی جا میگیرد، رمانی که اغراق نیست اگر آن را شاهکاری کوتاه بدانیم. داستان را پسربچهای به نام توچتلی روایت میکند، پسری پیشرس که عاشق فرهنگ لغت، کلاههای جورواجور، ساموراییها و گیوتین است. توچتلی قطعهای نهچندان مهم از پازلی است که مشغول چیدن آن است. انگار دوربین روی سوژهای در فاصلهی نزدیک زوم شده، اما آنچه در بکگراند دیده میشود بخش نظرگیرتر و اساسیتر ماجرا است تار است و مبهم، و بیننده وسوسه میشود چشم تنگ کند و دنبال جزئیاتش بگردد. خواننده بخش عمدهی ماجرا را غیرمستقیم و بر اساس شواهد در ذهن خود میسازد و صدالبته که چنین ساختمان هوشمندانهای تأثیر وقایع را دوچندان میکند. ضرباهنگ اثر بسیار تند است. شخصیتها قوامیافتهاند و ر ...
ویراستار ۲۳:۲۰ ۱۳۹۹/۰۸/۱۴ املای درست کلمهی «طاقچه» فقط به همین شکل است و بس برخی آن را به قیاس کلمات دواملایی نظیر «باطری/ باتری»، «اطاق/ اتاق»، «طوفان/ توفان» بهشکل «تاقچه» مینویسند که اشتباه است.
ویراستار ۱۳:۵۹ ۱۳۹۹/۰۸/۱۲ «برخوردن به در میان شعرخوانی به این میماند که در یکی از زیباترین و خلوتترین لحظههای عاشقانهی شب بهناگهان زنگ در به صدا درآید مقدمهی بلندیهای ماچوپیچو، پابلو نرودا، ترجمهی فرامرز سلیمانی و احمد کریمی حکاک.
ویراستار ۱۳:۴۵ ۱۳۹۹/۰۸/۱۱ «تمر هندی» درختی است گرمسیری که بیشتر در هند شرقی و آفریقا میروید و میوهی آن را هم با همین نام میشناسند برخی نام آن را «تمبر هندی» مینویسند که اشتباه است.
ویراستار ۱۱:۳۲ ۱۳۹۹/۰۸/۱۱ اگر در جملهی پیرو از کلمات و عباراتی مانند «اگرچه»، «هرچند»، «با آنکه»، «باوجوداینکه» و … استفاده شود، در جملهی پایه نیازی به کل مثلا، در جملهی «اگرچه تولید ملی ایران از تحریمها آسیب دیده است، باوجوداین نشانههایی از رشد اقتصادی دیده میشود» نیازی به استفاده از عبارت «باوجوداین» نیست. این جمله را میتوانیم به این صورت بنویسیم: «اگرچه تولید ملی ایران از تحریمها آسیب دیده است، نشانههایی از رشد اقتصادی دیده میشود.» جملهی دوم فصیحتر و سلیستر است …. دو نکتهی مهم:.۱) نباید جملات پایه و پیرو را اشتباه گرفت. در موارد اینچنینی درواقع جملهی دوم جملهی «پایه» است و جملهی اول جملهی «پیرو». در مثالی که آورده شد «اگرچه تولید ملی ایران از تحریمها آسیب دیده است» جملهی پیرو است و «نشانههایی از رشد اقتصادی دیده میشود» جملهی پایه …۲) در اینگونه موارد بحث بین «درست» و «غلط» نیست. مثالهای زیادی از ادبیات کلاسیک ما وجود دارد که در جملهی پیرو آنها «اگرچه» و نظایر آن و در جملهی پایهی آنها «اما» و نظایر آن آمده است:. ✔️ اگرچه هلاک میان هر دو مشترک است اما عذر نابینا به نزدیک اهل خرد و بصارت مقبولتر باشد. (ابتدای کلیله و دمنه، و هو من کلام بزرجمهر البختکان). ✔️ قوت غذاکننده اگرچه نگهدار تن است لکن تن را به حرار ...
ویراستار ۲۳:۵۷ ۱۳۹۹/۰۸/۰۹ ویراستارهایی که اصرار دارند همهی «ملافه» ها را بکنند «ملحفه» چرا «ملاقه» ها را نمیکنند «ملعقه»؟! هر دوی این کلمات طی فرایندی مشابه تحول آوایی یافتهاند.
ویراستار ۱۹:۲۱ ۱۳۹۹/۰۸/۰۹ در کتاب نوشتهی از دبیری صاحبذوق و کاتبی تمام به نام سخن به میان آمده است هنگامی که میخواهد خبر کشته شدن عصیانگر ری را به خیمهگاه امیر برساند ناچار است شرح کامل وقایع را با کمترین جملات بنویسد، بهگونهای که کبوتر که در آن زمان برای رساندن پیغام استفاده میشد قادر به حمل کاغذ باشد. اسکافی «دو بند انگشت» کاغذ میگیرد و جملهای شگفتانگیز مینویسد: «و اما ماکان فصار کاسمه والسلام»، یعنی «ماکان همانند اسمش نابود شد» (مای نفی عربی + فعل کان به معنی بودن) … ...
ویراستار ۲۱:۵۷ ۱۳۹۹/۰۸/۰۷ «احسن» یعنی «بهتر» و «نیکوتر» و «به نحو احسن» یعنی «به نیکوترین شکل» «احسنت» یعنی «مرحبا» و «آفرین» …پس «به نحو احسنت» عبارت اشتباهی است …
ویراستار ۱۲:۵۰ ۱۳۹۹/۰۸/۰۷ فعلهای «شدن» و «گشتن» (یا «گردیدن») هممعنی و همپایه هستند و استفاده از آنها بهجای یکدیگر منعی ندارد با وجود این، بهتر است تا جای ممکن از «شدن» بهجای «گشتن» استفاده کرد و از «گشتن» برای جلوگیری از تکرار «شدن» بهره برد …بیت زیر بهترین مثال برای اثبات همپایه بودن این دو فعل است:. ز سم ستوران در آن پهندشت/ زمین شش شد و آسمان گشت هشت (فردوسی). ...
ویراستار ۲۲:۳۹ ۱۳۹۹/۰۸/۰۵ «هزار سال بزی و هزار سال نوروز بخور او مهرگان تا ناژ سبز و زاغ سیاه و فلک اندر گشتن و شب به بیرون شدن و روز به اندر آمدن، تنت درست باد و دلت شاد باد.». قطعهای از تفسیری کهن، محفوظ در کتابخانهی خسروپاشا، ترکیه …قدیمیها چه زیبا آرزو میکردهاند!. ...
ویراستار ۱۸:۳۲ ۱۳۹۹/۰۸/۰۴ آخرین چیزی که میخواست صحبت دربارهی روابط شخصیاش بود آخرین چیزی که انتظارش را میکشید خراب شدن اتومبیلش بود … جملاتی مانند جملات بالا مستقیما از جملات انگلیسی گرتهبرداری شدهاند و با ساخت زبان فارسی مطابقت ندارند. ما در فارسی فصیح نوشتاری و گفتوگوهای کوچه و خیابان جملاتی مثل آنها را نمیبینیم و نمیشنویم. بهجای آنها، خیلی ساده، میشود از چنین ساختهایی استفاده کرد:. اصلا دوست نداشت دربارهی روابط شخصیاش صحبت کند. هیچ دلش نمیخواست اتومبیلش خراب شود … ...
ویراستار ۱۷:۲۶ ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ لینک پیوستن به گروه اخبار کتاب، گروهی برای کتابخوانها و دستاندرکاران نشر … حداکثر ۲۴ ساعت فعال است و پس از آن، به روال همیشه و
ویراستار ۱۵:۵۸ ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ مؤسسات انتشاراتی ایران بررسی و کارشناسی پذیرش کتاب را رایگان انجام میدهند، به این معنی که اگر شما کتابی برای چاپ به آنها پیشنهاد واقعیت این است که بررسی هر کتاب گاهی تا چند صد هزار تومان برای ناشران حرفهای هزینه دارد، چون کارشناس یا کارشناسانی باید کل اثر را بخوانند و نظر خود را دربارهی آن اعلام کنند و بدیهی است که دریافت چنین خدماتی از نیروهای متخصص برای ناشر هزینهبر است. اگر کار به مرحلهی چاپ برسد که هیچ، اما اگر کار رد شود، هزینههای انجامشده هیچ نفعی برای ناشر نداشته است. طی سالهای طولانی کارم، برای ناشران زیادی کار کارشناسی کتاب انجام دادهام و کم پیش نیامده که اثری را پذیرفتهایم و بعد که به مرحلهی دعوت از صاحب اثر برای عقد قرارداد رسیدهایم متوجه شدهایم او اثر را به ناشر دیگری واگذار کرده است. درواقع، صاحب اثر، همزمان، کار را برای چندین ناشر فرستاده بوده و با اولین کسی که پاسخ مثبت داده قرارداد بسته است. در چنین شرایطی، زمان و هزینههای انجامشدهی ناشران دیگری که به کارشناسی اثر پرداختهاند هدر رفته است. منطقی و ایدئال این است که کار بررسی رایگان نباشد و، نظیر آنچه در اغلب کشورها شاهدیم، صاحب اثر ملزم به مراجعه به آژانسهای ادبی باشد؛ دستکم، کسی که اثرش به مرحلهی بررسی وارد میشود باید تعهد د ...
ویراستار ۱۰:۴۹ ۱۳۹۹/۰۸/۰۱ را نباید در نظر گرفت و آن را باید بیشتر مبحثی مربوط به خط دانست این را گفتم تا بگویم (یعنی زبانی که در دورهی زبان اصلی امپراتوری ایران بوده و بهنوعی پدر فارسی امروز ماست) زبانی است توانا و زایا که بسیار اندک …